به دلیل ماهیت استرس‌زای فیلمسازی، جای تعجب ندارد که موفق‌ترین کارگردان‌ها هم دست‌کم چند قانون سفت و سخت و گاه عجیب برای رفتار با دیگر عوامل تولید و شیوه کارشان داشته باشند. این قوانین می‌توانند ساده و منطقی باشند مانند اینکه عوامل تلفن‌های همراهشان را هنگام فیلمبرداری خاموش کنند، اما گاهی اوقات کارگردانان روی چیزهای خاص و قوانین عجیب اصرار دارند.

به گزارش همشهری آنلاین، ساخت حتی بدترین فیلم هم به تلاش بسیار نیاز دارد زیرا مهم نیست که سناریو چقدر بد باشد و انتخاب بازیگران چقدر ضعیف و با بدسلیقگی همراه باشد در هر صورت ساخت یک فیلم برای عوامل تولید به استقامت و تلاش قابل توجهی نیازمند است. و به دلیل ماهیت استرس‌زای فیلمسازی، جای تعجب ندارد که موفق‌ترین کارگردان‌ها هم دست‌کم چند قانون سفت و سخت و گاه عجیب برای رفتار با دیگر عوامل تولید و شیوه کارشان داشته باشند. در حالی که این قوانین می‌توانند ساده و منطقی باشند مانند اینکه عوامل تلفن‌های همراهشان را در هنگام فیلمبرداری خاموش کنند، گاهی اوقات کارگردانان روی چیزهای خاص و قوانین عجیب اصرار دارند.

گاهی اوقات این اصول به اندازه کافی عجیب هستند که بتوان آنها را در زمره رسوم خرافی و دیوانه‌کننده دسته‌بندی کرد که یا برای خوش‌یمنی انجام می‌دهند یا تنها چیزی است که به آن عادت کرده و همیشه انجام می‌دهند. دلیل هر چه که باشد، نتایج به‌خوبی نشان می‌دهد که این ۱۰ کارگردان برجسته دلایل محکمی برای این متدهای عجیبشان دارند که به خلق برخی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینما منجر شده‌اند.

۱۰- استیون اسپیلبرگ در هنگام فیلمبرداری سکانس آخر فیلم هایش حضور ندارد

در حالی که از کارگردانی مانند استیون اسپیلبرگ انتظار دارید که کنترل همه چیز، حتی جزیی‌ترین چیزها، در هنگام ساخت یک فیلم را در اختیار داشته باشد، اما ظاهراً چنین نیست، البته به یک دلیل بسیار باورنکردنی. همه می‌دانیم که فرآیند ساخت فیلم ماندگار و بلاک باستر Jaws توسط اسپیلبرگ تجربه‌ای بود که نزدیک بود به فاجعه بینجامد و با مشکلات فنی، روزهای فیلمبرداری طولانی و دریازدگی و درماندگی بازیگران همراه بود. تنش‌ها در هنگام ساخت فیلم آرواره‌ها چنان بالا بود که اسپیلبرگ تصمیم گرفت در هنگام فیلمبرداری سکانس اوج داستان که همان سکانس پایانی بود و کوسه غول‌پیکر منفجر می‌شد، حضور نداشته باشد.

اسپیلبرگ بر این باور بود که عوامل تولید و به‌خصوص بازیگران که در این مرحله از ساخت فیلم در آستانه شورش بودند، برنامه‌ریزی کرده بودند که او را در پایان سکانس به داخل آب بیندازند و به همین خاطر تصمیم گرفت کمی زودتر محل فیلمبرداری را ترک کند. در ۴۵ سالی که از این واقعه می‌گذرد، اسپیلبرگ چنین کاری را به رویه خود تبدیل کرده و وقتی آخرین سکانس فیلم‌هایش فیلمبرداری می‌شود در سر صحنه حضور ندارد و اولین دستیارش را مسئول نظارت بر آن سکانس می‌کند.

