همشهری آنلاین- راحله عبدالحسینی: او که بزرگشده محله نیاوران است و از 4سال پیش در محله دیباجی ساکن شده، معتقد است بهترین سوژهها برای نویسندگی را از دل کوچه و محله و قدم زدن در بوستانها و تعامل با همسایهها پیدا کرده. کازرونی دندانپزشک و مادر دو پسر 15 و 4 ساله است. به بهانه رونمایی کتاب او در روز جمعه 20اسفند با او گپ زدیم که میخوانید.
نام کتاب شما تاملبرانگیز است. از وقتی نوشتن آموختیم، شنیدیم که نقطه سر خط. حالا چرا «بینقطه سر خط» ؟
هنگام نگارش، موضوع قبلی را با نقطه تمام و موضوع جدید را از سر خط شروع میکنیم. اگر زندگی را به کتابی تشبیه کنیم که خطوط آن گذشته، حال و آینده باشد، در هر لحظه روی یکی از این خطوط هستیم.
شما معتقدید گذشته با نقطه گذاشتن تمام نمیشود؟
گذشته با نقطه گذاشتن تمام نمیشود و قطعا در افکار، احساسات، گفتار، رفتار و تصمیمگیریهای ما برای حال و آینده موثر است. امیدوارم تجربیات خوب و بد گذشته، تاثیر مهم و سازنده برای حال و آینده داشته باشد.
خواننده با تورق کتاب با تجربههای شما سهیم میشود. در میان گذاشتن تجربهها چه کمکی به ما میکند؟
فکر میکنم همه ما انسانها فارغ از سن، جنسیت، تحصیلات و جغرافیایی که زندگی میکنیم، تجربیات مشترکی داریم. وقتی اهل یک کشور باشیم با توجه به زبان و آداب و رسوم مشترک، قطعا این تجریبات مشترک بیشتر است. صحبت درباره تجربیات خوب، انرژی همسو و همسانی ایجاد میکند و اگر تجربه خوشایند نباشد، از شدت تلخی آن کاسته میشود.
چرا کتاب به زبان محاوره نوشته شده؟ آیا به نوعی خاطره نویسی است؟
وقتی درباره واقعیات صحبت میکنیم، بهتر است از بیان ادبی و پیچیده اجتناب کنیم. خاطرهنویسی اتفاقات را بیکم و کاست ارائه میکند. ولی در هر بخش کتاب سعی کردم یک چالش مطرح کنم. نحوه مواجه با چالش هم در پایان بندی هر بخش مطرح شدهاست.
دنیای پزشکی و نویسندگی چطور با هم جمع میشود؟ فصل مشترک آنها با مادری چگونه است؟
دندانپزشکی هم علم است و هم هنر. بسیاری از دندانپزشکان به نویسندگی، نقاشی، موسیقی و هنرهای دیگر هم تمایل دارند. من غیر از مقوله نوشتن، دستی هم در نقاشی، مجسمهسازی، دکوراسیون دارم. دو پسر 15 ساله و 4 ساله الهامبخش من برای نوشتن هستند. قبل از اینکه مادر بشوم، هم برای کارم وقت میگذاشتم و هم برای علاقهام. بعد از آن هم سعی کردم، همان روال را ادامه بدهم. قطعا روال زندگی تغییر میکند که لطف خودش را دارد. مسئولیتپذیری و تعهد، اشتیاق به تاثیرگذاری و نکته سنجی را در هر سه مشترک میدانم.
3بخش از کتاب به همسایهها و 2 بخش به پیادهروی در پارک اختصاص دارد، مثل ورزش در پارک یا کسانی که بیتوقع به حیوانات غذا میدهند. آیا حال و هوای شهر و محله و قدم زدن در خیابان به شما سوژهای برای نویسندگی میدهد؟
از محله ایده میگیرم. محو تماشای ساختمانهای تایخی میشوم. داستان و هویت برخی از محلهها را میدانم. اینکه در دوران مختلف چه تغییری کرده و چه حال و هوایی داشته بر من تاثیر دارد. در کوچه پسکوچههای تجریش و کوچه باغ های دزارشیب قدم میزدم و لذت میبرم.
به نظر شما روزگار کرونا ما را کتابخوانتر کرده؟
چاقوی کرونا دو لبه عمل کرد. از سویی با بسته شدن کتابفروشیها، آمار خرید کتاب پایین آمد و از سویی دیگر خانهنشینی باعث شد فرصت بیشتری برای خواندن داشته باشیم. مثل خود من که با آغاز کرونا، مطب نرفتم و بیشتر زمان خودم را به کتابخوانی اختصاص دادم.