اما حاضرم شرط ببندم که اگر از دیپلماتهای ارشد آمریکایی از دولتهای کارتر تا دولت بوش نظرسنجی کنیم، خواهیم فهمید که اکثریت قاطع آنان با این موضع موافقند که اگر منافع ما ایجاب کند، باید با مخالفان خود گفتوگو کنیم.
سؤال این است که آیا خودداری از تعامل با ایران بهعنوان یکی از قدرتمندترین کشورهای خاورمیانه با منافع ملی آمریکا همخوانی دارد؟
با وجود مشکلاتی که پس از 11 سپتامبر بهوجود آمد و تشدید این بحرانها با شرایط کنونی اقتصاد جهانی، اکنون در دنیایی زندگی میکنیم که خطرهای بسیاری ما را تهدید میکند و در شرایطی که قدرت کشورهایی مانند چین، هند و برزیل روز به روز در حال افزایش است و آنها در تأثیرگذاری بر تحولات جهانی با ما سهیم شدهاند، آمریکا نیاز دارد تا با دوستان و دشمنان خود وارد گفتوگو شود.
اگر واشنگتن با ایران مذاکره کند و این گفتوگوها موفق باشد، آنگاه از یک جنگ احتمالی در منطقه حساس خاورمیانه جلوگیری شده است و چنانچه این مذاکرات به شکست نیز منتهی شود، ما شانس بیشتری پیش رو خواهیم داشت تا روسیه و چین را برای تشدید تحریمهای ایران در شورای امنیت با خود همراه کنیم.
این گفتوگوها باید از سطوح پایینتر آغاز شده و با کنار گذاشتن گزینه حمله نظامی از روی میز، اهرمهای قویتری برای گفتوگو با دولت ایران در اختیار واشنگتن قرار گیرد.
در این مسیر، آمریکا باید از دیگر کشورهای تأثیرگذار مانند روسیه و چین بخواهد که برای اعمال فشار بیشتر بر ایران در جریان مذاکرات، از واشنگتن حمایت کنند.
رئیسجمهوری آینده آمریکا شانس کمی برای تضمین امنیت در خاورمیانه دارد و اگر نتواند موضوع هستهای ایران را از طریق گفتوگو و مذاکره حل و فصل کند، این احتمال که شرایط به سمت استفاده از نیروی نظامی سوق پیدا کند، تقویت خواهد شد.
مدیر سیاسی وزارت امور خارجه آمریکا
نیوزویک - 25 اکتبر 2008