اواخر فروردین ماه امسال اجرای سلسله عملیاتهای تروریستی در ایران و کشور همسایه افغانستان خبر از یک توطئه شوم توسط سرویسهای اطلاعاتی دشمن میداد. در آن روزها به صورت همزمان دو طلبه اهل سنت در گنبد به قتل رسیده و پس از آن در فاصلهای کم دو روحانی در جوار حرم مطهررضوی به درجه رفیع شهادت نائل شدند. هم زمان با این دو رویداد تلخ، مسجد پل خشتی شهر کابل نیز هدف یک اقدام تروریستی قرار گرفت.
امتداد این سه عملیات نشان میداد که یک اتاق عملیات مشترک هدایت تحرکات جدید را دردست گرفته است. تحلیل آن رویدادها مشخص کرد که دشمن قصد داشت با ایجاد شکاف میان دو همسایه قدیمی با حوزه تمدنی مشترک و اجرای نقشه کهنه انگلیسی در تفرقه اندازی میان شیعیان و اهل سنت یک جنگ نیابتی جدید را رقم بزند.
پس از شکست و فرار شبانه گروهک تروریستی سنتکام از فرودگاه کابل؛ آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که تنها راه بازگشت آنها به افغانستان ایجاد بی ثباتی و جنگ افروزی در آسیای میانه است، دستگاههای اطلاعاتی غربی این بار به جای تمرکز روی اشغال و تجاوز مستقیم به کشورهدف از تاکتیک «جنگ ترکیبی» استفاده کرده و سعی کردند با راه انداختن ماشین نفرت سازی و ترور کور موقعیت از دست رفته را دوباره بازیابی کنند.
سال ۲۰۱۷ مرکز مطالعات استراتژیک افغانستان در گزارشی نوشته بود که پس از پیروزیهای سریالی مقاومت اسلامی در منطقه جوانان افغان دسته دسته به این حرکت مردمی گرایش یافته و تقاضا برای عضویت در لشگرمکتبی فاطمیون افزایش یافته است، بر اساس این گزارش فاطمیون آنچنان میان مردم افغانستان محبوبیت یافته که خطری جدی برای غربگرایی در آن کشور است. آمریکاییها به خوبی میدانند که اگر آتش تفرقه و تروریسم خاموش شود دیگر فرصتی برای اشغالگری نیافته و باید برای همیشه منطقه را ترک کنند،
حادثه تروریستی غم انگیز در حرم امام رضا(ع) مقدمه این عملیات آمریکایی- انگلیسی بود. حضور مردم آگاه در صحنه و برگزاری مراسم تشیع میلیونی شهر مشهد و نیز آگاه کردن نو حاکمان در کشورهمسایه باعث شد این فتنه ناکام بماند. خونهای پاک بر زمین ریخته شده، دو روحانی جهادی و مظلوم شهر مشهد باعث بیداری عمومی گردید و موج شوم این عملیات روانی و میدانی مهار شد.
حادثه تروریستی در حرم رضوی چگونه اتفاق افتاد؟
عملیات تروریستی مشهد قدم به قدم توسط سرویسهای اطلاعاتی دشمن برنامه ریزی شده و به مرحله اجرا درآمد. در این ماجرای تلخ، ضارب توسط یکی از سرویسهای اطلاعاتی منطقهای شناسایی و انتخاب شده بود.
عبداللطیف مرادی، فرزند محمد طاهر تبعه کشور افغانستان که پیش از انجام این شرارت در یک باربری مشغول به کار بوده است. قاتل به دلیل گرایش به تفکرات وهابی و سلفی سوژه مناسب برای عملیات بوده و پیش از انجام این اقدام وجشیانه، مدتی مشغول به کار تبلیغی شده و با نامهای عبداللطیف السلفی، حسن مرادی و ابوالعاقب الموحّد در فضای مجازی فعال بوده است.
عبداللطیف مرادی در یکی از شبکههای اجتماعی با یک گروه تکفیری متصل به سرویس اطلاعاتی آمریکا ارتباط برقرار کرده وبه مرور روشهای اجرای ترور ازجمله شناسایی موقعیت، استفاده از آلت جرم و نیز خروج از موقعیت نا امن را آموزش دیده بود.
