از ابتدا که بازیگران برای این کار انتخاب شدند، تأکید کیانوش عیاری در مقام کارگردان برای انتخاب نقش دکتر قریب، شباهت چهره بازیگر با چهره دکتر قریب نبود. برای او قابلیتهای بازیگری در درجه اول قرار داشت. این موضوع کار را برای چهره پرداز سخت میکرد. اما این مجموعه سبب شد که این دکتر قریب تلویزیونی در ذهنمان به جای چهره دکتر قریب واقعی بماند.در این باره با اکبر صالحیان طراح و چهرهپرداز این مجموعه به گفتوگو نشستیم.
- بیایید از ابتدا شروع کنیم؛ چهرهپردازی این کار چطور صورت گرفت؟
ابتدا فیلمنامه مجموعه روزگار قریب را خواندم. بعد از خواندن فیلم نامه، نیاز دیدم که کتابهایی درباره زندگی دکتر قریب و دوران تاریخی آن زمان بخوانم. به همین دلیل چند کتاب تاریخی مربوط به دوران قاجار تا زمان معاصر خواندم. همچنین کتابهایی درباره زندگی دکتر قریب و کتابی را که خودش نوشته بود خواندم تا بتوانم اطلاعات اولیه و شناخت از او را به دست بیاورم.
نوجوانی دکتر قریب / عکس ها: مزدک عیاری
نفر وسط ناصر هاشمی است که نقش جوانی دکتر قریب را بازی میکند
- کیانوش عیاری در جایی گفته از ابتدا قصد نداشته که چهره بازیگر دکتر قریب را براساس شباهت به دکتر قریب واقعی انتخاب کند.
آقای عیاری خیلی تأکید داشتند که گریم بازیگران در طول کار احساس نشود. از همان اول با صحبتهایی که با کارگردان داشتم، قرار بر این شد که گریم بازیگران نقش دکتر قریب براساس شباهت به اصل چهره ایشان نباشد؛ یعنی نمی خواستیم که چهره بازیگران این نقش عیناً شبیه واقعیت شود.
- برای انتخاب بازیگرها با شما به عنوان طراح و چهره پرداز مشورت میشد یا اینکه از اول بازیگران انتخاب شدند و بعد برای گریم به شما معرفی شدند؟
طبیعتاً نظرخواهی شد. عکس بازیگران را به من نشان دادند و با کارگردان تبادل نظر میکردیم. در طول کار هم این تبادل نظر وجود داشت.
- اشاره کردید که نمیخواستید که گریم بازیگران در طول کار احساس شود. میخواهم بدانم که از بازیگران خواستید که ریش بگذارند و یا برایشان ریش مصنوعی ساختید؟ علاوه بر این قطعه های مصنوعی برای صورت بازیگران مثل گوش، بینی، دست و پا هم ساختید؟
زمان تصویربرداری طولانی بود و ما بازیگرانی داشتیم که همزمان در مجموعههای دیگر بازی میکردند. زمانی که برای ایفای نقششان به لوکیشن دکتر قریب می آمدند، قطعاً مجبور بودیم تغییرات چهرههای آنها را به نوعی درست کنیم؛ برای مثال آقای مهران رجبی سهبار ریششان را تراشیدند و ما مجبور شدیم آن را ترمیم کنیم.
اما از طرف دیگر ما سبیل، ریش و موهای مصنوعی زیادی بافتیم. مثلاً برای سیاهی لشکرها که فقط یک صحنه هم بازی داشتند، برای اینکه بتوانیم آن زمان را زنده کنیم، از ریش و موهای مصنوعی استفاده کردیم. حتی کسانی که فقط یک پلان بازی داشتند و شاید در دوربین هم دیده نمیشدند و به عنوان رهگذر از جلوی دوربین رد میشدند.
کار دیگری که ما در این مجموعه انجام دادیم، ساختن قطعههای مصنوعی دست و پا بود. مثلاً صحنهای که پای یک بیمار قانقاریا گرفته و قرار است قطع شود، ما برای این صحنه یک پای مصنوعی ساختیم (قطع شدن پا را تلویزیون نشان نداد) یا برای صحنهای که دانشجویان جسدی را تشریح میکنند، ما یک بدن کامل برای تشریح ساختیم، یا صحنهای که به بازوی کودکی آمپول زده میشود، یک بازوی مصنوعی ساختیم. هر کس این صحنه را دیده از من میپرسید که واقعاً به بچه آمپول زدید؟
دو گریم متفاوت برای مهدی هاشمی یکی در میانسالی و دیگری در پیری
- گفتید که نمیخواستید چهره دکتر قریب، شبیه اصلش بشود، با این حساب طراحی چهره دکتر قریب بر چه اساسی شکل گرفت؟
گریم دکتر قریب ، پنج دوره کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری او را شامل میشد. پنج بازیگر هم نقشهای این دوران را بازی کردند، برای اینکه مرز مشترکی بین این پنج دوره و پنج بازیگر نگه داریم، عناصر مشترکی مثل رگه سفید مو یا خال را بین بازیگران هر مقطع سنی بهطور مشترک نگهداشتیم. این عناصر را مبنا قرار دادیم و تا پیری آن را حفظ کردیم.
- آهنگسازها معتقدند که موسیقی خوب، موسیقیای است که شنیده نشود. شما هم معتقدید که چهرهپردازی خوب، چهرهپردازی است که دیده نشود؟
درستش این است؛ مگر اینکه کار غیرعادی از ما بخواهند. جنس فیلمنامه و نوع نگاهی که کیانوش عیاری به کار داشت این نوع چهرهپردازی را میطلبید. در کارهای واقعی و کارهایی که جنبه تاریخی دارند، بهتر است که چهرهپردازی دیده نشود. مگر اینکه فضای کار نوعی دیگر از چهره پردازی را بطلبد.
صالحیان در حال گریم مهدی هاشمی
رضا کیانیان با چهره ای متفاوت در نقش آیت الله فیروزآبادی
چهرهپردازی نقش دکتر بازرگان خیلی به واقعیت شبیه بود، چهرهپردازی این شخصیت چگونه شکل گرفت؟
دکتر بازرگان چهره شناخته شدهای است. به همین دلیل ما باید بازیگری را پیدا میکردیم که به واقعیت چهره این فرد شبیه باشد. رضا بابک را من به کیانوش عیاری پیشنهاد دادم که به دلیل فیزیک و قابلیتهای بازیگری شان پذیرفته شدند. با این حال برای اینکه رضا بابک را به چهره واقعی بازرگان نزدیک کنیم، یک بینی ساختیم. برای فک او هم به یک دندانساز، ساخت یک فک را سفارش دادیم. چون مهندس بازرگان واقعی ریش داشت، ما هم یک ریش مصنوعی برای او بافتیم. در اینجا برای اینکه گریم خودش را نشان بدهد باید شبیهسازی میکردیم.
- گریم رضا کیانیان هم به همین صورت بود؟
از آیتالله فیروزآبادی که نقش او را رضا کیانیان بازی میکند، عکسهایی موجود بود و براساس همین عکسها چهرهپردازی این نقش شکل گرفت.