اما از کودکی، همیشه بزرگترها مرا از این خواب شیرین، دور میکردند و با این جملهها، مرا به خود میآوردند که: «ای بابا... چرا به سقف خیره شدی؟... چرا اینقدر بیبرنامهای؟... از علافبودن، چیزی گیرت نمیآد... برو سر یهکاری...» و خلاصه همیشه از بودن در لحظههای شیرین تنهایی و پرواز فکر و خیال، عذاب وجدان میگرفتم!
اخیراً پژوهشگران بریتانیایی، آلمانی و ژاپنی بر اساس نتایج یک مطالعهی جدید، دریافتهاند که اجازه دادن به ذهن برای رها شدن، میتواند به افراد در حل مشکلات کمک کند، خلاقیت آنها را افزایش دهد و حتی به آنها کمک کند تا معنای زندگی خود را پیدا کنند.
این نتایج که پس از انجام مجموعهای از آزمایشها روی بیش از ۲۵۰ داوطلب بهدست آمد، نشان میدهد که مردم همواره این موضوع را که حتی ۲۰ دقیقه غرق شدن در تفکرات خود و فکر کردن دربارهی آرزوها چقدر «لذتبخش» است، دستکم میگیرند.
بر اساس نتایج این مطالعه، اینکه به مغزتان اجازه بدهید رها باشد و کمی حال و هوای تازه را تجربه کند، بسیار سرگرمکنندهتر از آن چیزی است که فکر میکنید.
«ایا هاناتو» از دانشگاه کیوتو و مسئول این تحقیق میگوید: «انسانها توانایی شگفتانگیزی برای غوطهور شدن در افکار خود دارند... تحقیق ما نشان داد که افراد در درک اینکه چقدر غرق شدن در تفکرات جذاب است، مشکل دارند.»
این پژوهشگر، حتی ما را از رویآوردن به وسایل دیجیتال در اوقات بیکاری و فراغت، منع میکند و میگوید: «این میتواند توضیح دهد که چرا مردم به جای اینکه لحظاتی را در زندگی روزمره به تفکر و تخیل بگذارند، ترجیح میدهند که خود را با وسایل دیجیتالی مشغول کنند.»
پژوهشگران این آزمایش را چند بار تغییر دادند؛ مثلاً شرکتکنندگان را در یک اتاق کنفرانس خالی یا در یک چادر تاریک قرار دادند یا از آنها خواستند که فقط برای سه دقیقه بنشینند. سپس از آنها پرسیدند که چهقدر از این تجربهها لذت بردهاند. در هر آزمایش، شرکت کنندگان در نهایت میگفتند که نشستن و استفاده از مغزشان برای تفکر آزاد، بسیار سرگرمکنندهتر از آن چیزی بوده که آنها حدس میزدند.
پژوهشگران میگویند که یافتههای آنها بهویژه زمانی مهم است که میزان بارِ اطلاعاتی را که روزانه هر فرد دریافت میکند، در نظر بگیریم.
«کو مورایاما»، عضو تیم تحقیق از دانشگاه توبینگن آلمان میگوید: «افراد در اتوبوس به جای غوطهور شدن در افکار سیال خود، گوشی تلفن خود را چک میکنند. زیرا این پیشفرض را دارند که فکر کردن کاری خسته کننده است...»
به گفتهی پژوهشگران این تحقیق، به نظر میرسد که مردم هنوز نمیتوانند تفکر را بهعنوان یک کار لذتبخش رتبه بندی کنند. آنها قصد دارد در ادامهی این تحقیق، این موضوع را بررسی کنند که چه نوع تمرینهای فکری برای مردم لذتبخشترین و انگیزهبخشترین است.
با توجه به ایت پژوهش، از امروز، با خیال راحت، به سقف خیره میشوم و از بودن در فکر و خیال، لذت میبرم!