به گزارش همشهری آنلاین و به نقل از نیویورکر، با فروپاشی شوروی و تولد ۱۵ کشور جدید از جمله اوکراین، جهان وارد شکل جدیدی از خود شد.
میخائیل گورباچف آخرین رهبر شوروی در سخنرانی جایزه صلح نوبل خود در سال ۱۹۹۱ ضمن تاکید بر استقلال و حاکمیت تمام کشورهای اروپایی، گفت که جهان دیگر به طور واقعی با تهدید هستهای خداحافظی کرده است. او همچنین اضافه کرد که شووری و ایالات متحده از تقابل به تعامل و در برخی موارد حتی به مشارکت رسیدهاند.
این فضا، یک خوشبینی را برای تاریخدانان به وجود آورده بود که دیگر دوره هستهای به پایان رسیده است و حالا جهانی مبتنی بر دیپلماسی و معاهدات کنترل تسلیحات را تجربه خواهیم کرد. در نهایت دیگر عبارت « جنگ هستهای» از فرهنگهای لغات حذف میشود.
اما اکنون جهان با تصمیم ولادیمیر پوتین مجددا آگاهی ناخوشایند خود را نسبت به تهدید هستهای بازیافته است. ژنرال اسکات دی. بریر، مدیر آژانس اطلاعاتی دفاعی آمریکا در جلسهای در یک کمیته فرعی مربوط به خدمات تسلیحات در مجلس اذعان کرد که دیگر ارزیابیهای آمریکا از زمان و چرایی استفاده روسیه از چنین تسلیحاتی تغییر کرده است.
ژنرال اسکات دی. بریر با توضیح نکاتی مبنی بر اینکه جنگ طولانی در اوکراین امکانات و نیروی انسانی روسیه را به تدریج کم میکند و در عین حال تحریمهای اقتصادی نیز موجب تضعیف بیشتر این کشور و توانایی آن در تولید تسلیحات با دقت بالا خواهد شد، افزود: «از آنجایی که این جنگ و پیامدهای آن به آرامی قدرت متعارف روسیه را تضعیف میکند، این کشور احتمالا بهطور فزایندهای به بازدارندگی هستهای خود برای سیگنال به غرب و نمایش قدرت برای مصرف داخلی و خارجی، تکیه خواهد کرد.» در اصل جنگ اوکراین ترسها را نسبت به روسیه نظامیگر احیا کرده است.
با وجود آزمایش موفقیتآمیز اخیر یک موشک روسی با سرعت مافوق صوت و دارای قابلیت گریز از سیستمهای دفاعی با توانایی حمل همزمان ۱۰ کلاهک هستهای و در عین حال اعلام بالاترین سطح هشدار به نیروهای بازدرانده هستهای این کشور، روسیه تغییر موقعیتی در نیروهای هستهای خود نداده و هنوز موشک منحصر به فرد اخیرش را برای جنگ مستقر نکرده است. با این حال انجمن کنترل تسلیحات در واشنگتن در این ماه نتیجهگیری کرده است که جنگ پوتین در اوکراین جنبه جدید هستهای دارد و درسهای آموختهشده از این جنگ حتی بعد از پایان آن هم ادامه خواهند یافت.
داریل کیمبال، مدیر اجرایی سازمان، این نکات را بیان میکند که دیگر واقعیت توانایی تسلیحات اتمی برای جلوگیری از جنگ زیر سوال رفته است و تسلیحات اتمی ایالات متحده و متحدان ناتو آن، دیگر توان بازدارندگی و جلوگیری از جنگ را ندارند. کیمبال میافزاید: «وقتی بازدارندگی هستهای شکست بخورد، به طرز فاجعهباری شکست میخورد.»
جنگ اوکراین در بردارنده مشکل بزرگتری بوده و نشان میدهد که ساختار امنیتی جهان دیگر در حال زوال است. باید این ساختار در حال فرسایش که بعد از گذشت ۷۷ سال از آخرین جنگ بزرگ جهان (جنگ جهانی دوم) در اروپا، با ابزارهای جدید راستیآزمایی، نظارت و اجرا جایگزین شوند.
نکتهای دیگر فراتر از جنگ اوکراین وجود دارد، اما بهواسطه آن برجسته شده و آن تغییر موازنه قوای اتمی روسیه و آمریکا در دهههای اخیر بوده است. واقعیت این است که ایالات متحده بر خلاف دوران جنگ سرد و بهعنوان نمونه در طول بحران اتمی کوبا در سال ۱۹۶۲، هشت برابر شوروی مزیت توانایی اتمی داشت، اما بعد از پایان جنگ سرد و شروع جنگها در افغانستان و عراق بر تسلیحات متعارف خود متمرکز شد. این درحالی بود که روسیه تحت رهبری پوتین، بر روی ساخت تسلیحات اتمی سرمایهگذاری کرده است.
ژنرال مک کنزی، ژنرال ۴ ستاره پیشین و مسئول سابق کلیدهای دستور استفاده از سلاح اتمی ویژه رییسجمهوری آمریکا میگوید: «امروز تواناییهای ایالات متحده و روسیه بهطور کامل معکوس شده است. در این دوره دیگر ایالات متحده در تسلیحات متعارف برتری دارد، در حالی که مسکو تسلیحات هستهای و گزینههای بیشتری در تجهیزاتی برای سوار کردن آنها دارد.»