۹- مارتین اسکورسیزی برای افزایش غرق شدن در داستان، استفاده از ساعت مچی را ممنوع می‌کند

بدون اینکه برخی قوانین سختگیرانه در مورد حضور در سر صحنه را رعایت کنید نمی‌توانید مارتین اسکورسیزی را در مقام کارگردان در کنار خود ببینید. اگر چه بر اساس بسیاری از تجربیات،  سر صحنه فیلمبرداری فیلم‌های اسکورسیزی بسیار آرام و بدون دردسر است، اما او روی یک قانون خاص تاکید دارد و آن اینکه کسی نباید ساعت مچی‌اش را همراه آورده باشد. در واقع، اسکورسیزی به نحوی صحنه فیلمبرداری فیلم‌هایش را نوعی حباب در نظر می‌گبرد که از زمان و فضای زندگی واقعی جدا افتاده است تا بدین ترتیب بتواند بهترین بازی را از بازیگران و بهترین کارکرد را از دیگر عوامل تولید بگیرد. ایده این قانون این است که افرادی که هر وقت که بخواهند نمی‌توانند ساعت‌هایشان را چک کنند، احتمال بیشتری دارد که خود را تمام و کمال در خدمت دیدگاه و تصویری قرار دهند که اسکورسیزی قصد به تصویر کشیدنش را دارد. شاید برای برخی چنین کاری غیرمنطقی به نظر برسد اما نتایج تحسین‌شده این فیلمساز باعث شده که کسی نتواند با او مخالفت کند.

۸- استنلی کوبریک با لشکری از گربه‌ها فیلم‌هایش را تدوین می‌کرد

علاوه بر اینکه وی یکی از بهترین فیلمسازان تاریخ سینما بود، استنلی کوبریک بدون شک یکی از عجیب‌ترین آنها نیز بوده است. اسکورسیزی یک کمالگرای شناخته‌شده و بدنام بود که مدام بازیگرانش را وادار به تکرار سکانس‌ها می‌کرد که گاهی تعدادشان به ۱۰۰ برداشت نیز می‌رسید تا بهترین بازی را از آنها گرفته و البته به فیلمبرداری فیلم‌هایش در انگلیس تاکید داشت تا از دست دخالت‌های هالیوود خلاص شود. نکته دیگر اینکه گفته می‌شود کوبریک هیچگاه فیلم‌هایش را بعد از تکمیل شدن نگاه نمی‌کرد. اما شاید عجیب‌ترین تکنیک فیلمسازی کوبریک این باشد که اجازه می‌دهد گربه‌های زیادی که داشت در اتاق تدوین فیلم‌هایش در کنارش باشند. کوبریک که به‌شدت به گربه‌ها علاقه داشت، یک بار همزمان بیش از ۱۶ گربه داشت و برای اینکه دوری از آنها در طول فیلمبرداری‌ها را جبران کند، مدام به آنها اجازه می‌داد که وارد اتاق تدوین شوند و از این زمان کیفی در کنار گربه‌های دست‌آموزش در هنگام تکمیل کار نهایت لذت را می‌برد.

۷- آلفرد هیچکاک در اکثر فیلم‌هایش حضور کوتاهی داشت

اگرچه بر کسی پوشیده نیست که آلفرد هیچکاک حضورهایی کوتاه در اکثر فیلم‌هایش به عنوان بازیگر داشت اما این عادت بسیار بیشتر از یک تکنیک کارگردانی بامزه برای جلب کردن توجه مخاطبانش بود. هیچکاک خودش گفته است که حضورهای کوتاهش در فیلم‌هایش در ابتدا «صرفاً سودگرایانه» بوده تا اطمینان حاصل کند که فضای صحنه در طول سکانس‌ها پر باشد اما بعد از اینکه طرفداران به این موضوع علاقمند شدند، این کار به نوعی خرافه‌پرستی اجباری برای کارگردان تبدیل شد.

هیچکاک در این باره گفته است: «بعدها به یک خرافه تبدیل شد و در نهایت به یک شیرین‌کاری. الان دیگر به یک شیرین‌کاری دردسرساز تبدیل شد و اطمینان حاصل می‌کنم که در پنج دقیقه ابتدایی حضور داشته باشم تا مردم بدون هیچ حواس‌پرتی دیگری به ادامه باقی فیلم بپردازند». در حالی که هیچکاک هرگز به طور مستقیم نگفته بود که حضورهای کوتاهش در فیلم‌های خود به خاطر خوش‌یمنی آن بوده، این واقعیت که او در ۴۰ مورد از ۵۲ فیلمش حضورهای کوتاهی داشته تقریباً تایید می‌کند که او حس می‌کرده حضور هر چند کوتاهش در فیلم‌هایش لازم و مفید است.

