همشهری آنلاین - بهاره خسروی : این داستانها مورد قضاوت افرادی قرار گرفته که آن را تجربه کردهاند و بر اساس دیدگاه و تبعاتی که برایشان داشته آن را به دیگران انتقال میدهند یا به نحوی با زبان ساده واگویی میکنند.
یکی از این مثلها و روایتهای جالب که بسیاری از ما در زندگی روزمره شنیدهایم مثل «معروف نه سیخ بسوزه نه کباب!» است. مثلی که تقریباً از دوره قاجاری میان مردم سر زبانها افتاد.
اما داستان سیخ و کباب چه بود؟
شجاع السطنه پسر فتحعلی شاه که نام اصلیاش «حسنعلی میرزا» بود در دوران حاکمیت کرمان تجربه پخت کباب با ترکههای نازک درخت انار را بر روی آتش امتحان کرده بود. دست برقضا این کبابها بسیار خوشمزه و خوش طعم بودند. از طرفی این ترکهها کار سیخ کباب را هم انجام میدادند.به همین بهانه روش پخت کباب با چوب انار را میان کرمانیها باب کرد.
این روش به قدری پر مشتری و طرفدار شد که کرمانیها از آن به نام «کباب حسنی» یاد میکردند. شجاع السطنه زمان طبخ این کباب به نوکرهایش تأکید میکرد که «طوری کباب را برگردانید که نه سیخ بسوزد نه کباب!» این تأکید حساسیت شاهزادهها بعدها به ضربالمثلی میان مردم شد که بر اعتدال و میانه روی در رفتار تأکید داشت.