همشهریآنلاین - سحر رمضانعلیپور: اکبرخانزاده بزرگترین قرآن مطلای جهان را در ابعاد ۱۴۰ در ۹۰سانتیمتر (ورق نقره که روی آن آب طلا کار شده است) و کوچکترین قرآن طلای جهان را با ۶کیلوگرم طلای ۲۲عیار در ابعاد ۱۶ در ۲۱سانتیمتر ساخته است: «۲میلیون دلار برلیان و جواهرات روی آن کار کردهام. این قرآن را طاهر یوسفزاده، افغانستانی که در سختترین دوران زندگی به کمک من آمد سرمایهگذاری کرد. او در امارات زندگی میکند و این قرآن الان دست اوست.»
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
او قرآن کاغذی کوچکی را هم در ابعاد ۵ در ۷ میلیمتر ساخته است. چندبرگ از این قرآن را به موزههای آستان قدس و بانک ملی و موزه ملی و چند برگ را به موزه کویت اهدا کرده و اصل قرآن هم دست خودش است.
او الان در حال کار روی قرآنی به قطع ۳ در ۲متر است. جلد و ورق های این اثر ارزشمند قرآنی مس با آبکاری طلاست. ۶۰۴ورق دارد که در ۲لت ساخته می شود. به این دلیل که معتقد است دیدن همه قرآن در یک نگاه جذابتر و زیباتر است.میگوید که بزرگترین قرآن جهان است و در گینس هم ثبت خواهد شد: «تا ۴، ۵ ماه دیگر کار به اتمام میرسد.»
اکبرخانزاده میگوید که ساخت یک اثر هنری قرآنی چند میلیارد تومان هزینه دارد: «این قرآن بزرگی که در حال ساخت آن هستم ۱۰میلیارد تومان هزینه دارد. ۶میلیارد تومان اجرت به افراد مختلف بابت بخشهای مختلف کار میدهم. ۴میلیارد تومان هم هزینه طلا و وسایل مصرفی است. این اثر ۱۰میلیارد تومانی بیش از ۷۰میلیارد تومان هدیه میشود.(با توجه به ارزش معنوی قرآن از واژه هدیه به جای فروش استفاده می شود.) با این مبلغ هزاران کار خیر انجام میدهم و هزاران یتیم را خوشحال میکنم و...» او میافزاید: «میتوان کار بزرگتر دیگری را ساخت که در تاریخ بماند و ثبت شود. به این دلیل که مردم دنیا بدانند که هنر ایرانی چیست.»
این خیر قرآنی توضیح میدهد با بخشی از پولی که از کتابت به دست میآورد به خیریههای مختلف، کمک میکند.»
چرا طلا نه؟!
این کاتب قرآن روی مس و طلا و برنج و دانه برنج و تار مو مینویسد. خودش میگوید که دوست دارد همیشه کار متفاوتی انجام دهد؛ کاری خاص. کاری که دیگران انجام نداده باشند: «من همیشه دوست دارم چیزی بسازم که در تاریخ برای همیشه بماند. میخواهم راه خودم را بروم و ابداع و نوآوری داشته باشم. طوری طراحی میکنم که قرآنها خاص باشند؛ کوچکترین، بزرگترین، قرآن جواهر، قرآن نقره ،خاص و تک در دنیا. میدانم روزی میرسد که حتی استخوانهایم پوک شده است اما مردم آن روز متوجه میشوند من چقدر برای ساخت این قرآنها زحمت کشیده و خون دل خوردهام.»
او درباره دلیل اینکه چرا روی طلا مینویسد؛کاری که باعث شده برخی افراد به او انتقاد کنند میگوید: «جنس قرآن های من معمولاَ از مس است که روی آن آب طلا استفاده میکنم. اما اینقدر روی آنها زحمت میکشم و صیقلشان میدهم که از طلا زیباتر میشود.» او میگوید: «کاغذ به مرور زمان از بین میرود. اما فلزهای طلا و نقره و مس هیچوقت از بین نمیروند و همیشه ارزشمندند. من مگر چقدر زنده هستم و میتوانم کار انجام دهم؟»
اکبرخانزاده میافزاید: «ما باید برای آیندکان چیزی باقی بگذاریم. الان که به تختجمشید نگاه میکنیم متوجه میشویم که ایرانیان چقدر هنر داشتند. من هم سعی کردهام هنر خوشنویسی و کتابت قرآن، ... را با هم تلفیق کنم. الان خیلی از هنرمندان تجاری کار میکنند. اما من سعی کردهام با دلم و با عشق کار کنم. مثلاً به یک قلمزن میگویم من همه جوره حمایتش میکنم ولی او هم با عشق قلمزنی کند. همه اینها باعث شده که من قرآنی بسازم که هر کسی میبیند بگوید چه اثر زیبا و عجیبی است. مقدار طلایی که در آثار استفاده میشود قابل توجه نیست اما هنر دستان هنرمند قلمزن و طلاکار و عظمت قرآن باعث شده که چشمها را خیره کند. مثلاً من صد میلیون تومان برای ساخت یک قرآن هزینه میکنم. اما ۳۰ تا ۵۰ نفر از این قرآن روزی میبرند. این قرآن خارج از کشور، هدیه و ۲میلیارد تومان ارز وارد کشور میشود.»
