هر روز بیشتر این واژه را می‌شنویم، گنج، گنج یابی، دفینه، فلزیاب و گنج یاب که بیشتر شاید منظور یافتن طلا و نقره باشد و ثروتی افسانه‌ای. بهتر است بگوییم رواج این تفکر به داغ شدن مبحث آن در شبکه‌های مجازی نیز ربط دارد، صفحات زیادی در اینستاگرام وجود دارد که به آموزش گنج یابی می‌پردازد و عده‌ای را در سودای یک شبه پولدار شدن به دنبال خود می‌کشاند.

به گزارش همشهری‌آنلاین، هر روز بیشتر این واژه را می‌شنویم، گنج، گنج یابی، دفینه، فلزیاب و گنج یاب که بیشتر شاید منظور یافتن طلا و نقره باشد و ثروتی افسانه‌ای. بهتر است بگوییم رواج این تفکر به داغ شدن مبحث آن در شبکه‌های مجازی نیز ربط دارد، صفحات زیادی در اینستاگرام وجود دارد که به آموزش گنج یابی می‌پردازد و عده‌ای را در سودای یک شبه پولدار شدن به دنبال خود می‌کشاند، بی آنکه خطری جدی آنها را تهدید کند. حتی کار به جایی رسیده است که برای خیلی‌ها «باستان‌شناسی» به معنای گنج‌یابی است.

این در حالی است که طبق ماده ۵۶۲ قانون مجازات اسلامی: «هرگونه حفاری و کاوش به قصد به دست ‌آوردن اموال تاریخی ـ فرهنگی ممنوع بوده و مرتکب به حبس از شش ماه تا سه سال و ضبط ‌اشیای مکشوفه به نفع سازمان میراث فرهنگی کشور و آلات و ادوات حفاری به نفع دولت محکوم می‌شود. چنانچه حفاری در اماکن و محوطه‌های‌ تاریخی که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است، یا در بقاع متبرکه و اماکن مذهبی صورت گیرد علاوه بر ضبط اشیای مکشوفه و آلات و ادوات‌ حفاری مرتکب به حداکثر مجازات مقرر محکوم می‌شود.»
اما آیا واقعاً چیزی به نام «گنج» وجود دارد؟ آیا گنج همان صندوق‌های پر از زر و سیم و مرواریدی است که از قصه ها و انیمیشن‌های دوران کودکی همچون «سندباد» به یاد داریم؟ این گنج چیست که در این سال‌ها تقریباً نقطه سالمی از ایران باقی نگذاشته است؟ از تخریب درخت‌های قدیمی و بقعه امامزادگان گرفته تا نقش برجسته‌های سنگی و محوطه‌ها و تپه‌های باستانی.
حامد وحدتی نسب، مدیرگروه باستان‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس برای اینکه بتواند اهمیت باستان‌شناسی علمی را در برابر گنج‌یابی بیشتر روشن کند، ابتدا به بیان مفهوم باستان‌شناسی می‌پردازد. او توضیح می‌دهد: «باستان‌شناسی در حقیقت دانشی است تا کمک کند از روی اشیایی که از گذشته باقی مانده بتوان زندگی مردمان گذشته را بازسازی کرد و تخصصی است که چند شاخه دارد و به باستان‌شناسی دوران اسلامی، تاریخی، پیش از تاریخ و پارینه سنگی دسته‌بندی می‌شود.»
وحدتی نسب متذکر می‌شود که هیچ گاه هیچ باستان‌شناسی هیچ نقطه‌ای را کاوش نمی‌کند تا «گنج» به دست آورد. او می‌گوید:«باستان‌شناسان بر اساس طرح پرسشی که قرار است به دانش ملی و بین‌المللی درباره گذشتگان بیفزاید، از پژوهشکده باستان‌شناسی مجوز می‌گیرند تا برای مدتی مشخص محوطه‌ای را کاوش کنند که طی آن به پاسخ پرسش‌های خود برسند و هیچ گاه هیچ محوطه‌ای برای یافتن گنج کاوش نمی‌شود.»
او با بیان اینکه کاوش باستان‌شناسی یک عمل تخریبی است، اضافه می‌کند: «وقتی باستان‌شناس در ترانشه‌ای [گود طبیعی یا مصنوعی] یک در دو متری کاوش می‌کند و یافته‌های به دست آمده را از آن خارج می‌کند برای همیشه ارتباط آنها را با محیط اصلی خود قطع می‌کند برای همین تا حدامکان همه چیز دقیق ثبت و ضبط می‌شود.»
این باستان‌شناس با اشاره به فاجعه‌ای که در حفاری‌های غیرمجاز توسط گنج‌یابان ایجاد می‌شود، توضیح می‌دهد:«حفاران غیرمجاز که تنها به دنبال طلا و ظروف سفالی کامل هستند هرآنچه را که به نظرشان بی ارزش است از بین می‌برند در حالی که باستان‌شناسان از تمام مواد فرهنگی که یافت می‌شود و کنار هم گذاشتن اطلاعات آنان، به شیوه زندگی پدران‌مان دست می‌یابند. بنابراین می‌توان گفت که حفاران بخشی از تاریخ کشور را برای همیشه از بین می‌برند به خاطر سوداهای خود.»


