به گزارش همشهری آنلاین، در تولد ۴۸ سالگی پنهلوپه کروز، نگاهی انداختهایم به آثار این ستاره کاریزماتیک سینمای اسپانیا که امسال نیز برای بازی در فیلم مادران موازی (Parallel Mothers) ساخته پدرو آلمادورا، نامزد جایزه اسکار شد. ۱۰ نقشآفرینی برتر او بر اساس انتخاب پیتر بردشاو، منتقد گاردین، در ادامه میآید.
۱۰. همه میدانند (Everybody Knows ۲۰۱۸)
در این فیلم غیرمعمول از کارگردان ایرانی، اصغر فرهادی، که در زمان خودش توسط برخی منتقدان به سردی از آن استقبال شد. او در یک درام هیجانانگیز، معمایی، جسورانه و پیچیده نقشی بسیار قوی به کروز داده است. کروز در نقش زنی به نام لورا ظاهر شده که برای شرکت در یک مهمانی عروسی خانوادگی، همراه دو فرزندش به دهکده دوران کودکی خود در اسپانیا برمیگردد، در حالی که شوهرش، در آرژانتین مانده است. دخترش، متوجه میشود که یکی از اهالی محل (با بازی خاویر باردم) در جوانی عاشق لورا بوده است. این عشق قدیمی، زخمی است التیام نیافته از گذشته، که با گم شدن دختر لورا به شکلی هولناک، در مرکز توجه قرار میگیرد. فرهادی کار متفاوتی به کروز سپرده است؛ او مظهر آن مادرانگی اسطورهای و یا آن نماد عشق رمانتیکی نیست که اغلب از او انتظار دارند، بلکه کسی است که زندگیش در واقعیتهایی تلخ و عریان از راز و شرم ریشه دارد.
۹. خامون خامون (Jamón Jamón ۱۹۹۲)
این اولین فیلم کروز است؛ در ۱۸ سالگی. او در نقش سیلویای جوان و زیبا ظاهر شده که در یک شهر کوچک اسپانیایی زندگی میکند که طبقه بالای اجتماع این شهر، صاحبان کارخانه تولید ژامبون هستند (خامون به معنای ژامبون). او با وارث جوان و نازپرورده امپراتوری سفیدپوست شهر رابطه عاشقانهای دارد. مادر مقتدر پسر جوان، سعی میکند با استخدام مردی جذاب، سیلویا را اغوا و او را از پسرش جدا کند. رائول یک گاوباز و مدل لباس است که در حقیقت با مادر سیلویا رابطهای عاطفی دارد. باردم نقش او را بازی میکند که البته حضور او در کارنامه کاری کروز در اینجا اهمیت زیادی دارد، زیرا قرار است تقریبا ۲۰ سال بعد با هم ازدواج کنند؛ هرچند آن زمان این را نمیدانستند.
۸. ما ما (Ma Ma ۲۰۱۵)
خولیو مدم، فیلمساز اهل باسک، این ملودرام احساسی بیپروا را کارگردانی کرد که به وضوح حول شخصیت تثبیتشده کروز ساخته شده و از نظر برخی منتقدان، بیش از حد شماتیک بود. اما بازی دوستداشتنی کروز در این فیلم، از آن اثری درخور توجه ساخته است. او در نقش مگدا، معلم و مادر مجردی بازی میکند که به سرطان سینه مبتلا میشود و سپس با آرتورو، با بازی لوئیس تسار وارد رابطهای عاشقانهای میشود و این منجر به ایجاد یک مثلث احساسی پیچیده میشود که پزشک معالج ماگدا نیز درگیر آن است. درست که چیزی ساختگی و کمی مضحک درباره این فیلم به نظر میرسد، اما حضور کروز قاطعانه فیلم را نجات میدهد. او چنان روشن و زنده حضور دارد که فقط از خودش برمیآید و فیلم از شدت این احساسات است که میدرخشد.
