همشهری آنلاین - زهرا بلندی: سازههای بلند آجری سمت راست بزرگراه شقایق، در بیابانی که از آن بهعنوان اراضی بوستان ۱۸۰هکتاری یاد میشود، به چشم میخورند. در سوی دیگر، در میان مجتمعهای مسکونی نوساز محلههای دولتخواه و اسماعیلآباد هم بخشی از آثار بهجامانده از آنها پابرجاست. کورهها خاموشاند، اما هنوز زندگی روستایی با کمترین امکانات در حاشیه کورهها جریان دارد. قدیمیهای محله دولتخواه میگویند سال ۱۳۳۲ کورههایی که در خزانه و دولتآباد بودند به دولتخواه و اسماعیلآباد کنونی انتقال داده شدند و فعالیت کورههای این محدوده با ۴۵ کارخانه آجرپزی و حدود ۵ هزار نیروی کار آغاز شد. تا قبل از سال۱۳۵۰ خبری از گاز شهری نبود و آجرپزی با استفاه از نفت سیاه و دودکش انجام میشد.
فعالیت کارگران مشهدی و کرد در کورهپزخانهها
«غلامحسین عظیمی»، ساکن ۶۵ساله محله اسماعیلآباد، که سالها بهعنوان نماینده کارگران کورههای آجرپزی دولتخواه و اسماعیلآباد در منطقه ۱۹ فعال بوده است و بهخوبی در جریان جزئیات شکلگیری و توقف فعالیت این کورهها قرار دارد، درباره تاریخچه این کورههای خاموش میگوید: «آنروزها کل این محوطه خاکی بود و فقط کورهپزخانه داشت. ۵۰ ـ ۶۰ خانواری که در این محدوده سکونت داشتند، همگی جزء کارگران همین کورهها بودند. کارگران کورهها به ۲ دسته تقسیم میشدند؛ کارگران فصلی بیشتر مشهدی و کرد بودند و فقط ۶ ماه اول سال در اینجا کار میکردند و کارگران دائمی یکسوم گروه کارگران را تشکیل میدادند که بیشتر از تبار آذربایجان شرقی و همدان بودند و کل سال را در کورهها کار میکردند.»
کورههای متروک محله را ناامن کردهاند
عظیمی که اصالتاً هشترودی است، با اشاره به اینکه از سال ۱۳۴۷ در کورههای شمسآباد کار میکرده و وقتی کارفرمایش کار را به این محله منتقل کرده، او هم فعالیتش را در کورههای اسماعیلآباد ادامه داده، میگوید: «از سال ۱۳۵۴ تا سال ۱۳۸۱ در کورههای اسماعیلآباد کار کردم و شهریور سال۱۳۶۰ بهعنوان یکی از نمایندگان کورهپزخانههای تهران در کورههای دولتخواه و اسماعیلآباد انتخاب شدم.»
کسی که بخش قابلتوجهی از سالهای عمرش در کورههای آجرپزی سپری شده و بازمانده بازنشسته از این کورههاست باوجود کولهباری از خاطرات، از جمع شدن کورهها گلایهای ندارد، اما تعیینتکلیف هرچه سریعتر آنها را ضروری و مطالبه مهم اهالی میداند: «از ۱۰ سال پیش، کمکم زمزمههای جمع شدن کورهپزخانهها در محله پیچید و تا حدود ۷ سال پیش بهطور کلی فعالیت آنها متوقف شد. حدود ۵ کوره تخریب و به بافت مسکونی تبدیل شد. برخی از آنها هم تخریب شدند و فضای ناامنی را برای اهالی ایجاد کردند و بخشی هم به کارگاههای صنعتی اختصاص داده شدند. تبدیل همین تعداد محدود هم به مجتمعهای مسکونی، تجاری و اداری، علاوه بر نابودی آثار تاریخی، رشد جمعیت را در این محدوده به همراه دارد و محله را با کمبود سرانههای آموزشی، درمانی، فرهنگی و... روبهرو میکند.»
عظیمی خواستههای اهالی محلههای دولتخواه و اسماعیلآباد را اینطور نقل میکند: «متروکه شدن برخی کورهها و تبدیل شدن به فضاهای بیدفاع شهری هم معضل تجمع معتادان و کارتنخوابها را به بار آورده است. تقاضای امروز اهالی محله، تعیینتکلیف هرچه سریعتر کورهها و تبدیل آنها به سرانههای مورد نیاز مردم است. طرحهای ضربتی برای جمعآوری کارتنخوابها و معتادان متجاهر با حضور نیروهای پلیس و... هم بهصورت مستمر اجرا میشود، اما ایجاد امنیت در این وسعت از اراضی کار راحتی نیست و این اقدامات به تنهایی کارساز نخواهد بود.»
ساخت مراکز فرهنگی به جای کورههای خاموش
«منور محمودی» یکی از اهالی محله دولتخواه جنوبی است که بهخوبی از وضعیت کنونی کورهها خبر دارد: «بازتاب رسانهای وضعیت زندگی خانوادههای ساکن در کورهها باعث شده نگاه مردم شهر به محله ما تغییر کند. هرکسی نذر یا خیراتی دارد، اینجا یکی از گزینههای توزیع نذرهایش است. این کار شاید به مذاق افراد ساکن در کورهها خوش بیاید، اما برای اهالی قدیمی محله خوشایند نیست. برای رفع این مشکلات باید دخمههای آجرپزی و فضاهای بیدفاع شهری به کلی بسته شود و شرایط ساخت مراکز فرهنگی و درمانی برای مالکان کورهها فراهم شود.»