مرد میانسالی که بعد از قتل همسرش در سوئد و تحمل 7 سال زندان از این کشور اخراج شده بود، هنگام ورود به تهران در فرودگاه امام خمینی دستگیر شد.

راز جنایت این مرد میانسال در سال 80 و زمانی فاش شد که مرد سالخورده‌ای به شعبه 1156 دادگاه عمومی تهران رفت و مدعی شد دخترش که در سوئد زندگی می‌کند، توسط شوهرش به قتل رسیده است.

این مرد به قاضی دادگاه گفت: دختر 40ساله‌ام که فاطمه نام دارد و در استکهلم زندگی می‌کرد، خرداد ماه امسال (1380) به دست شوهرش به قتل رسیده است؛ این درحالی است که  شوهر او  بعد از ارتکاب جنایت متواری شده است.

قاضی پرونده بعد از شنیدن اظهارات این مرد، دستور شناسایی و دستگیری قاتل فراری را صادر کرد. به این ترتیب، گروهی از کارآگاهان اداره 10پلیس آگاهی تهران- ویژه پرونده‌های قتل- ماموریت یافتند پرده از راز این جنایت بردارند.

ماموران پلیس در تحقیقات اولیه خود از طریق اینترپل (پلیس بین‌الملل)، اطلاعاتی از پلیس سوئد دریافت کردند که درستی ادعا‌های مرد سالخورده را تایید می‌کرد.

بنابراین پلیس ایران از پلیس سوئد در خواست کرد مرد ایرانی مقیم سوئد را بعد از دستگیری در اختیار پلیس ایران قرار دهد.

درحالی‌که تحقیقات پلیسی و قضائی برای ردزنی مرد جنایتکار ادامه داشت، ماموران پلیس بین‌الملل آلمان در دی‌ماه سال 80 جنایتکار فراری را در خاک آلمان شناسایی کردند و بعد از دستگیری، وی را تحویل پلیس سوئد دادند.

به این ترتیب، احمد در دادگاه سوئد محاکمه شد و از سوی دادگاه این کشور به تحمل 10سال زندان محکوم شد اما مدتی قبل در حالی که پیگیری‌های حقوقی و قضائی اینترپل ایران ادامه داشت، بعد از گذشت 7 سال از محکومیت این مرد، وی از سوئد اخراج و راهی ایران شد.

بر این اساس،  کارآگاهان پلیس چهارشنبه گذشته متهم را که قصد داشت با پرواز استکهلم- تهران وارد ایران شود، در فرودگاه امام خمینی شناسایی کرده و بعد از دستگیری وی را به اداره پلیس منتقل کردند.

این مرد در بازجویی‌ها لب به اعتراف گشود و گفت: فاطمه همسر دومم بود، مدتی قبل از این جنایت او به‌علت اختلافات خانوادگی در سوئد علیه من شکایت کرد و مرا به زندان انداخت.

مدتی بعد از آزادی از زندان به سراغ او رفتم و او را سوار خودروام کردم. در حال گفت‌وگو با یکدیگر بودیم که بحث‌مان بالا گرفت و من درحالی‌که عصبانی شده بودم، با گوشی تلفن همراه در هنگام رانندگی ضربه‌ای به سرش زدم که این کار باعث خونریزی سر او شد.

کنار یک پارکینگ توقف کردم و او را از ماشین پیاده کردم تا جلوی خونریزی سرش را بگیرم اما او با داد و فریاد درخواست کمک کرد، من هم که می‌خواستم کسی متوجه درگیری‌مان نشود جلوی دهانش را گرفتم.

اما بعد از چند لحظه  او  بی‌حال شد و روی زمین افتاد. سرهنگ کارآگاه سعید لیراوی - معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران - با بیان این خبر گفت: تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده و ادعای متهم ادامه دارد.