به گزارش همشهری آنلاین، در این مطلب سراغ برخی از معروفترین دشمنیهای بین یک بازیگر و یک کارگردان رفتهایم و به همین بهانه بخشی از داستان ساختِ برخی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما را دوباره با هم مرور میکنیم.
جورج کلونی و دیوید اوراسِل؛ کلونی در نقش مدافع مظلومان
اگر از علاقمندان به اخبار هالیوود باشید حتما اوراسِلِ کارگردان را میشناسید و خبر دارید در حال حاضر شاید کار کردن با هیچ کارگردانی به اندازه اوراسل برای بازیگران و عوامل ساخت سخت نباشد. اخلاق بدِ اوراسل بارها سر فیلمهای متفاوت باعث ایجاد مشکل شده است که شاید معروفترین آنها به فیلم I Heart Huckabees بازگردد، اما مشکلات اوراسل در فیلم Three Kings هم کم نبوده است.
به گزارش برترین ها، اوراسل ظاهرا به شدت زود عصبانی میشود و در زمان ساخت فیلم Three Kings هم این اتفاق بارها افتاده است و او هربار عصبانیتش را سر عوامل و سیاهی لشکرها خالی میکرده است و با توهین و تحقیرِ آنها عصبانیتش را برطرف میکرده است. بر اساس اخبار در آن زمان جورج کلونی بارها به مشاجره با آقای کارگردان پرداخته و از بقیه در مقابل خشمِ اوراسل دفاع میکرده است. ظاهرا در یکی از همین مواقع این دفاع از مظلومان از طرف کلونی باعث شده او با دیوید اوراسل وارد دعوا و مشاجره فیزیکی شود.
شِلی دووال و استنلی کوبریک؛ هزینهای که باید برای خلق یک شاهکار پرداخته میشد
اگر اندکی اخبار پیرامون استنلی کوبریک را مرور کنید درخواهید یافت او در کنار نبوغش یک کمالگرای به معنی واقعی کلمه است و بارها در سر صحنه فیلمهای مختلف، این خصوصیت آقای کارگردان باعث آزار بازیگران مختلف شده است. برجستهترینِ این آزارها اما بدون شک به سر صحنه فیلم The Shining و رفتار عجیب و جالب کوبریک با نقش اول زنِ فیلمش مربوط میشود.
بنابر شنیدهها کوبریک در زمان فیلمبرداری این فیلم برای باورپذیرتر شدن ترس و وحشت شخصیت دووال در فیلم، تصمیم میگیرد حتی وقتی دوربینها خاموش هستند هم دووال با ترس و اضطرابش درگیر باشد و درنتیجه قوانین سختگیرانهای برای عوامل فیلم درباره مهربانی و دل سوزاندن برای دووال وضع میکند. در نتیجه این قوانین دووال در زمان فیلمبرداری این فیلم از شدت اضطراب شروع به از دست دادن موهایش میکند و به خاطر شرایط روانیش به بیماریهای جسمی مختلفی دچار میشود.
صرف نظر از اخلاقی بودن یا نبودن رفتار کوبریک، نتیجه این رفتارها برای ما علاقمندان به سینما یک شاهکار تمام عیار بود، شاهکاری که خوشحالیم یک کمالگرای افراطی آن را ساخته است.
تیپی هِدرِن و آلفرد هیچکاک؛ اتهام آزار جنسی به هیچکاک
حتی اگر از سینما متنفر هم باشید حتما دستکم یک سکانس از یکی از شاهکارهای او یعنی فیلم The Birds یا پرندگان به چشمتان خورده است. بر اساس صحبتهای تیپی هدرن، نقش اول این فیلم، در زمان فیلمبرداری فیلم پرندگان هیچکاک بارها به هدرن پیشنهادهای شرمآور جنسی داده است و وقتی با مخالفت و مقاومت هدرن روبرو شده تهدید کرده آینده حرفهای این بازیگر را نابود خواهد کرد.