۶-کوئنتین تارانتینو اصرار دارد که بازیگران در انتهای هر برداشت به تدوینگر، سالی منک، سلام کنند

در حالی که بسیاری فکر می‌کنند صحنه فیلمبرداری فیلم‌های کوئنتین تارانتینو استرس‌زاترین محیط برای فیلمسازی است، این کارگردان مشهور یک عادت عجیب اما بامزه داشت که تا انتشار فیلم Django Unchained در سال ۲۰۱۲ در همه فیلم‌هایش تکرار می‌شد. تارانتینو از بایگرانش می‌خواست که در انتهای هر برداشت به سالی منک، همکار قدیمی و تدوینگر بسیاری از فیلم‌هایش، سلام کنند تا وقتی او در اتاق تدوین به تدوین کردن فیلم می‌پرداخت با سورپرایزهای جالبی مواجه شود. این رویه با مرگ نابهنگام منک در سال ۲۰۱۰ به پایان رسید و هنگام ساخت فیلم Django Unchained و همکاری با تدوینگر جدیدیش فرد راسکین، تارانتنیو از تابلویی که روی آن نوشته شده بود «سالی چکار می‌کرد؟» استفاده کرده است.

۵- چارلی چاپلین همیشه یک ویولن سر صحنه فیلمبرداری فیلم‌هایش داشت

چارلی چاپلین در تمام طول عمرش به موسیقی علاقه داشت، علاقه‌ای که از کودکی شروع شده بود، زمانی که خودش پیانو، سلو و ویولن آموخت و در نهایت ساخت موسیقی بسیاری از فیلم‌هایش را خودش انجام داد. چاپلین به طور ویژه به ویولن علاقه داشت و در برخی از فیلم‌هایش ویولون می‌نواخت- از جمله در The Vagabond در سال ۱۹۱۶ و Limelight در سال ۱۹۵۲- در حالی که همیشه یک ویولن سر صحنه فیلمبرداری داشت تا پیش از شروع فیلمبرداری خودش را با نواختن ویولن آماده کند. چاپلین در اولین تجربه کارگردانی‌اش در فیلم The Kid در سال ۱۹۲۱ برای جکی کوگان بازیگر خردسال فیلم ویولن نواخت و این تنها باری نبود که این کار را کرد. در دورانی که صحنه فیلمبرداری فیلم‌ها هنوز سیستم اسپیکری استریو نداشت که می‌توانست صدا را در کل صحنه جاری سازد، چاپلین روشی خلاقانه برای جلب توجه بازیگران و آماده کردنشان داشت.

۴- ترنس مالیک در قرارداد خود ذکر می‌کند که نباید از او عکس گرفته شود

ترنس مالیک یکی از اسرارآمیزترین فیلمسازان تاریخ هالیوود است، کارگردانی بسیار انزواطلب که نه‌تنها از مصاحبه با رسانه‌ها و مراسم اهدای جوایز سینمایی دوری می‌کند بلکه به مدت ۲۰ سال تمام از دنیای فیلمسازی دور ماند و بین Days of Heaven در سال ۱۹۷۸ تا The Thin Red Line در سال ۱۹۹۸ هیچ فیلمی نساخت. همچنین در اینترنت تنها چند تصویر از مالیک وجود دارد زیرا او در قرارداد کارگردانی خود بندی را می‌گنجاند که تصاویر گرفته‌شده از او در سر صحنه نباید هیچ جایی منتشر شوند. تنها در سال‌های اخیر و اختراع تلفن‌های هوشمند بود که برخی افراد مخفیانه موفق به گرفتن عکس‌هایی از او در سر صحنه شدند و تا سال ۲۰۱۷ هیچ صدایی از این کارگردان در اینترنت وجود نداشت، غیر از حضور صوتی کوتاهی که او در اولین تجربه کارگردانی‌اش در فیلم Badlands داشت.

