ناصر امانی: در هفته بسیج، این یادگار ارزشمند و جاودانه حضرت امام خمینی(ره)، به جاست تا ما علاقه‌مندان و ارادتمندان آن حضرت و یادگارش یعنی بسیج به این سؤال پاسخ دهیم که نیاز جامعه کنونی ما کدام یک از این 2 است تفکر بسیجی یا تشکل بسیجی؟

قطعا تشکل بسیجی به مثابه ظرف و بستری است که باید تفکر ناب و بدیع بسیجی را در خود جای داده،‌آن را پرورش دهد و حفاظت کند تا امکان انحراف و دست‌اندازی بدخواهان را منتفی و توسعه و گسترش آن را تضمین کند. اگر تشکل بسیجی خاصیت ظرف و بستر بودن را از دست بدهد و خود را به جای مظروف بنشاند آنگاه است که در مقابل تفکر بسیجی قرار می‌گیرد و جای این سؤال را باز می‌کند که در مقام انتخاب باید کدام را برگزید. قطعا و بدون تردید تفکر بسیجی رمز پیروزی ما در دفاع مقدس بود و الا تشکل‌های رسمی و
 با سابقه در کشور حضور داشتند اما کارآمد و بن‌بست شکن نبودند.

این تفکر بسیجی بود که ساختارهای کهنه و قدیمی و وارداتی را در دفاع پشت سرگذاشت و به جوانان دانشجو فرصت داد تا از خط قرمزهای فرضی اصول نبرد کلاسیک عبور کنند و دکترین جهاد را طراحی و اجرا کنند و مجاهدانی همچون شهید باقری، خرازی، کاظمی، کاوه و... را به عنوان الگوی این تفکر معرفی کنند.

تشکل بسیجی باید برای متفکران بسیجی باغ بدون در و مزرعه بدون حصار باشد (مضمون فرمایشات مقام معظم رهبری) و الا خود به حصار و در برای تفکر بسیجی تبدیل خواهد شد.

همه اذعان داریم که جامعه ما به مسئله «مدیریت کارآمد و موثر» به شدت نیازمند است و تفکر بسیجی این ظرفیت را دارد که به عنوان الگوی این مدیریت با ویژگی‌های نو و بدیع نیاز اجتماعی را پاسخ دهد. سازمان‌هایی که با مدیریت تفکر بسیجی دچار تحول، دگرگونی  و کارآمد شده‌اند و توانسته‌اند اعتماد عمومی شهروندان را جلب کنند شایسته حمایت معنوی از طرف تشکل بسیجی هستند تا بتوانند «مدیران بسیجی» را به جامعه معرفی کنند.