با وجود این، مقرر است تا بخش عمدهای از طرح تحول اقتصادی متاثر از این موضوع نباشد؛ به عبارت دیگر این طرح انجام برخی اصلاحات در ساختار اقتصاد کشور را دنبال میکند که ارتباط چندانی با میزان درآمدهای نفتی ندارد.
البته بدیهی است درصورتی که میزان درآمدهای نفتی بیشتر باشد همه چیز در شرایط بهتری قرار گرفته و احتمالا اگر نیازی به تامین منابع باشد، درآمدهای مذکور میتواند مفید واقع شود.
باید توجه کرد که این امر به معنای آن نیست که با کاهش کنونی درآمدهای نفتی برای اجرای این طرح با مشکل مواجه هستیم. از سوی دیگر، با توجه به شرایط کنونی باید هر چه سریعتر طرح تحول اقتصادی را با درآمدهای نفتی جدید تطبیق دهیم و اجرا کنیم.
ذکر چند نکته ضروری است.
1 - پرداخت هدفمند و نقدی کردن یارانه از جمله محورهای اصلی طرح تحول اقتصادی محسوب میشود.
با وجود این، حتی برای اجرایی شدن این اهداف نیز نیاز چندانی به بودجه و درآمدهای نفتی نیست؛ چرا که در این طرح مقرر شده است تا یارانههای مد نظر برای اجرای این بخش از طریق باز توزیع (توزیع مجدد) درآمد در جامعه تامین شود؛
به عبارت دیگر در نظر است تا بخشی از درآمد گروههایی که اکنون از درآمدهای بالاتری برخوردار هستند به گروههای پایینتر درآمدی منتقل شود. این توزیع مجدد ارتباط چندانی با میزان درآمدهای نفتی ندارد.
2 - با وجود این، امکان شناسایی اقشار هدف اجرای این طرح به شیوهای که اکنون دولت میخواهد این اقشار را در 7 دهک درآمدی تقسیمبندی کند، وجود ندارد.
متأسفانه دولت با وجود آنکه ایده نسبتا خوبی را در اجرای این طرح دنبال میکند، اما مصرانه از پذیرش دیدگاههای کارشناسی برای تحقق این امر امتناع میکند و با لجبازی همچنان به اشتباهات خود ادامه میدهد.
آنچه دولت در طرح جمعآوری اطلاعات اقتصادی خانوار برای پرداخت هدفمند یارانهها انجام داده مفید نخواهد بود و اگر دولت بخواهد با اتکا به این آمار عمل کند، اشتباه بسیاربزرگی را مرتکب شده است.
3 - متأسفانه دولت در سیاستگذاری برای اجرای طرح تحول اقتصادی به جای اینکه از کارشناس اقتصادی بهره گیرد، با اقداماتی عجولانه و اتکا به کارهایی که از نظر کارشناسی در سطح بسیار پایینی قرار دارد، به انجام برخی برنامههای نمایشی در مقابل چند صد نفر مبادرت میکند که این اقدامات راهکار مؤثری برای اجرای این طرح نخواهد بود.
حیف است چنین طرحی که با یک تفکر صحیح طراحی شده و میتواند تحولی بسیار جدی و اساسی در اقتصاد کشور ایجاد کند، بهدلیل مدیریت اقتصادی اشتباه دولت، در آینده حتی تبدیل به یک نقطه ضعف شود.
4 - اگر طرح تحول اقتصادی تحت نظارت گروهی اقتصاددان مستقل و خبره اجرایی نشود، پیامدهای منفی بسیار شدیدی را در اقتصاد ایران بهدنبال خواهد داشت؛ چرا که با این سیاستگذاریها از طرحی صحبت میکنیم که قرار است تحولی بسیار اساسی و انقلابی در اقتصاد ایجاد کند.
این امر بدان معناست که اجرای درست طرح تحول اقتصادی برخی مشکلات جدی اقتصاد کشور را برطرف میکند و آمادگی لازم برای مقابله با شرایط بحران را نیز فراهم میکند. اما درصورتی که با برهم زدن نظام هرچند ناکارآمد کنونی نتوانیم جایگزین مناسبی برای آن ارائه کنیم، مشکلات کنونی به شکلی مضاعف گریبانگیر اقتصاد کشور خواهد شد.
5 - اگر یارانهها به شکلی غلط، نابرابر و با توجه به دهکهای مختلف درآمدی مد نظر توزیع شود و عملا به کسانی که از درآمدهای بیشتری برخوردار هستند تخصیص یابد، مردم به این نظام نابرابر توزیع واقف خواهند بود.
در واقع این شیوه اجرای طرح تحول اقتصادی نه تنها آثار مثبتی به همراه نخواهد داشت بلکه اعتماد آنها را به اجرای چنین طرحهایی سلب خواهد کرد.
در حقیقت این شیوه اجرای طرح تحول موجب خواهد شد افرادی که به روشهای مختلف، اطلاعات اقتصادی غلطی را به مجریان این طرح ارائه کردهاند، سهم بیشتری از یارانههای پرداختی داشته باشند که این امر نبود سلامت در شرایط موجود اقتصاد و فضای اجتماعی کشور را تشدید خواهد کرد و در واقع دولت با فراهم کردن انگیزههای تقلب به این فضا دامن میزند.
*اقتصاددان