همنشینی با کتاب خدا
می گوید ۲۲سال است که قرآن در خانهاش مستمر باز است: «روزی ۸ساعت در حال نوشتن هستم. قرآن در زندگی من نقش بسیار مهمی دارد. در واقع قرآن همه زندگی من شده است. درآمدم از قرآن تأمین میشود و روزیام را میدهد. برایم بسیار خیر و برکت دارد. با این کتاب آسمانی احترام و عزت دارم. سعی میکنم این انس و همنشینی با قرآن از کودکی و نوجوانی در وجود دخترانم هم نهادینه شود.»
خدمت سربازی سکوی پرتاب شد
اما اینکه چطور شد او کتابت قرآن را شروع کرد هم داستانی دارد. میگوید که کتابت قرآن را خیلی اتفاقی در دوران سربازی آغاز کرد: «من همیشه دوست داشتم از زیر خدمت فرار کنم. یک نامه به من دادند که به بخش قرآنی پادگان ببرم. نامه را که دادم، او به من عکسی را نشان داد و گفت یک فرد هندی روی دانه برنج آیت الکرسی را نوشته، رئیسجمهور وقت هم از وی، تجلیل و او را خادم قرآنی معرفی کرده است. من هم گفتم: اینکهکاری ندارد. گفت: اگرکاری ندارد، تو هم بنویس. اگر توانستی این کار را انجام دهی ۲۰ روز به تو تشویقی میدهم. من هم برای گرفتن آن تشویقی، یک برنج برداشتم و نوشتم.»
کارش گرفت و اکبرخانزاده با این قابلیت با افراد مشهور ملاقات کرد و مورد تشویق قرار گرفت: «اینطوری بود که با مسئولان رده بالا ملاقات کردم. تا رسیدم به حاج رحیم صفوی. ایشان خیلی استقبال کردند و در بخش قرآن و عترت سپاه مشغول به فعالیت شدم و نمایشگاههای مختلفی را برگزار کردم. یعنی همان خدمت سربازی که من و خیلیهای دیگر از آن فراری هستیم برایم سکوی پرتاب شد.»
آیات آسمانی روی دانه برنج
اکبرخانزاده فعالیت هنریاش را از روی دانه برنج شروع کرد: «کارم را با یک کار موزهای آغاز کردم. بعد روی نقره و طلا کار کردم و ادامه دادم. آیات قرآن را روی تار مو هم نوشتهام. دوست دارم بتوانم آثارم را در موزهای به نمایش بگذارم. حتی حاضرم همین تار مو را اهدا کنم. همه امکانات را هم برای اینکه بتوان آیات روی آن را خواند خودم فراهم میکنم. برای اینکه مردم ببینند و لذت ببرند. اگر به آرزویم نرسم این تار مو را برای دخترانم میراث میگذارم تا بالاخره آنها یک روز آن را به نمایش بگذارند.»
این کاتب قرآن میگوید که روی دانه برنج ۱۶۰خط قرآن نوشته است و از مراجع عظام نام میبرد که صحت کار او را تأیید و تحسینش کرده اند: «تشویقهای مراجع عظام جوادی آملی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، علوی گرگانی و مرحوم صافی گلپایگانی در استمرار کارم خیلی تأثیر داشت. آنان همگی گفتند کاری که من انجام میدهم خوب است و توصیه کردند که ادامه بدهم.»
این کاتب قرآن یک اثر را هم برای تأیید به سازمان دارالقرآن داده که پس از بررسی گواهی دریافت کرده است.
بگذارید فرزندتان راه درست را خودش پیدا کند
او در هیچ کلاس خطاطی و نقاشی شرکت نکرده است. میگوید شاید اگر در دوران مدرسه به کلاسهای هنری میرفت الان چند پله بالاتر بود. به والدین توصیه میکند: «اجازه دهند بچههایشان در رشتهای که دوست و استعداد دارند تحصیل کنند. مادرم علاقه داشت من ریاضی و بعد حقوق بخوانم. اما عشق من هنر بود. شاید اگر حرفهای هنر میخواندم الان پیشرفت بیشتری کرده بودم.»
اکبرخانزاده میگوید: «خیلی از خانوادهها هنوز هم دوست دارند فرزندشان پزشکی یا مهندسی بخواند. چند هزار پزشک تا حال حتی یک نسخه هم ننوشتهاند و شمار زیادی از آنان حقوق بسیار کمی دارند. یا خیلی از پزشکان بیکار هستند. پس اینکه ملاک خوشبخت شدن را مثلاً پزشک شدن بگذاریم اشتباه است.هنرمند خوب و متخصص قطعاً خیلی درآمد بالایی خواهد داشت. در دبی یک نفر بزرگترین تابلوی دنیا را کشید که ۶۰میلیون دلار قیمت داشت.دنبال مدرک گرفتن نباشیم. ببینیم تخصصمان چقدر استفاده میشود.» خانزاده میگوید که اگر زمان به عقب برگردد قطعاً همین مسیر را میرود.