۷. چشمانت را باز کن ( ۱۹۹۷ Abre Los Ojos)
فیلمی ناقص اما بسیار جذاب درباره توهم و واقعیت با اشاراتی به لوئیس بونوئل و ژرژ فرانژو. الخاندرو آمنابار یکی از نویسندگان فیلمنامه و کارگردان این فیلم است و کروز و ادواردو نوریگا در آن نقشآفرینی میکنند. نوریگا نقش سزار، پسر جوان ثروتمندی را بازی میکند که پس از تغییر قیافه هولناکی ناشی از تصادف اتومبیل، جراحی زیبایی انجام میدهد و سپس درگیر توهماتی میشود که نمیتواند مرزشان را از واقعیت تشخیص دهد. در این رویاها، او با زنی زیبا به نام سیلویا (کروز) در رابطه است که اصلا دلبستگی به او منجر به این حادثه شده است. از برخی جهات، این فیلم در برجسته شدن کروز به عنوان دختر زیبای اثیری نقش مهمی داشت: چهرهای زیبا، دست نیافتنی و الههگون برای مردان عاشقپیشه.
۶. ویکی کریستینا بارسلونا (Vicky Cristina Barcelona ۲۰۰۸)
کروز اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای این فیلم به کارگردانی وودی آلن دریافت کرد؛ یک کمدی متوسط از دوره لاکچر-توریستی اروپایی آلن. فارغ از ایرادات فیلم، بازی کروز و اجرای کمدی او، جور بازیگران دیگر را هم میکشد. او در نقش ماریا النا همسر سابق و پردردسر و پرشور خوآن آنتونیو، هنرمند بدخلق پیکاسو مآب با بازی باردم ظاهر شده است. بازی در این فیلم، رفاقت حرفهای میان باردم و کروز را به عشق تبدیل کرد. دو سال بعد این دو با هم ازدواج کردند. در این فیلم، ماریا النا هنوز در زندگی خوآن آنتونیو حضور دارد و سعی دارد سر راه همسر سابقش برای اغوای دو مهمان امریکایی، همان عنوانهای ویکی و کریستینا با بازی ربکا هال و اسکارلت جوهانسون قرار بگیرد.
۵. آغوشهای گسسته (Broken Embraces ۲۰۰۹)
در این فیلم با یکی از ملودرامهای سرگیجهآور و مسحورکننده آلمادوار طرف هستیم که کروز در آن بازی درخشانی ارائه میهد. کروز نقش یک ستاره سینما و معشوقه تهیهکننده فوقالعاده کاریزماتیک به نام لنا را بازی میکند (کوتاه شده نام ماگدالنا (مجدلیه)، اشارهای به قداست پیچیده در وهنی که آلمادوار گویی در پس پرده کاراکتر کروز کشف کرده است.) صحنه فوق العادهای در این فیلم وجود دارد که در آن لنا لباسها و سبکهای مختلف را امتحان میکند و ظاهر مرلین مونرویی بلوند پلاتینیومی را نیز تجربه میکند. «لبخند نزن!» کارگردان مسحور نفسنفس میزند: «کلاه گیس به اندازه کافی دروغ است!»
