همشهری آنلاین _ سحر جعفریان: کوچه مدرسه خیابان هاشمی منطقه ۱۰ را باید «تنها» کوچهای از تهران دانست که سالیان قبل، ۱۴ مدرسه و اکنون ۱۱ مدرسه دوره ابتدایی را در خود جای داده است. مدارسی بزرگ، با کلاسهایی یک اندازه، پنجرههایی عمودی و سکوی سنگی ویژه معلم که هنوز هم بعد از گذشت حدود ۷۰ سال، هیاهوی دانشآموزان در آنها میپیچد. راهی این کوچه متفاوت در این محله پُر تراکم میشویم تا در گفت و گو با اهالی، تاریخ، هویت آن را بررسی کنیم.
کوچه مدرسه در امتداد باغهای طرشت
با توجه به توسعه شهرنشینی و تراکم جمعیتی و ساختمانی در محدوده خیابان هاشمی، تصور این که روزگاری، پهنه این خیابان، از باغهای پر درخت و زمینهای دست نخورده، سبز بوده، قدری دشوار است! باغهایی که «احمد رسولی» یکی از کسبه قدیمی کوچه مدرسه در مورد آنها توضیح می دهد: «از پدرانمان بسیار شنیدهایم که باغهایی این محدوده، در واقع بخشهای جنوبی باغهای طرشت بودهاند. باغهایی که در دهه ۳۰، بتدریج جایشان را به ساختمانهای آجری یک طبقه و واحدهای تجاری مانند گاراژهای باربری دادند.
یکی از بقای آن گاراژها را می توانید همین الان کمی آن طرفتر از کوچه مدرسه مشاهده کنید. گاراژی بزرگ و فعال که اتفاقا نامش هم «طرشتی» است.» رسولی ادامه میدهد: «خود من نیز در یکی از همین مدارس کوچه مدرسه، درس خواندهام. آن سالها، نامِ مدرسهمان که هنوز هم میانه کوچه قرار دارد، «اورانوس» بود. فرزندانم نیز اینجا درس خواندهاند. کلاسهایی کاملا نورگیر با تهویه هوای مناسب و البته استحکام عالی؛ اینها همه به معماری خوبش بازمیگردد. درست است که همسایگی با کوچه مدرسه، دردسرهای زیادی از جمله آلودگی صوتی و ترافیک برای اهالی دارد اما وجه هویتی و خاطرانگیز آن برای ما، دوستداشتنیتر است. کاش مسئولان، این وجه را تقویت کنند تا خاطره این کوچه متفاوت، ماندگار شود.»
دردسرهای این کوچه با هویت
داخل کوچه مدرسه حدودا ۵ متری که میشویم، سمت چپ، در فواصل چند متری، مدارس با نماهایی قدیمی نمایان میشوند. مدارسی که سر در اصلی آنها، کاشیهای آبی رنگی نصب شده و سال تاسیس را حدود ۱۳۳۲ نشان میدهند. «محمد کریمی» از دیگر کسبه قدیمی کوچه مدرسه میگوید: «در تهران چند کوچه مدرسه وجود دارد که علت نامگذاریشان فقط، ساخت نخستین مدرسه آن محدوده در آن کوچه است نه تعداد مدرسههای ساخته شده در آنها.»
کریمی میافزاید: «دهه ۵۰ چندتایی از مدارسِ ابتدای کوچه را با دیوارکشی به ۲ مدرسه مجزا تقسیم کردند. راستش آن سالها جمعیت زیاد شده بود و همین مدارس هم برای دانشآموزان کافی نبود. هر مدرسه حدود ۷۰ کلاس دارد که در مجموع ۳۰۰ تا ۴۵۰ دانشآموز در آنها سرگرم تحصیل هستند. اینها را گفتم تا به این مطلب برسم که مدارس این کوچه قدیمی هستند و نیاز به تعمیر، بازسازی و نوسازی اساسی دارند که نباید فراموش شوند.»
«زهرا کاشی» از والدینی است که مقابل یکی از مدارس منتظر ایستاده تا با نواختن صدای زنگ تعطیلی، دخترش بیرون بیاید. او میگوید: «خانهمان انتهای کوچه مدرسه است. حالا که محدودیتهای کرونایی رفع شده و دانشآموزان باید در کلاسها حضور داشته باشند، شلوغیهای رفت وآمد و انباشت زباله، امانمان را برده است. به نظرم مسئولان باید ساز و کار ویژهای برای این کوچه تدبیر کنند تا هم ساکنان، آسایش داشته باشند و هم از این کوچه با هویت لذت ببریم.»
