پس از گذشت یک ماه وقتی وارد محوطه فرودگاه شد تا به کیش سفر کند توسط همان کارگر شناسایی و دستگیر شد.
مدتی قبل مرد جوانی در حالی که بسیار آشفته و عصبی بهنظر میرسید در محوطه فرودگاه به سراغ یکی از کارگران باربر فرودگاه رفت و با بیان اینکه اگر عجله نکند از هواپیما جا خواهد ماند از این مرد جوان خواهش کرد چمدانش را به داخل سالن فرودگاه انتقال دهد تا او پس از پارک خودرواش در پارکینگ، به سالن پرواز بازگردد.
کارگر باربر بدون اطلاع از نقشه مرد ناشناس، چمدان را تحویل گرفت اما هنگامی که قصد داشت آن را به سالن فرودگاه انتقال دهد، ماموران پلیس مبارزه با موادمخدر به این چمدان مشکوک شده و در بازرسی آن مقداری ماده مخدر کراک و شیشه که به طرز ماهرانهای جاسازی شده بود، کشف کردند.
وقتی کارگر فرودگاه، ماجرا را برای ماموران تعریف کرد، آنها به سرعت وارد عمل شدند تا مرد ناشناس را قبل از خروج از فرودگاه دستگیر کنند اما وی که از دور، حرکات کارگر باربر را تحت نظر گرفته بود وقتی از لورفتن محموله مخدر با خبر شد، بدون برجای گذاشتن ردی پا به فرار گذاشت.
با گزارش این ماجرا به قاضی شهبازی - دادیارشعبه دوم دادسرای ویژه فرودگاههای پایتخت- کارآگاهان تحقیقات خود را برای ردزنی قاچاقچی مرموز آغاز کردند و با کمک کارگر فرودگاه به چهره نگاری متهم پرداختند و تصاویر چهره نگاری شده متهم در اختیار واحدهای پلیس قرار گرفت.
اما در حالی که تحقیقات قضائی- پلیسی برای شناسایی قاچاقچی فراری ادامه داشت، شامگاه یکشنبه گذشته کارگر باربری که با نقشه مرد قاچاقچی به دردسر افتاده بود، وی را در بین مسافران پرواز تهران- کیش شناسایی کرد.
این مرد به سرعت ماجرا را به ماموران پلیس فرودگاه اطلاع داد و ماموران نیز به سرعت مسافر ناشناس را بازداشت کردند.
قاچاقچی جوان که علی نام دارد روز گذشته وقتی مقابل دادیار شهبازی قرار گرفت لب به اعتراف گشود و گفت: مدتی است به موادمخدر کراک اعتیاد پیدا کردهام، ماه گذشته قصد داشتم به کیش مسافرت کنم و برای اینکه در آنجا دچار مشکل نشوم مقداری موادمخدر در کیفم جاسازی کردم؛ اما هنگامی که به فرودگاه رسیدم، ترسیدم ماموران موادمخدر را پیدا کرده و مرا دستگیر کنند.
وی افزود: به این دلیل نقشهای کشیدم و به یک کارگر باربر که در محوطه پارکینگ فرودگاه بود، گفتم عجله دارم و از او خواهش کردم در فاصله زمانی که ماشینم را پارک میکنم او چمدانم را به سالن فرودگاه منتقل کند، وقتی او پذیرفت وی را تعقیب کردم، ولی هنگامی که متوجه شدم ماموران موادمخدر را کشف کردهاند پا به فرار گذاشتم اما بعد از گذشت یک ماه فکر کردم که آبها از آسیاب افتاده است به این خاطر دوباره تصمیم گرفتم برای سفر به کیش به فرودگاه بروم اما در آنجا شناسایی شدم و ماموران مرا دستگیر کردند.