سرانجام این قاتل تکفیری در اقدامی کور و به شیوه داعشیها به سمت سه روحانی مظلوم حمله کرده با ضربات چاقو آنها را مورد ضربه قرار داد. متاسفانه به دلیل شدت جراحات شهید اصلانی در جوار حرم پاک رضوی به شهادت رسیده و شهید دارایی نیز چند روز بعد به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
عبدالطیف مرادی پس از اجرای این عملیات توسط یگان حفاظتی مستقر در صحن حرم رضوی دستگیر شده و با انجام اقدامات اطلاعاتی دقیق شبکه همکار با او توسط سربازان گم نام امام زمان(عج) در نهادهای انقلابی شناسایی گردید.
این فرد علاوه بر اقدام تروریستی و وحشیانه به سه روحانی، به محاربه از طریق کشیدن سلاح (تجرید سلاح) بر روی مردم به قصد ازهاق نفس و ایجاد رعب و وحشت که موجبات ناامنی در محیط حرم مطهر رضوی را فراهم کرده بود، متهم گردید. حکم این جانی تکفیری سحرگاه فردا به مرحله اجرا درآمده و او به سزای اعمال خود خواهد رسید.
اجرای حکم قاتل تکفیری در شهر مشهد چند نکته قابل توجه دارد:
۱- اجرای سریع و بدون اغماض حکم یک قاتل حرفهای نشان داد که پاسخ به هر اقدام دشمن در جهت ایجاد توطئه به سرعت پاسخ داده خواهد شد و عوارضی سنگینی نیز برای مزدورانش خواهد داشت. ضربه به شبکه عملیاتی دشمن در داخل و بیرون مرزهای کشورمان پیامی روشن برای سرویسها و ایستگاههای سیار آن دارد.
۲-عملیات کور و وحشیانه عبداللطیف مرادی بیانگر آن بود که همچنان برای دفاع از حرم باید آمادگی لازم را داشته باشیم. سردار رشید اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی پس از اعلام پایان داعش در منطقه در یک سخنرانی مهم جمهوری اسلامی ایران را «حرم» نامیدند، این پیام مکتبی نشان از آینده نگری آن شهید بزرگوار نسبت به دسیسههای عبری، عربی و غربی داشت، دشمن تا بن دندان مسلح با انتخاب محل عملیات در شهر مشهد نشان داد، همچنان مسئله اصلی در جنگ ترکیبی همچنان حرم است.
۳-دشمن برای ضربه زدن به مردم ایران و افغانستان در حوزه تمدنی مشترک از یک تیغ دو لبه استفاده کرده است. مدل آسیبرسانی دشمن بهگونهای بود که هم به میزبان (ایران) و هم میهمان به یک اندازه آسیب وارد شود. این عملیات مویرگی نیازمند بازتعریف دوباره از مقوله تروریسم دارد. تاکنون نهادهای سیاسی، مذهبی، امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران به دشمنان اجازه ندادهاند تا با استفاده از ابزارهای قدیمی، بحرانهای تازهای بسازند، در وضعیت جدید حذف تفکر داعشی در منطقه از میکروبهایی مصنوعی موجود است.
۴- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در چندین عملیات مهم بازوهای عملیاتی تکفیریها در دیر الزور، بوکمال، نبل و الزهرا و اقلیم کردستان قطع کرده است. این وضعیت باعث شد تا دشمن قدرت عملیاتی خود را ازدستداده و فرمت خود را از تهاجمی به حالت کور و ضربتی تغییر دهد، اجرای حکم قاتل تکفیری در مشهد مسیر اقدامات کور را مسدود خواهد کرد.
درنهایت آنکه درباره روابط میان دو کشور برادر و مسلمان؛ ایران و افغانستان برای جمهوری اسلامی ایران در همان کلام رهبر انقلاب اسلامی خلاصه میشود که جمهوری اسلامی در همه احوال طرفدار ملت مظلوم و مسلمان افغانستان است و روابط ما با دولتها، به روابط و رفتار آنها با ایران بستگی دارد. این طرفداری بدون قید و شرط برآمده از تعالیم ناب اسلام محمدی، جمهوری اسلامی ایران را مسئول میسازد از تمامی مهاجرین؛ انصار و مردم افغانستان با هر نژاد، قوم و قبیلهای حمایت کند؛ اجرای حکم مجازات یک قاتل تکفیری به طور قطعی پیوندهای میان دو کشور را محکمتر خواهد کرد، حضور باشکوه اهل سنت در مراسم تشییع دو شهید حرم رضوی نشانهای از این ماجراست.