اولین رمان وی با عنوان «مرد خوب در آفریقا» 1981 در حالی پس از اولین انتشار، جایزههای متعدد ادبی را بهخود اختصاص داد که بوید در آستانه سی سالگی قرار داشت و مشغول گذراندن واحدهای درسیاش در دانشگاه آکسفورد بود.
ویلیام بوید، رماننویس و نمایشنامه نویس اسکاتلندی در سال 1952 در غنا به دنیا آمد. او بخشی از دوران کودکیاش را به همراه خانواده و معلم خصوصیاش در این کشور گذراند و از نزدیک شاهد تلخیها و نابسامانیهای جنگ «بیافران» در این کشور بود. او بارها اعلام کرده است که این جنگ و حواشی آن تاثیرات بسیاری را بر او بهعنوان یک نویسنده داشته است.
دومین و سومین آثار وی «جنگ بستنی» 1982 و «ساحل برازاویل» نیز بهترتیب جوایز ادبی جان لیولین و خاطرات سیاه را در بخش داستان و جایزه ادبی مک وایت دریافت کرده است. بوید که بهعنوان نمایشنامهنویس نیز از جمله نویسندگان مطرح و صاحب نام انگلیسی زبان محسوب میشود آثار زیادی را چون « خوب و بد بازی» 1983، «دختر هلندی» 1985، «جمجمه» 1987 و... را در کارنامه ادبیاش دارد که بیشتر آنها در قالب تلهتئاتر از تلویزیون انگلیس تهیه و پخش شده است.
از آخرین آثار این نویسنده طی 5-4 سال گذشته میتوان به مجموعه داستانهای کوتاه وی با عنوان «رؤیای عاشقانه» 2008 و«بیقرار» 2006 برنده جایزه ادبی کاستا، مجموعه غیرداستانی «بامبو» 2005 و مجموعه داستانهای کوتاه «شیدایی» در سال 2004 اشاره کرد. ویلیام بوید بیشترین شهرتش را در عرصه ادبیات بهدلیل نگاه کنایه آمیزش به زندگی انسانها بهویژه در قرن بیستم دارد، تفسیرهای ایهامبرانگیز و طعنهآلود او از رخدادها و اتفاقات این قرن نه تنها در آثار ادبی و داستانی او مشهود است بلکه در دیگر آثار هنری وی بهویژه آثار بصری او مثل فیلم، تئاتر و حتی مجموعهای از عکسهایش قابل مشاهده و بررسی است.
بوید که از هم دورهایهای مارتین آمیس رماننویس؛ ژولیان پاتریک بارنس، منتقد ادبی و لان مکوان، نویسنده انگلیسی به شمار میرود آثار بسیاری را چون مجموعه داستانی «رؤیاهای ملموث» 2007، «بیقرار» 2006، «گورکن» 1998، «بعدازظهر آبی» 1993، «ستاره و خورشید» 1984 و... را در کارنامه ادبیاش دارد که بسیاری از آنها برنده جوایز متعددی چون جایزه ادبی ریچارد و جودی انگلیس 2007، جایزه ادبی کوستا 2006، جایزه ادبی بینالمللی دوبلین 2004، جایزه کتاب ادبی لوسآنجلس تایمز 1995، جایزه ادبی مکوایت 1991 و... شدهاند.
وی از معدود نویسندگانی محسوب میشود که در طول حیاتش برای دومین بار موفق به دریافت جایزه کوستا شده است. این جایزه که تا سال 2004 با نام «جایزه ویتبرد» در میان اهل قلم شهرت داشت پس از این سال به جایزه ادبی «کوستا» تغییر نام داده است.
پیش از این بوید به خاطر رمان «مرد خوب در آفریقا» موفق به دریافت این جایزه در سال 1981 شده بود. بوید در رمان «بیقرار» که با عنوان دیگری چون «زندگی در آمادهباش» و «خستگیناپذیر» به زبان فرانسه منتشر شده داستان زنی جاسوس را روایت میکند که سالهای بسیار با هویتی دروغین و غیرواقعی زندگی میکرده و هیچیک از اعضای خانوادهاش حتی نزدیکترین فرد به او- دخترش- از این جریان مطلع نبوده است.
این زن در طول داستان به دلایلی مجبور به معرفی شخصیت واقعی خود به نزدیکانش میشود.
شخصیت اصلی این رمان «سالی گیلمارتن» متولد روسیه و جاسوس انگلیسیها در طول جنگ جهانی دوم است. این زن در رمان «بیقرار» پس از ماجراهای بسیار برای دستیابی به هدفش تنها دختر و نوهاش را نیز با خود همراه و هممسیر میکند.