 سود در نقشه گنج است
وحدتی نسب که سال‌ها در محوطه‌های بسیاری کاوش علمی انجام داده است، می‌گوید: «اگر گزارش‌های باستان‌شناسی نیم قرن اخیر ایران را مطالعه کنید در می‌یابید که در خوشبینانه ترین حالت در کمتر از یک صدم کاوش‌ها، زر و سیم یافت شده است. این آمار مربوط به کاوش‌هایی است که باستان‌شناسان انجام داده‌اند یعنی محوطه‌هایی را کاوش کرده‌اند که صد درصد می‌دانستند بقایایی از گذشته وجود دارد.»
اما وحدتی نسب به نکته دیگری اشاره می‌کند و آن تجارت گنج است.

مدیر گروه باستان‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس می‌گوید: «عده‌ای سودجو به دنبال اغفال افرادی هستند که سودای گنج دارند و سود آنها در فروش نقشه گنج، ابطال سحر و بی ثمر کردن جادوست و از این راه به پول‌های هنگفتی می‌رسند و این در حالی است که هیچ کس تا حالا از نزدیک ندیده که کسی جایی را کنده و به گنجی دست پیدا کرده باشد. آنها با این سودا همه محوطه‌های تاریخی ایران را از بین می‌برند.»
وحدتی نسب می‌گوید: «تاریخ اروپا بر معماری استوار است اما تاریخ کشورهایی مثل ایران، هند، عراق، مصر و چین بر محوطه‌های باستانی آن. ایران کشوری است که با محوطه‌های باستانی فرش شده و جزو نخستین سکونتگاه‌های یکجانشینی بشر به شمار می‌رود بنابراین باید قوانین سختگیرانه‌ای برای حفاظت از تاریخ مملکت وجود داشته باشد.»


 آیا حق الکشف علاج درد است؟
مدت‌هاست داستان حق الکشف آغاز شده و هنوز به سرانجامی نرسیده است. محمدرضا کارگر، کارشناس میراث فرهنگی در این باره به ایلنا می‌گوید: بهتر است موضوع حق‌الکشف را توضیح دهیم. نخست حق‌الکشف متعلق به دستگاه‌ها، نیروهای انتظامی و دستگاه‌های مرتبط با امور قضایی و انتظامی است که در راستای وظایف و مسئولیت‌شان به آثاری که توسط قاچاقچی‌ها و از طریق حفاری‌های غیرقانونی و طرق مختلف به دست آمده‌اند، می‌رسند و بر اساس قانون به کاشفان چنین آثاری حق‌الکشف پرداخت می‌شود و سپس افرادی هستند که به صورت اتفاقی مثلاً در زمان کشاورزی یا بازسازی خانه‌شان به آثاری دست پیدا می‌کنند. در چنین زمانی اگر به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مراجعه کنند و برای سازمان نیز محقق شود که آثار از طرق ذکر شده به دست آمده، وزارتخانه موظف است آثار به دست آمده را وزن کند و حق الکشف آن را بپردازد.
سردار حسن مهری، فرمانده یگان حفاظت وزارت میراث ‌فرهنگی، گردشگری و صنایع ‌دستی از کسانی است که با حق الکشف بسیار موافق و معتقد است قانونی است که تاکنون مغفول مانده و به آن عمل نشده است. او می‌گوید: پرداخت پاداش و حق الکشف به منظور افزایش انگیزه در عوامل نیروی انتظامی و مردم جهت کشف و حفاظت از آثار تاریخی و باستانی صورت می‌گیرد. امیدواریم با پرداخت مشوق و حق کشف به یابندگان آثار تاریخی علاوه بر جلوگیری از قاچاق آثار تاریخی و باستانی، حفاظت از آثار ملی افزایش یابد. او همین طور درباره فعالیت گنج‌یابان در شبکه‌های مجازی نیز توضیح می‌دهد: با آنها برخورد می‌شود و فضای مجازی یکی از بخش‌هایی است که روی آن کنترل و رصد وجود دارد.
پرسش اینجاست، در شرایط نامناسب اقتصادی کنونی کشور، اگر بحث حق الکشف جدی باشد نخست دولت بودجه آن را چطور تأمین خواهد کرد و سپس آیا همین کار انگیزه‌ای برای تخریب محوطه‌های باستانی نمی‌شود؟

منبع: ایران