به گزارش همشهری آنلاین، استنلی کوبریک به عکسها علاقه زیادی داشت و مشتاق بود همه چیز را درباره آن بداند. این علاقه و اشتیاق، جهانبینی او را تحت تاثیر قرار داد.
او زمانی گفته بود: «به نظر من اشتباه بزرگ در مدرسهها این است که سعی میکنند هر چیزی به بچهها یاد بدهند و از ابزار ترس به عنوان انگیزه اصلی برای این کار استفاده میکنند. ترس از گرفتن نمرات پایین و مردود شدن، ترس از اخراج از کلاس درس و چیزهایی از این دست. علاقه میتواند در مقایسه با ترس، تفاوتی عظیم در یادگیری ایجاد کند؛ درست مثل تفاوت انفجار هستهای و ترکیدن ترقه.»
علاقه او به عکاسی باعث میشد داستانهایی که او از دریچه لنز دوربین روایت میکرد، بی هیچ زحمتی قابل درک و روشن باشند. بنابراین شاید عجیب نباشد که نقطه ورود او به سینما، از طریق رسانهای بود که یک تصویر واحد، انبوهی از کلمات را در خود دارد. کوبریک قبل از تبدیل شدن به کارگردانی برجسته، عکاس مجله لوک (LOOK) بود.
در سالهای پس از جنگ، یعنی بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۰، این عکاس جوان که تنها به یک دوربین عکاسی شخصی مجهز بود، تصاویر خلاقانهای ثبت کرد. در سال ۱۹۴۶، این عکاس جوان نگاه خلاقانهاش را روی گروه خاصی از مردم متمرکز کرد: مردم در متروی نیویورک. سبک او ناتورالیستی و در عین حال به نوعی سینمایی بود که در تصاویر کاملا مشهود است.
مارتین اسکورسیزی این توانایی برای یافتن داستان در یک تصویر را ویژگیای میدانست که در فیلمسازی کوبریک تاثیر عمیقی داشت؛ او معتقد است که کوبریک شخصی با توانایی زیاد در داستانسرایی است و این در عکسهایی که او پیش از ورود به حرفه سینما به عنوان عکاس ثبت کرده، کاملا مشهود است.
این توانایی در فیلمهای او قابل ردیابی است؛ خواه دنبال کردن این نماها در راههای افتخار (Paths of Glory) باشد یا چرخش افقی آرام دوربین در درخشش (The Shining). توانایی کوبریک در یافتن داستان و درام در یک تصویر واحد نشاندهنده نگاه عکاسانه او به جهان است.
کوبریک بعد از ورود به دنیای سینما هم به عکاسی ادامه داد. او جهان را از دریچه یک لنز متفاوت میدید و ما هم با تماشای عکسهای او، جهان را از نگاه او میبینیم. نگاه یک هنرمند نابغه خلاق که در طیفی از داستانها و تصاویر برجسته قابل مشاهده است؛ از زندگی روزمره مردم در خیابانها تا یک روز از زندگی یک بازیگر.
منبع: ترجمه از مجله far out، با کمی تغییر.