۳- کریستوفر نولان تلفن همراه، بطری آب و سیگار کشیدن را ممنوع می‌کند

در سال‌های اخیر همه از قوانین سختگیرانه کریستوفر نولان در سر صحنه فیلمبرداری فیلم‌هایش مطلع شده‌اند، به ویژه بعد از آنکه آن هاتاوی مدعی شده بود که وی استفاده از صندلی در سر صحنه را ممنوع کرده و دلیل نیز این بود که «اگر صندلی داشته باشند، همه می‌نشینند و اگر آنها بنشینند کسی کار نمی‌کند».

این موضوع در فضای آنلاین بسیار خبرساز شد، پیش از آنکه یکی از سخنگویان نولان تایید کند که سر صحنه فیلم‌های نولان برای بازیگران و عوامل تولید صندلی دارد بلکه نولان خودش ترجیح می‌دهد که از صندلی استفاده نکند. اما این سخنگو دو موضوع را نیز فاش کرده که در سر صحنه فیلم‌های او ممنوع اعلام شده‌اند: «برای اینکه بدانید، تنها چیزهایی که در سر صحنه فیلم‌های نولان ممنوع هستند تلفن‌های همراه و سیگار کشیدن هستند».

به گفته مارک رایلنس و بری کیوگان که در فیلم دانکرک با نولان همکاری داشتند، نولان استفاده از بطری آب را نیز ممنوع کرده بود. کیوگان در این باره گفته بود که علت این بوده که «آنها پرسروصدا هستند، صدای بطری‌ها، تقریباً مثل اسباب‌بازی هستند و همه با آنها مانند اسباب‌بازی رفتار می‌کنند».

۲- سرجیو لئونه قبل از فیلمبرداری فیلم‌هایش، موسیقی متن آنها را آماده می‌کرد

یکی از بهترین و ماندگارترین روابط کارگردان-آهنگساز در طول تاریخ سینما رابطه سرجیو لئونه با انیو موریکونه بوده است. این دو از A Fistful of Dollars در تمامی فیلم‌های لئونه با هم همکاری داشتند و یک رابطه کاری منحصربفرد را شکل دادند که روند آن با روند ساخت معمول اکثر فیلم‌های تاریخ سینما متفاوت بود. به طور معمول، موسیقی متن فیلم‌ها بعد از اتمام فیلمبرداری‌ها ساخته می‌شد، وقتی که آهنگساز بتواند نسخه خام و تدوین‌نشده فیلم را دیده و موسیقی‌ها را بر اساس تصویری که می‌بیند خلق کند. اما لئونه و موریکونه این کار را بسیار متفاوت انجام می‌دادند و لئونه از موریکونه می‌خواست که پیش از شروع فیلمبرداری، موسیقی فیلم را بسازد و گاهی اوقات حتی پیش از اینکه فرآیند نوشتن سناریو به اتمام برسد. این کار به فیلمساز امکان می‌داد که موسیقی موریکونه را در هنگام فیلمبرداری گوش داده و حال و هوایی متناسب با آن با بازیگران خود خلق کند. این ترفند به طور ویژه در فیلم The Good, the Bad and the Ugly نتیجه موفقی در پی داشت و رویارویی مکزیکی مشهور فیلم با زمانبندی و تدوین خوب برای موسیقی موریکونه خلق شد.

۱- استیون سودربرگ اجازه استفاده از کفش‌های جلوباز را نمی‌دهد

چندین سال پیش، برخی از شناخته‌شده‌ترین فیلمسازان در مطالعه‌ای از مجله امپایر شرکت کرده و در مورد عادات کارگردانی خود گفتند و وقتی از تکنیک‌ها و قوانین خاص در مورد صحنه فیلمبرداری پرسیده شد، استیون سودربرگ پاسخی باورنکردنی داد. بدون توضیح بیشتر، سودربرگ گفت: «کفش جلو باز ممنوع». اگر چه از لحاظ ایمنی بسیار شایسته تقدیر است که سودربرگ اجازه نمی‌دهد تیم تولید با کفش‌های جلو باز تجهیزات سنگین را جابجا کنند، بی‌پروایی و تحکم سودربرگ در پاسخ دادن به این سوال نشان می‌دهد که این قانون برای همه اعضای تیم تولید یکسان است، از بخش پشتیبانی تا خود بازیگران.

برچسب‌ها