آوعیدی هدف از این سخنرانی را ارئه علمی رفتارشناسی غرب به ویژه اروپا در جریان مذاکرات هستهای با ایران توصیف کرد و گفت: پرسش مطرح در این نوع رفتارشناسی چیستی دکترین (به عنوان هدف)، استراتژی (به عنوان نحوه دسترسی به اهداف) و تاکتیک (به عنوان روشهای اجرا) است. [آشنایی با دانشکده مطالعات جهان]
عضو تیم مذاکره هستهای با تقسیم سیاستهای غرب در این مذاکرات به سیاستهای اعلامی و سیاستهای اعمالی و نیز بیان موضوعات مذاکره از سوی طرف اروپایی در قالب کسب اعتماد، راستی آزمایی و پایبندی به پروتکل الحاقی افزود: اروپاییها از سال 2003 به بعد روندی را در نظر گرفته بودند که از محدودسازی موقت و داوطلبانه آغاز و به توقف و تعطیل کامل فعالیتهای هستهای ایران حتی در سطح آزمایشگاهی منتهی میشد.
وی در توضیح این سیاستها خاطرنشان کرد: سیاستهای اعلامی با گزارههای داوطلبانه و موقت آغاز شد در حالی که سیاستهای اعمالی واقعیت امر را نشان میداد که هدف توقف کامل، جامع و فراگیر بود.
آقای وعیدی اظهار داشت: با وجود اینکه ایران از حق داشتن انرژی هستهای صحبت میکرد آنها از عدم اعتماد سخن میراندند به طوری که هیچ حقی برای ایران قائل نبودند و در حقیقت سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را تعقیب میکردند. به عبارت دیگر دکترین غرب در قبال ایران در مذاکرات هستهای برچیدن نظام به عنوان تهدیدی برای غرب به ویژه آمریکا و اسرائیل بود.
وی با اشاره به تعبیر نادرست غرب از گامهای مثبت ایران به عنوان نشانههایی از ضعف گفت: به دلیل آنکه غرب دکترین برچیدن نظام را انتخاب کرده بود و فناوری هستهای برخلاف این روند ماندگاری نظام را تامین و تضمین میکند، مورد مخالفت غرب قرار گرفته است. در حقیقت موضوع برنامه هستهای و سلاح هستهای نیست بلکه ماندگاری جمهوری اسلامی ایران است.
عضو تیم مذاکره هستهای در خصوص رفتار ایران با غربی ها یادآور شد: در رفتار با غربیها نباید از ادبیاتی استفاده کرد که یکی از دو حالت زیر را القا کند: اینکه مجموعهای ناهمگن و ناسازگار و هنجارشکن به نظر برسیم و دیگر اینکه نباید تلاش کنیم نمایشی از تسلیم محض و هم داستانی با غرب را ارائه کنیم. زیرا هردو حالت فوق نشان از افراط و تفریط دارد درحالی که ایران موضع اعتدال در پیش گرفته است و به درستی در پی تحقق این شعار است: جهانی بیندیشیم و بومی عمل کنیم». در حقیقت هدف درگیری نیست بلکه ماندگاری و صلح است.
این دیپلمات در پایان تاکید کرد: هدف دیپلماسی هستهای مقاومت هوشمندانه بوده است که نمونه خوبی از آن در لبنان توسط حزبالله و با هدایت سید حسن نصرالله صورت گرفت چرا که مقاومت ماندگاری و بقای جمهوری اسلامی ایران را تامین و تضمین میکند.