همشهری آنلاین - یاور یگانه: از ماجرای سرقت مجسمههای تهران بیش از ۱۰ سال میگذرد. سال ۱۳۸۹ بود که طی مدت کوتاهی تعدادی از مجسمهها و سردیسهای نصبشده در مناطق مختلف تهران به سرقت رفتند. هرگز نه سرنخی از عاملان این سرقتها بهدست آمد و نه خود مجسمهها پیدا شدند و نه انگیزه واقعی این سرقتها معلوم شد.
از آن تاریخ به بعد هرگاه خبر تخریب یا سرقت مجسمهای میرسید، رسانهها گردوخاک این پرونده را میگرفتند و دوباره آن را مفتوح میکردند و درصدد یافتن ارتباط میان سرقت یا تخریب تازه با آن پرونده قدیمی برمیآمدند. این سرقتها در زمانی انجام شدند که اغلب گوشیهای همراه دارای دوربین بودند، اما هرگز تصویر یا ویدئویی از این سرقتها منتشر نشد و همین موضوع تا اندازهای میتواند بیانکننده مهارت سارقان یا مشکوک نبودن آنها در نظر عابران باشد.
روز پنجشنبه گذشته نیز خبر رسید که باز تکهای از یکی از مجسمههای تهران به سرقت رفته و لنگهکفش متعلق به مجسمه مرد برنزیِ نشسته در پارک شفق یوسفآباد تهران که هنر مجسمهساز معروف کشورمان؛ پرویز تناولی است، دزدیده شده است.
ترمیم مجسمه
مرد برنزی پارک شفق مجسمه فرد شاخصی نیست و فردی عادی را به یاد میآورد که برای هواخوری و گشتوگذار به پارک آمده و روی سکویی نشسته و برای اینکه کمی راحت باشد، کفش راستش را از پا درآورده و به فکر فرورفته است. انگار این مرد برنزی چنان در افکار خود غرق شده بوده که هیچ متوجه نشده لنگهکفشش را برداشتهاند و بردهاند. همانطور که سالهاست مسئولان متوجه نمیشوند چرا مجسمههای تهران غیب میشوند و نمیتوانند عاملان این سرقتها را پیدا کنند. با سرقت این کفش بحث ترمیم این مجسمه به میان آمده است.
مجید قادری، معاون فرهنگی و هنری سازمان زیباسازی شهرداری تهران درباره جزئیات ربوده شدن کفش مجسمه پرویز تناولی در پارک شفق تهران به ایسنا گفت: «ما مطلع شدیم که یک لنگه کفش از مجسمه آقای تناولی در پارک شفق ربوده شده است. بلافاصله با خانواده این هنرمند تماس گرفتیم که هنرمندی را معرفی کنند که ان شاءالله مرمت اثر شروع شود و به حالت قبلش برگردد. با توجه به اتفاقی که افتاده و اثر، اثر ارزشمندی است، ما هم به فوریت بهدنبال مرمت آن هستیم.»
او در پاسخ به این سؤال که آیا ربوده شدن کفشِ مجسمه، بهانهای برای توجه به ضرورت مرمت آن شده، گفت: «مرمت آثار با توجه به حجم و تعداد زیاد آثار، همیشه در برنامههای متناوب سازمان زیباسازی شهرداری تهران قرار دارد. مرمت این اثر هم فوریت نداشته اما در برنامه ما بوده است و این امر هم ارتباطی با موضوع سرقت ندارد. این یک موضوع جدا است که ما سالانه آثارمان را اولویتبندی میکنیم. آثار را سرکشی و مرمت میکنیم و رنگ و کارهای مختلفی که نیاز باشد، انجام میشود. درباره این اثر هم با توجه به اولویتی که داشته، در فهرست مرمت قرار داشته است.»
معرفی نماینده برای ساخت دوباره کفش
محافظت از مجسمههایی که سالهاست در معرض سرقت قرار دارند و هر بار که از جای سابقشان غیبشان میزند، خاطرههای فراوانی هم همراهشان ناپدید میشوند، برعهده کیست؟ قادری در اینباره گفت: «نگهداری این آثار برعهده سازمان زیباسازی نیست. ما وظیفه نصب این آثار در سطح شهر را برعهده داریم. چون داخل پارک بوده مسئولیت حفظ و نگهداری آن برعهده سازمان زیباسازی شهر تهران نبوده است.»
لنگهکفش این مجسمه را میشود ترمیم کرد. هرچند لنگهکفش جدید قدمت لنگهکفش دزدیدهشده را ندارد، اما حداقل به کلیت این مجسمه لطمه نمیخورد و جای خالی آن لنگهکفش مثل زخمی سرباز، چشم رهگذران را نمیآزارد.
تندیس تناولی، فرزند پرویز تناولی درباره ترمیم این مجسمه گفته است: «پس از انتشار این خبر، از سوی سازمان زیباسازی شهر تهران با من تماس گرفتند که قرار بگذاریم و ما کسی را به آنها معرفی کنیم تا مجددا این کفش سرقتشده را بسازند. پدر من اکنون کانادا هستند و باید با ایشان صحبت کنم تا کسی را معرفی کنند که این قطعه مجسمه را مجدد طراحی کند و بسازد.»
مجسمهساز مورد علاقه سارقان
۱۴ بهمنماه سال ۱۳۹۸ نیز سرو میانی تندیس «تقدیس» اثر پرویز تناولی در اصفهان به سرقت رفت و درنهایت با پیگیری شهرداری و عوامل انتظامی، علاوه بر شناسایی و دستگیری سارقان، بخش ربودهشده نیز پیدا شد. اواخر بهمن سال۱۳۹۹ این اثر پس از مرمت شدن دوباره در معرض دید عموم قرار گرفت. پیشتر نیز تناولی درباره یکی دیگر از آثارش یعنی مجسمه کودکان در حال بازی در پارک دانشجو گفته بود که این مجسمهها ۷ عدد بودند که فقط ۳ تای آنها باقی مانده است. سرقت لنگهکفش مجسمه مرد برنزی پارک شفق را باید سرقتی هنری به قصد انتفاع مالی دانست یا سرقتی از سر غم نان؟
نمیتوان منکر شد که با سختترشدن معاش گاه جرمها و بزههایی در جامعه گسترش مییابد که در شرایط عادی کمتر رخ میدهند. شاید سارقان لنگهکفش تناولی دزدانی حرفهای باشند که از ارزش کارهای او مطلعند و شاید مجرمانی باشند که چیزی از هنر ندانند و لنگهکفش را به شکل ضایعات بفروشند و خرج چند روز خود را درآورند.
در این میان، مرد برنزی در شب عید مثل خیلیها بیکفش شد. هرچند احتمالا پابرهنگیاش خیلی طول نمیکشد.