همشهری آنلاین - سمیرا باباجانپور: عرفان محبعلی فرزند مرحوم «مسعود محبعلی»، پیشکسوت موتور کراس و قهرمان تیم ملی کشور، است. هنوز زبانباز نکرده بود که موتورسواری با پدر لذتبخشترین تفریح کودکیاش شد. همین لذت و شور و هیجان باعث شد تا پدر تصمیم بگیرد فوتوفن این ورزش را به او بیاموزد.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
پشتکار عرفان و سرسختی پدر در آموزش خیلی زود نتیجه داد و عرفان سوار برموتورکراس در پیست موتورسواری کوهسار ویراژ میداد. او این روزها در کلاس چهارم ابتدایی درس میخواند و در آخرین مسابقات موتور کراس کشور که اسفند ۱۴۰۰ در بوشهر برگزار شد، رتبه دوم قهرمانی کشور را کسب کرده است. گفتوگوی ما زمانی جذابیتش بیشتر میشود که عرفان با صدای کودکانه و شیطنتآمیز پاسخمان را میدهد، بهخصوص وقتی احساسش را درباره این ورزش به زبان میآورد: «علاقه من به موتور حد و اندازه ندارد.»
برای عرفان موتورسواری دیگر یک ورزش ساده نیست. فروردین ۱۴۰۰ پدرش که اولین مربیاش بود، براثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت. ضایعه دردناکی که عرفان را برای مدتی به انزوا کشاند. همدم لحظهبهلحظه زندگی او دیگر نبود. او که بزرگترین پشتوانه زندگیاش را از دست داد، با تکیه بر مادر و حمایت دوستان و اطرافیانش دوباره بر رخش آهنیاش سوار شد تا این بار نهتنها برای قهرمانی تلاش کند، بلکه میراث دار پدر باشد. خودش میگوید: «مامان همیشه با من است. دایی آرش هوایم را دارد، اما در پیست موتورسواری، وقتی تنها روی موتور مینشینم، احساس قدرت میکنم و این راخیلی دوست دارم. انگار بال دارم و شبیه پرندهها میپرم.»
چه چیز او را سرسخت کرد؟
او را کوچکترین قهرمان موتورکراس کشور میشناسند. ۷ساله بود که در مسابقات قهرمانی کشور در اردکان شرکت کرد و آنجا طعم رقابت و مقام را چشید. خودش آن روز را اینگونه روایت میکند: «همه رقیبهایم ۱۲ تا ۱۳ ساله بودند. من فقط ۷ سال داشتم. موتور همه بزرگ بود و موتور من کوچک. در بین ۱۲ شرکتکننده رتبه پنجم را کسب کردم. خیلی کیف داشت.»
عرفان عاشق رقابت است. برای او میدان رقابت شوخیبردار نیست. میگوید: «کسی در مسابقه هوایم را ندارد. چون همه رقیب هستند. کلی باهم کلکل میکنیم. سربهسرم میگذارند. اما وقتی برنده میشوم، میفهمند با یک بچه روبهرو نیستند.»
لذت پریدن با موتور
کوچکترین قهرمان موتورکراس کشور عاشق خط پایان مسابقه است. بهخصوص که در سکوی اول بایستد و جام را بالا ببرد. او وقتی با موتور میپرد، بهعمد پاهایش را باز میکند. این حرکت شگرد خودش است و دربارهاش میگوید: «از قصد پاهایم را موقع پریدن باز میکنم. اینطوری از موتور جدا میشوم. کیف دارد، انگار پرواز میکنم.» اگرچه او موتورسواری را بیشتر از درس خواندن دوست دارد، اما استعدادش در این ورزش هیجانانگیز مسیرهای موفقیت را برای آیندهاش هموار کرده است.
«الهه دمانی»، مادر عرفان، میگوید: «حضور یک کودک در پیست موتورکراس دیدنی و جذاب است، اما اینکه این کودک در این سن کم بتواند به مرحله مسابقات کشوری برسد، کار سادهای نیست. موتورسواری ورزشی سخت، زمخت، خطرناک و صدالبته پرهزینه است. برای ورود به این ورزش انگیزه، پشتکار، سرسختی و تلاش بیوقفه لازم است. اگر ورزشکار کودک باشد کارسختتر میشود. چون باید مراقب باشیم سختی این ورزش خدشهای بر روند رشد جسمی و روحی کودک وارد نکند. اینکه چرا عرفان این ورزش را انتخاب کرد؟ و اینکه من بهعنوان مادر اجازه دادم تا او در این ورزش پرخطر بماند؟ بیشترین سؤالی است که درباره عرفان از من پرسیده میشود. باید بگویم عرفان بهواسطه پدرش وارد این ورزش شد؛ یعنی پشتوانهای قوی داشت. از همان کودکی در پیست موتورسواری رفتوآمد داشت و بالا و پایین این ورزش را خودش دیده است. از طرفی این ورزش دستاوردهای مهمی همچون حس اعتمادبهنفس، آمادگی جسمانی فوقالعاده و مهمتر از همه، حس لذتبخش قهرمانی را برای پسرم به همراه داشته است که به همه سختیها و خطرهایش میارزد.»
بااحتیاط این ورزش را انتخاب کنید
بااینحال مادر عرفان این ورزش را برای همه کودکان توصیه نمیکند. او معتقد است تنها زمانی باید رشتهایسخت و پرخطر را برای کودکان انتخاب کنیم که کودک شرایط لازم برای انجام فعالیتهای مستمر و دشوار ورزشی را داشته باشد. او ادامه میدهد: «تمرینهای عرفان از ۴سالگی آغاز شد و تا امروز که ۱۰ سال دارد، او هفتهای ۳ روزبه طور ثابت در پیست موتورکراس کوهسار در شهران و پیست ورزشگاه آزادی و پیستهای حومه تهران تمرین میکند.»
هزینههای میلیونی موتور کراس
هزینه سنگین سالیانه ورزش موتور کراس نکتهای است که الهه دمانی به آن اشاره میکند: «با نرخ تورم این روزها، سالی ۵۰ میلیون هزینه این ورزش است. لوازم موتورسواری بسیار گران است. جدا از هزینه ثابت کلاسها و تمرینات عرفان برای آمادگی مسابقات کشوری، باید هزینه استهلاک وسایل راهم در نظر گرفت. یک لباس ۲۰ تا ۳۰ میلیون آب میخورد. موتورها باید زودبهزود تعمیر شود و حتی قطعات اساسی نیاز به تعویض دارند. چون کوچکترین بیدقتی و کمکاری باجان موتورسوار سروکار دارد.»
حمایتها کمرنگ است
عرفان محبعلی مسیر موفقیت را مستقیم پیش نمیرود. او سوار بر موتوری که از پدر به یادگار دارد آسمان را میشکافد و بالا می رود. اگرچه ارگانهای مربوطه هنوز هزینههای حضور او در مسابقات جهانی را بر عهده نگرفتهاند و اسپانسرها حمایت واقعی نمیکنند، بااینحال او در جدیدترین مسابقهای که پیش رو دارد، یعنی مسابقه موتور کراس قهرمانی کشور «جام ایران پرامید» تصمیم دارد برسکوی نخست بایستد.