مسلما برای نگارنده این مقاله سنجش درستی ادعای تیپی هدرن درباره یکی از بزرگترین کارگردانهای تاریخ سینما ممکن نیست اما با مرور اخبار این فیلم نمیتوان انکار کرد که مشکلی بین هدرن و هیچکاک وجود داشته است. بر اساس ادعای هدرن بنابر همین مسائل هیچکاک عامدانه و برای آزار او در سکانس آخر فیلم پرندههای واقعی را بدون اطلاع هدرن جایگزین پرندههای مصنوعی میکند. هیچکاک البته دلیل این کار را ثبت وحشت و اضطراب واقعی بازیگرش عنوان کرده بود.
ماریا اشنایدر و برناردو برتولوچی؛ ادعاهای جنجالی در فیلم جنجالی
احتمالا مهمترین مجادله و دشمنی بین یک بازیگر و کارگردانِ فیلمش به فیلم معروف و جنجالی Last Tango in Paris یا آخرین تانگو در پاریس بازمیگردد. ماریا اشنایدر که در زمان ساخت فیلم تنها ۱۹ سال سن داشت، نقش اولِ زنِ فیلمِ برتولوچی محسوب میشد و بعدها ادعا کرد به خاطر اطلاع نداشتن از جزئیات یکی از سکانسها(جزئیاتی که براندو و برتولوچی از آن آگاه بودند) دچار آسیب شده است.
این سکانس که بدون شک یکی از جنجالیترین سکانسها تاریخ سینما محسوب میشد درنهایت بدون اینکه اشنایدر به خوبی از جزئیاتش آگاه باشد، ضبط شد و همین مسئله باعث شد اشنایدر بعدها آشکار کند که پس از بازی در این سکانس احساس تحقیر شدن داشته و حتی احساس میکرده "تا حدی به او تجاوز شده است".
فِی دوناوان و رومن پولانسکی؛ دو خودپسندِ مشهور در مقابلِ هم
جالب است بدانید در زمان ساختِ فیلمِ Chinatown هم دوناوان و هم پولانسکی به دلایل مختلف در بین اهالی هالیوود حسابی به خودخواه بودن معروف شده بودند و کاملا قابل حدس بود که از ترکیب این دو حاشیه و جنجال فراوانی تولید خواهد شد. همانگونه که میشد حدس زد، پولانسکی و دوناوان از همان روزهای اول به وضوح به مشکل خوردند از هر فرصتی برای خالی کردن خشمشان از یکدیگر استفاده کردند.
بنابر شنیدهها معروفترین این برخوردها از طرف آقای کارگردان به زمانی برمیگردد که پولانسکی حس کرده بود دوناوان جلوی ساخت یک سکانس بینقص را گرفته است و ظاهرا کارگردانِ Chinatown در این لحظه از شدت خشم موهای فی دوناوان را چنان میکشد که مشتی از موهای او در دست پولانسکی باقی میماند.
ادوارد نورتون و تونی کایه؛ نورتون در نقش ادیتور و جای مشتِ کایه روی دیوار
حتما قبول دارید فیلمِ American History X آنقدر فیلم خوبی بود که آینده حرفهای ِ کارگردانِ تازهکارش را تضمین کند، اما مشکلات و حواشی فراوان این فیلم کمکی به این موضوع نکرد. کایه در زمان ساخت این فیلم دشمنان فراوان و قدرتمندی پیدا کرد که یکی از آنها ادوارد نورتون بود.
ظاهرا پس از پایان فیلمبرداریِ این فیلم، کایه به صراحت با میل استودیو به اعمال تغییرات در فیلم مخالفت میکند و با این وجود نیو لاین سینما(استودیوی سازنده فیلم) با استناد به قرارداد، کارگردان فیلم را دور میزند و ادیت نهایی فیلم را خود به دست میگیرد. استودیوی سازنده فیلم حتی از نورتون هم برای ادیت نهایی کمک میگیرد و بخش بزرگی از ادیت نهایی این فیلم را به نورتون واگذار میکند. بر اساس اخبار کایه وقتی از این موضوع باخبر میشود آنچنان عصبانی میشود که با مشت به دیوار میکوبد و دستش به خاطر همین موضوع تعدا زیادی بخیه میخورد.