در سال‌های اخیر، نتفلیکس چند تا از محبوب‌ترین سریال‌ها را تولید و پخش کرده است. این سرویس استریم سریال‌های بسیار خوبی را برای طرفداران بیشمار خود در سراسر جهان می‌سازد. با این وجود، حتی سریال‌هایی با رتبه بالا نیز می‌توانند نقاط ضعفی داشته باشند. با وجود داستان قوی و نمایش عالی یک سریال تلویزیونی، می‌توان از قهرمانان آن متنفر بود.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از collider، گاهی خطاهای انسانی می‌تواند به قهرمانان فیلم‌ها شخصیت بدهد، با این حال این خطاها می‌توانند ناامیدکننده هم بشوند. برخی از قهرمانان سریال‌های نتفلیکس فقط به اهداف خود اهمیت می‌دهند، حتی اگر به معنای آسیب رساندن به عزیزانشان باشد. به این ترتیب، برخی از بهترین سریال‌های تلویزیونی بدترین قهرمان‌ها را به نمایش می‌گذارند.

نادیا در عروسک روسی

شخصیت اصلی سریال «عروسک روسی» (Russian Doll) دختری به نام نادیا (با بازی ناتاشا لین) است که در شب تولدش هنگامی که در خیابان به دنبال گربه‌اش می‌گشت، بر اثر تصادف با یک ماشین کشته شد و به جای اینکه بمیرد از جای اول خود یعنی در مهمانی تولدش سر درآورد!

این اتفاق عجیب ناتاشا را در حالتی برزخ گونه قرار می‌دهد و او در ابتدا فکر می‌کند که دچار بیماری مربوط به حافظه شده است، او هربار که به دنبال یافتن راه حلی برای سر در آوردن از این مسأله می‌کند، بر اثر اتفاقی می‌میرد و باز به همان روز تولدش برمی‌گردد. ناتاشا این اتفاق را از جهات مختلف مذهبی و روانشناسی بررسی می‌کند و به جوابی نمی‌رسد. تا اینکه پسری به نام آلن را به طور اتفاقی ملاقات می‌کند که او هم دچار همین حالت شده و این دو نفر سعی می‌کنند با کمک یکدیگر علت گیر افتادن در این چرخه‌ی بیهوده را متوجه شوند.

نادیا در سریال عروسک روسی، ناخواسته به اطرافیانش آسیب می‌رساند تا از خود محافظت کند.

او به دلیل تربیت سختش، کسانی را که به او اهمیت می‌دهند از خود می‌راند. وقتی آلن که او نیز در حلقه زمان گیر کرده بود، عکس‌های دوران کودکی او را پیدا می‌کند، نادیا او را با پای برهنه از آپارتمانش بیرون می‌کند. به طور کلی، دور کردن مردم توسط نادیا، او را به یک قهرمان غیرقابل دوست داشتن تبدیل می‌کند.

دی جی  در خانه فولر

«خانه فولر» (Fuller House) یکی از پرانتظارترین سریال‌های نتفلیکس بود. این سریال در واقع نسخه فرعی سریال Full House است که در ۱۹۲ قسمت طی سال‌های ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۵ از شبکه ABC پخش شده است. تماشاگران از خانه فولر لذت بردند و اقتباس مدرن آن را که طنز منسوخ‌شده نسخه اصلی را اصلاح کرد، تحسین کردند. با این حال، دی جی تانر که شخصیت تحسین‌شده‌ای داشت و در دوران نوجوانی‌اش از خواهرانش مراقبت می‌کرد و مسئولیت‌های دیگر خود را مدیریت می‌کرد، در ادامه راه خود را گم کرد.

اگرچه دی جی شباهت‌های کمی به پدرش دنی دارد، اما این دو کاملاً متفاوت هستند. در فول هاوس، دنی اغلب به‌عنوان یک هوس‌باز دیده می‌شد، در حالی که دخترش شخصیت جالبی داشت. بینندگان از تغییر شخصیت دی جی که آن دی جی دوست‌داشتنی قبلی را از بین برد، ناراضی بودند.

دوی در هرگز تا به حال نداشته‌ام 

سریال «هرگز تا به حال نداشته‌ام» (Never Have I Ever) زندگی دوی ویشواکومار را روایت می‌کند که بیشتر به دلیل شخصیت بسیار ناقص دوی مضحک است. با اینکه کاستی‌های او باعث می‌شود مخاطب راحت‌تر بتواند با او ارتباط برقرار کند، اما به‌ندرت کار درست را انجام می‌دهد. دوی در طول سریال تصمیمات وحشتناکی می‌گیرد که تماشاگران را شوکه می‌کند.

شخصیت خودخواه قهرمان داستان باعث می‌شود که اطرافیانش را آزار دهد و این خودخواهی و آشفتگی دوی است که باعث می‌شود تماشاگران از او متنفر شوند.

امیلی در امیلی در پاریس

زمانی که «امیلی در پاریس» (Emily In Paris) برای اولین بار نمایش داده شد، طرفداران زیادی پیدا کرد. با این حال، بینندگان به زودی متوجه شدند که امیلی کوپر یک قهرمان بسیار بد است. این کمدی-درام در مورد درگیری‌های فرهنگی امیلی بود زمانی که او به فرانسه نقل مکان کرد. امیلی به جای تبعیت از فرهنگ و آداب و رسوم یک کشور دیگر، به مقابله با آن پرداخت. 

او در این سریال گاهی شخصیت بی‌ادب و آزاردهنده‌ای دارد. هنگامی که برای اولین بار به پاریس می‌رسد، یک دیدگاه آمریکایی‌محور قوی نسبت به جهان دارد. او از شماره‌گذاری طبقات ساختمان ایراد می‌گیرد، بدون اینکه متوجه باشد که هر کشوری روش خاص خود را برای تعیین چیزها دارد. علاوه بر این، امیلی زبان فرانسه را در حد ابتدایی هم یاد نگرفت و وقتی مردم با او به زبان انگلیسی ارتباط برقرار نکردند، شوکه شد. همچنین شیوه دوستیابی او باعث شد طرفدارانش از دوست داشتن این شخصیت دست بکشند.

جو در تو

«تو» (You) یکی از برجسته‌ترین سریال‌های نتفلیکس است که تریلر روانشناختی جذاب با داستانی پرکشش و بازی‌های قوی دارد. سریال «تو» بر اساس کتاب‌های کارولین کپنس، حول محور جو گلدبرگ می‌چرخد که ایده‌ای خطرناک و تحریف‌شده از عشق دارد. او اقدامات عجیبی برای جلب نظر زنان انجام می‌دهد.

در فصل یک، جو شیفته دختری به نام بک شده است. با این حال، هنگامی که بک اسرار جو را کشف می‌کند، او را گروگان می‌گیرد و می‌کشد. علاوه بر این، پیچ سلینجر دوست بک، را هم به قتل می‌رساند. تا پایان فصل سوم، جو در مجموع ۱۵ نفر را می‌کشد؛ با حبس کردن مردم در قفس، کشتن هر کسی که سر راهش قرار بگیرد و آزار دادن افراد بیگناه. جو در ادامه فصل‌های سریال You خطرناک‌تر می‌شود.

برچسب‌ها