«باز» (Buzz) به ماموریت بازگشته است، اما ماموریتی که داستان اصلی او را برای ما تعریف می‌کند. داستانی که عروسک باز لایت‌یر اندی، همیشه به آن می‌بالید و با آن، در قسمت اول داستان اسباب‌بازی، به وودی، عروسک گاوچران فخر می‌فروخت. نقد گاردین بر این محصول جدید پیکسار را بخوانید.

به گزارش همشهری آنلاین، انیمیشن لایت‌یر (Lightyear) اسپینافی از انیمیشن محبوب داستان اسباب‌بازی و ماجرای یکی از دو اسباب‌بازی محبوب و اصلی اندی، باز لایت‌یر است؛ با آن شعار معروفش: به سوی بی‌نهایت و فراتر از آن! در حالی که باید این محصول جدید کمپانی پیکسار، هواداران داستان اسباب‌بازی را خوشحال کند، اما ظاهرا این طور نبوده است. گزارش‌ها از فروش این انیمیشن در گیشه چندان رضایت‌بخش نیست و نظرات منتقدان درباره آن گاه در تضاد با یکدیگر است.

پیتر بردشاو، منتقد گاردین لایت‌یر را اثری سرگرم‌کننده می‌داند: یک ماجراجویی پرجنب‌وجوش، با چاشنی سفر در زمان و دارای فضایی با روح کلاسیک علمی-تخیلی.

او می‌نویسد: داستان لایت‌یر، پیش‌درآمدی است برای شخصیت باز لایت‌یر، عروسک فضانورد فیلم‌های داستان اسباب‌بازی (Toy Story). لایت‌یر ممکن است دقیقا بهترین محصول پیکسار نباشد، اما به شما یادآوری می‌کند که چرا ما از ابتدا انیمیشن‌های پیکسار را دوست داشتیم: شوخ‌طبعی، سرگرم‌کنندگی، داستان‌سرایی و دل و جرئت.

با این حال، در این پیش‌درآمد، این سوال که «باز» نام اصلی شخصیت است یا نام مستعار، بی‌جواب می‌ماند. من در طول تماشای این فیلم متتظر ماندم که کسی این شخصیت را ادوین یوجین لایتیر جونیور بنامد، اما این اتفاق نیفتاد. 

در فیلم‌های اصلی داستان اسباب‌بازی، کلانتر وودی، گاوچرانی عروسکی بود که از یک برنامه تلویزیونی به نام (Woody’s Roundup) گرفته شده بود. اکنون معلوم می‌شود که باز لایتیر که زمانی رقیبی برای وودی در مجموعه اسباب‌بازی‌های پسربچه‌ای به نام اندی بود، از فیلمی شیک و هیجان‌انگیز به نام لایت‌یر گرفته شده است؛ درست همان‌طور که فیلم‌های علمی-تخیلی، جایگزین وسترن در اسطوره‌سازی هالیوود شد. 

عنوان این انیمیشن نشان می‌دهد که این همان فیلم است؛ فیلمی که محصولی را تولید که عروسک «باز» هم بخشی از آن بود. بنابراین این فیلم به شکلی است که انگار در اوایل دهه ۱۹۹۰ ساخته شده است، چرا که ماجرای اولین داستان اسباب‌بازی در سال ۱۹۹۵ اتفاق می‌افتد. البته این طور که این فیلم امروز ساخته شده است، اندی جوان دهه ۱۹۹۰، احتمالا باید از جلوه‌های دیجیتالی به کار رفته در آن و همین‌طور نگرش‌های آینده‌نگر آن درباره اقلیت‌های جنسی غافلگیر شده باشد. همچنین این انیمیشن پیچ و تاب بسیار شگفت‌انگیزی دارد. برای باز، وودی و دیگران چقدر باید سخت بوده باشد که هرگز اشاره‌ای به آن نکردند. 

خوب، اکنون لایت‌یر را با لباس‌های غیرنظامی و خسته و اغلب بدون کلاه محکمی که زیر کلاه فضایی او قرار دارد، می‌بینیم. اکنون موهای قهوه‌ای او را می‌بینیم که کوتاه شده است: موهایی که ظاهر او را نسبتا پسرانه و آسیب‌پذیر می‌کند. باز لایت‌یر با افسر فرمانده و بهترین دوستش آلیشا هاثورن (با صداپیشگی اوزو آدوبا)، زمانی که فضاپیمای اصلی سقوط می‌کند، خود را در سیاره‌ای متخاصم می‌بیند. به صدها نفر از پرسنل دستور داده شده تا بهترین کارها را انجام دهند و یک جامعه موقت در این مکان دورافتاده بسازند، در حالی که خلبان بی‌باک لایت‌یر، یک سری پروازهای آزمایشی را به فضا انجام می‌دهد تا ببیند آیا پرواز با سرعت بالا برای فرار ممکن است یا خیر. 

اما حقیقت وحشتناک این است که این تلاش‌ها با پیوستار فضا-زمان به هم می‌ریزد: بعد از هر پرواز ۶۰ ثانیه‌ای، او برمی‌گردد و متوجه می‌شود که چهار سال گذشته است. باز مدام به بیرون پرواز می‌کند، در حالی که بقیه پیرتر می‌شوند و می‌میرند. سرانجام او برمی‌گردد تا نسل جدیدی از افسران فرماندهی را ملاقات کند که به او می‌گویند باید بماند و فکر فرار را رها کند. اما بازِ خمیری (به شکل ترسناکی همیشه جوان) متوجه می‌شود که با نوه باهوش آلیشا، ایزی و گروهی از داوطلبان، هدفی مشترک دارد. سرنوشت آن‌ها مقابله با امپراتور شرور، زورگ با صدای جیمز برولین تحت فرماندهیِ باز است. 

این فیلم شخصیت‌ها و صحنه‌های زنده‌ای را به ما نشان می‌دهد که آن اسباب‌بازی‌ها، شکل ساده‌شده آن بودند. همین‌طور شخصیت‌های جدیدی را به ما معرفی می‌کند: به ویژه یک گربه‌روبات همراه باز به نام سوکس که اگرچه شخصیت اصلی نیست، اما به سرگرم‌کنندگی فیلم کمک می‌کند. اکنون ما نیاز داریم که پیکسار، یک درام جاده‌ای دلخراش درباره زندگی آقا و خانم سیب‌زمینی برای ما بسازد. 

منبع: ترجمه از گاردین با کمی تغییر. 

برچسب‌ها