معاهده نیواستارت که به سختی در دوره بایدن برای ۵ سال دیگر دوام آورده، اما با اختلافاتی در کمیته سلاحهای استراتژیک اتمی (این سلاحها ضمن برد چند هزار کیلومتری دارای قدرت تخریب ویرانگر و نابودکننده بشری هستند) همراه هست. آمریکا با ۵۵۰۰ کلاهک و روسیه با ۶۰۰۰ کلاهک شرایط را دگرگون کردهاند و به نظر میآید دیگر معاهده نیواستارت که از دهه ۷۰ در جریان بوده در حال خطر نابودی بیش از هر زمان دیگری قرار گرفته است.
دیگر نوع تسلیحات اتمی نوع تاکتیکی آنها هستند که بر خلاف نوع استراتژیک برد چند کیلومتری داشته و دارای قدرت تخریب کمتر و عمدتا به منظور نابودی یک کاروان نظامی یا اهداف کوچکتر کابرد دارند. برای نوع تسلیحات تاکتیکی تا به حال هیچگونه معاهدات دوجانبه و بینالمللی تنظیم نشده و ایالات متحده و شوروی در دوران جنگ سرد به وفور از آن تولید میکردند. حالا طبق یک گزارش منتشر شده از بخش پژوهشی کنگره، روسیه بالغ بر ۲۰۰۰ نوع از این نوع تسلیحات را دارد درحالیکه ایالات متحده تنها حدود ۲۰۰ نوع را داراست.
افزون بر نوع تاکتیکی سلاحهای اتمی، توانایی روسیه در تنوع جنگ افزارهایی است که این سلاحها بر آن سوار میشوند. ژنرال مک کنزی در این خصوص اضافه کرد: «روسیه همچنین دارای سیستمهای بسیار بیشتری برای سوار شدن این سلاحهای هستهای تاکتیکی نظیر اژدرهای زیردریایی، موشکهای بالستیک روی زمین یا دریا، گلولههای توپخانه و هواپیما است؛ در حالی که ایالات متحده فقط بمبهای گرانشی دارد که میتوانند از هواپیماهای جنگی پرتاب شوند. روسیه تواناییهایی متنوع تری نسبت به ما دارد.»
کیمبال از انجمن کنترل تسلیحات، ۴ سناریو احتمالی استفاده پوتین از سلاحهای اتمی را مطرح کرده که به طور خلاصه به شرح زیر است:
- نمایش و انفجار بمب هستهای بر فراز یا منطقه اقیانوس منجمد شمالی یا دریای بالتیک و هدف آن یادآوری توانایی و اراده روسیه برای استفاده از تسلیخات اتمی خود به همه است.
- استفاده از سلاحهای تاکتیکی به منظور تغییر موازنه قوا در میدان جنگ، در صورت عدم عقبنشینی اوکراین و متحدان. هم ایالات متحده و هم روسیه حق انتخاب استفاده از سلاحهای هستهای تاکتیکی را علیه یک تهدید فراگیر غیرهستهای را برای خود محفوظ میدانند.
- استفاده از تسلیحات اتمی میانبرد در صورت گسترش جنگ و ورود ناتو به آن برای جلوگیری از یک شکست بزرگ.
- تهدید نهایی و استفاده از انواع تسلیحات اتمی حتی علیه تسلیحات متعارف در زمانی که پوتین واقعا برای بقای خود تهدید جدی و اساسی را احساس کند.
ریچارد برت، مذاکرهکننده اصلی توافقنامه استارت، به توافقی که میان جورج بوش پدر و میخائیل گورباچف در سال ۱۹۹۱ منعقد شد اشاره میکند و میگوید که ایده اصلی این است که دشمن را شوکه کنید و به دشمن نشان دهید که راهحل شما حتی استفاده از تسلیحات اتمی برای فلج کردن آنها است.
علاوه بر این یک مقام پنتاگون تخمین زده است که روسیه حدود ۲۵ درصد قدرت جنگی خود را طی این یک ماه از دست داده است و دکترین نظامی مسکو زمانی که حیات اساسی کشور در تهدید است، حق بهکارگیری و استفاده از تسلیحات اتمی را برای خود در مواجهه با تسلیحات اتمی، سلاحهای کشتار جمعی و هرگونه تعدی حتی با سلاحهای متعارف برای خود در نظر میگیرد.
چالش دیگر مسائل تسلیحات و موازنه قوای اتمی، چگونگی محدود کردن اینگونه سلاحها میان آمریکا و شوروی سابق و یا روسیه فعلی است. تقریبا از دهه ۶۰ میلادی میان متخصصان، موضوع کنترل تسلیحاتی اتمی آمریکا و روسیه (شوروی سابق) در جریان است؛ اینکه مسکو و واشنگتن در یک جنگ متعارف از میزان محدود شدهای از تسلیحات متعارف اتمی استفاده کنند.
کیمبال اما معتقد است که چنین ایدهای قابلیت تحقق ندارد. به نظر او چیزی تحت عنوان جنگ هستهای کنترل شده وجود ندارد. ژنرال مک کنزی که بیش از ۴ دهه است بر روی جنگهای هستهای کار میکند و تمام انوع مختلف جنگها را با جنبههای اتمی آن بررسی کرده است، میگوید :«ما باید الان تکان بخوریم. من سرخورده و نگرانم که کجا ایستادهایم».
امروز بعد از گذشت سه دهه از سخنرانی گورباچف، به نظر میآید که دیگر آن سرخوشی موقت بعد از جنگ سرد مبنی بر پایان دوره اتمی، چیزی بیش از یک توهم نیست.