هویت
معمار مدارس کوچه مدرسه کیست؟
«محمد کریم پیرنیا» سال ۱۲۹۹ در نائین متولد و در محله «یوزداران» یزد بزرگ شد. در خانهای با معماری سنتی و ایرانی که او را نسبت به طراحی بنا کنجکاو میکرد و این کنجکاوی را شاید بتوان ریشه علاقهمندی او به هنر معماری و طراحی متنوع بخشهای مختلف یک بنا دانست. البته از تاثیر گرایشات هنریِ پدر او نیز نمیتوان غافل ماند. پیرنیا، دوران ابتدایی در مدرسه «مبارکهاسلام» و دبیرستان را در مدرسهای که بعدها به «ایرانشهر» شهرت یافت، گذراند. تفریح دوران کودکی و نوجوانیاش، گشت و گذار در بناهای قدیمی و متروک محلههای یزد بود تا اینکه در سال ۱۸-۱۳۱۷ کنکور دانشکده هنرهای زیبا را قبول شد و بعد از ۲ سال نیمه کاره رهایش کرد و در وزارت فرهنگ قدیم یا آموزش و پرورش، مشغول به کار شد.
درست در همین زمان بود که پروژه طراحی مدارس روستایی براساس ۴ گروه در مناطق گرم و مرطوب، گرم و خشک، سرد و مرطوب و سرد و خشک انجام میشد. پروژهای که با طرحهای پیشنهادی پیرنیا تلفیق و در نهایت در برخی محلهها و شهرها اجرا شد. کمی بعد در دفتر فنی وزارت فرهنگ، طرحِ ساخت مدارس ارزان قیمت ۵% عوارض شهرداری با نقشه مناسب شکل گرفت و با همکاری تنی چند از خیران مدرسهساز، پیش رفت.
در خاطرات پیرنیا نقل شده است: «در اجرای طرح ساخت مدارس ارزان قیمت، سعی کرده بودیم افراد متدین و متخصص انتخاب شوند، از معماران فوقالعاده خوب، سنگ کار گرفته تا نجار و نقاش. در انتخاب مصالح نیز دقت داشتیم تا بهترین آجر را انتخاب کنیم. با توجه به اینکه در اجرا، به موقع دستمزدها و هزینهها پرداخت میشد کار سریعتر پیش میرفت. گاهی میشد ۱۰ تا ۱۵ مدرسه را ظرف ۳ ماه میساختیم. نقشههای بخشهایی از ساختمانها را من پشت کاغذ سیگار یا قوطی سیگار میکشیدم و تقریبا شفاهی بود! مدارسی که در این طرح و طی سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۵ ساخته شد دارای ۱۲۰ و ۱۸۵ کلاس بودند. تعداد مدارس ساخته شده ۳۰۰ یا ۳۳۳ عدد بود که بیشتر آنها در مناطق تهرانپارس و نارمک قرار گرفتند. اما شاخص ترین و متمایزترینشان ۱۱ مدرسهای بود که در محدوده باغهای طرشت (خیابان هاشمی فعلی) با توجه به آغاز شهرسازی نوین و توسعه محلههای تهران، ساخته شد.
۱۱ مدرسه در یک کوچه تقریبا کم عرض که آن سالها، اطرافشان، خانه و واحدهای مسکونی زیادی نبود. خانهها، بتدریج و در گذر زمان ساخته شدند. به سبب همین شاخصه و وجه تمایز مهم و قابل توجه، این کوچه، بین اهالی دور و نزدیک به «کوچه مدرسه» شهرت یافت که بعدها نیز تابلوی «شهید محمد عزآبادی» را سر در آن کوبیدند. طرح این مدارس در همان سالها از سوی «یونسکو» بهعنوان نمونه مدارس ارزان قیمت، برای کشورهای جهان سوم معرفی شد. محمد کریم پیرنیا، کتب و مقالات بسیار در مورد سبکشناسی و معماری اصیل و سنتی ایرانی تألیف کردهاست به همین دلیل او را «پدر معماری سنتی ایران» میدانند.