۴. همه چیز درباره مادرم (All About My Mother ۱۹۹۹)
برای برخی، این فیلم نه تنها به شکلی نمادین، مهر حرفهای کروز را بر خود دارد، بلکه در حرفه آلمادورا نیز برجسته است و این نشانه، بارها ادامه پیدا میکند و همچنان بر طرفدارن تاثیری خوشایند و شادیبخشی دارد. گرچه این همکاری بسیار عالی بود، اما من فکر میکنم کروز/آلمادوارهای بعدی به تدریج جایگزین این تصویر شدند. داستان این فیلم، روایتگر مرگ پسر نوجوانی است که به شکل غمانگیزی در خیابان تصادف میکند و کشته میشود و پس از مرگ او، مادرش تصمیم میگیرد به بارسلونا سفر کند و به پدر این پسر خبر دهد. پدر او، یک ترنس است که با خواهر رزا، یک راهبه جوان با بازی کروز، در ارتباط است. این فیلم الگویی شگفتانگیز، قوی و پیچیده از روابط عاطفی و هویتهای جنسی است و گرچه کروز در این فیلم در نقش اصلی حضور ندارد (سیسیلیا راث نقش اصلی است)، حضور و اجرای او ضروری و تاثیرگذار است. آلمودوار در کروز آن معصومیت و کیفیت تاحدودی کودکانهای را یافته که ملودرام فیلم به کمک آن پیش میرود. [این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسیزبان، جایزه گلدن گلوب و بفتا برای بهترین فیلم غیر انگلیسیزبان و همینطور چندین جایزه گویا شده است.]
۳. درد و شکوه (Pain and Glory ۲۰۱۹)
بار دیگر، حضور کروز نشاندهنده نقطه فوقالعادهای است که در آن زندگی و هنر در اثر آلمودوار به هم میرسند: فیلمی درباره لذت، که خود یک لذت است. آنتونیو باندراس نقش سالوادور، کارگردانی را بازی میکند که در چنگال بحران میانسالی، دغدغههای سلامتی و بیماری و آرامش شغلی گرفتار است. یک ملاقات تصادفی (آن جزء کلیدی روایی آلمادوار) چیزی سربسته را در او میگشاید و او خاطرات روزهای خوشایندی از حضور مادرش را به یاد میآورد که کروز آن را به شکلی شگفتانگیز بازی میکند. نمایش او، احساس، مادری و معصومیت را در هم میآمیزد - و همچنین آن نوع خاص از زیبایی را که هم ایدهآل و هم دردناک و هم دستنایافتنی است.
۲. مادران موازی (Parallel Mothers ۲۰۲۱)
کروز و آلمودوار با این شاهکار اخیر درباره شجاعت تاثیرگذار مادران مجرد، همکاری خود را به سطح دیگری ارتقا دادند. کروز در این فیلم در نقش جنیس، عکاس مد بازی میکند که پس از عشقی کوتاه مدت، باردار میشود. او در اتاقی در بخش زایمان با آنا (با بازی ملینا اسمیت) آشنا میشود. آنا دختر جوانی درگیر مشکلات بسیار است که او هم به زودی باید فرزند خود را به دنیا بیاورد. آنا و جنیس با هم دوست میشوند و حتی جنیس، از جهاتی نقش مادر او را هم به عهده میگیرد. درام درباره مادری، با خط داستانی درباره گذشته فاشیستی اسپانیا عمیقتر و پیچیدهتر میشود. کروز به این نقش بلوغ، اشتیاق و هوشی هممرز با نبوغ بخشیده است.
۱. بازگشت (Volver ۲۰۰۶)
بازگشت، ملودرام خشنی درباره شجاعت زنان است که کاملا زیبایی و کاریزمای شگفتانگیز کروز را آشکار میکند. او نقش رایموندا را بازی میکند، همسر و مادری سختکوش که دنیایش پس از یک عمل خشونتآمیز وحشتناک از هم میپاشد. فیلم چیزی از داگلاس سیرک و همچنین آلفرد هیچکاک دارد، و تصویری فوقالعاده از رایموندا در حال شستن چاقوی آغشته به خون در سینک آشپزخانه. این تصویر، تاج درخشان موهای پرکلاغی او و قاب کوچیک مسیح مصلوب آویخته از گردن او را نشان میدهد - تصویری که به طرز زیرکانهای دنیای پدرسالار کلیسا و ایالتی را که رایموندا در آن قرار دارد تخریب میکند و در عین حال تدبیر و سرسختی ناخودآگاه او را ارج مینهد. کروز در این فیلم حضور باشکوهی دارد. او یکی از قهرمانان بزرگ سینماست.
منبع: ترجمه از گاردین.