رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر ادبیات، در تأیید سخنانان آیت الله ردایی درباره ارتداد سلمان رشدی می‌گوید: «اسلام با قتل نفس مخالف است و حکم اعدام سلمان رشدی از سوی امام جامعه‌ای که حکم مرجعیت دینی داشت، بیش از هر چیز جنبه روشنگری داشت.»

همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر ادبیات معاصر درباره سلمان رشدی و اتفاقی که برای او رخ داد با همشهری آنلاین گفت و گو کرد. او گفت: «در یکی از آیات شریفه قرآن کریم آمده است که شما به مقدسات دیگر ادیان توهین نکنید تا آنها نیز به شما توهین نکنند. حتی وقتی روی بدن مطهر پیامبر اعظم(ص) خاکستر ریختند ، او روزی دیگر به عیادت آن فرد رفت و در یک کلام دین اسلام با هر گونه اقدام تروریستی و تعدی مخالف است. این شاعر در ادامه تأکید کرد: «آزادی و دفاع از حقوق بشر که پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) داعیه دار آن بود، به هیچ عنوان به معنای توهین کردن به دیگران نیست. با وهن هیچ آزادی‌ای به دست نمی‌آید.

سلمان رشدی، چه انحراف و توهینی به پیامبر اکرم(ص) روا داشت که باعث شد سلمان رشدی دچار ارتداد شود و حکم اعدام فقهی‌اش توسط امام خمینی(ره) صادر شد؟

کار ناپسندی که سلمان رشدی انجام داد، توهین به شخصیتی بود که مورد احترام اکثر قریب به اتفاق مردم جهان بود. پیامبر اسلام(ص) به عنوان شخصیتی برجسته مورد احترام همه مردم جهان بوده و هست و صرفاً محدود ارج و قرب ایشان، صرفا به دین اسلام محدود نمی‌شود. نمی‌توان گفت که چون پیامبر اسلام بود، فقط مورد احترام پیروان این دین بود. پیامبر(ص) به آن دلیل که مدافع فضیلت‌ها و کرامت‌های انسانی بود، نوعی مروج و مبلغ حقوق بشر در زمان جاهلیت عرب و حتی پس از آن دوره در طول تاریخ محسوب می‌شوند. در دنیای عرب و با بعثت پیامبر اکرم(ص) بسیاری از آن قوانین جاهلی ملغی شد و پیامبر(ص) در یک کلام و در گام‌های مختلف، در مسیر حقوق انسان و حقوق بشر حرکت کردند و گام‌های اساسی برداشتند.

صحبت شما درباره دیگر مردم جهان چه مصداقی یا مصداق‌های عینی دارد؟

مسیحیان جهان هم به پیامبر اسلام(ص) احترام می‌گذارند. گذشته از آن، در قرآن کریم به مسلمانان توصیه شده که احترام به مقدسات همه ادیان ضروری است. این به آن دلیل است که آنها نیز به مقدسات و آنچه برای ما مورد احترام است، احترام قائل شوند. سلمان رشدی کاری که انجام داد در کتابی که نوشت، به مقدس‌ترین و پاک‌ترین انسان، توهین کرد و با این کار احساسات همه انسان‌ها جریحه دار شد. تأکید دارم که فقط احساسات مسلمانان جریحه‌دار نشد.

ببینید | سلمان رشدی چه نوشت که باعث حکم ارتدادش شد؟

ببینید | توضیحات فرماندار نیویورک درباره حمله به سلمان رشدی

دل بی‌حسین هر چه شود دل نمی‌شود | بخشی از ترجیع‌بند منتشرنشده‌ «یاقوت سرخ» سروده مجید افشاری

به چه معنا؟

هر انسانی که فطرتی پاک و زلال داشت و برای انسان و کرامت انسانی و بشر و حقوق بشر اهمیت و احترام قائل بود، از این وهن رنجیده خاطر شد. آنها وقتی دیدند که به یک انسان پاک توهین می‌شود، واکنش داشتند واندوهگین شدند.

به همین دلیل بود که در همان مقطع سلمان رشدی به عنوان یک نویسنده مورد کینه مردم دنیا قرار گرفت؟

دقیقاً! حضرت امام خمینی(ره) فرمودند که اگر من خودم جوان بودم نسبت به این توهین واکنش نشان می‌دادم و خودم شخصاً با این موضوع برخورد می‌کردم.

قطعاً اقدام فقهی حضرت امام خمینی(ره) به گفته آیت‌الله ردایی با ترویج تروریسم از پایه و اساس تفاوت دارد. این تفاوت را بازگو می‌کنید؟

تنها کسی که می‌تواند چنین فتوایی دهد، یک مرجعیت دینی و پیشوای دینی است. حضرت امام(ره) به عنوان مرجع دینی و کسی که مرجع دینی مسلمانان جهان بود، سخنش نافذ بود و حکمی فقهی صادر کردند.

اقدام فقهی ایشان چه جنبه و جنبه‌هایی داشت؟ آیا ذووجهین نبود؟

قتل عمد در دین اسلام یکی از گناهان کبیره است. چنین اجازه‌ای به مسلمانان داده نشده که در این مسیر حرکت کنند. اما وقتی مرجع بزرگ دینی چنین حکمی صادر می‌کند، بر اساس آن رسالت دینی و فقهی خودش، موضوع متفاوت است.

چه تفاوتی می‌کند و چه دستاوردی دارد؟

در آن مقطع تاریخی خاص، حکمی که صادر شد، تکلیفی بود برای انسان‌هایی که براساس آن تعهد و تکلیف دینی در مسیر خاصی حرکت می‌کردند. به گمانم در کنار بحث فقهی، رسالت دیگری که امام(ره) با این حرکت بر دوش مسلمانان نهاد، بحث روشنگری ایشان درباره نویسنده‌ای چون سلمان رشدی و نگاه‌هایی مانند نگاه سلمان رشدی در جهان بود. بحث این بود که ما از طریق روشنگری و تبیین این مساله، توهین به بزرگ‌ترین مقام دینی که مورد احترام همه مسلمانان جهان و دیگر مردم جهان است، چگونه واکنشی داشت.

به حقوق بشر اشاره کردید. برخی می‌گویند که ایرانیان باستان هم به حقوق بشر توجه می‌کردند اما پیش از بعثت پیامبر(ص) در دوره جاهلیت که فردی در مکه مورد تعرض قرار گرفت و اموالش هم به سرقت رفت، در خانه عبدالله ابن جدعان پیامبر(ص) و چند تن دیگر قانونی وضع کردند که باید حقوق مردمان دیگر سرزمین‌ها را نیز حفظ کرد. پس از این اقدام بشر دوستانه آن زمان بود که محمد امین(ص) عنوان کردند: «تصمیمی که در خانه عبدالله بن جدعان گرفته شد، به قدری مرا خوشحال کرد که اگر ده‌ها شتر سرخ موی به من می‌دادند، تا بدین حد خرسند نمی‌شدم.» دفاع پیامبر(ص) چرا مورد پسند مردم جهان است؟

در قرآن کریم آیه‌ای داریم که مضمونش دقیقاً این است که شما به مقدسات سایر ادیان توهین نکنید. اگر توهین کنید، آنها هم به مقدسات شما توهین می‌کنند. خدا و پیامبر مکرم(ص) حتی یک مسلمان را منع کرده که به یک مسیحی توهین کند. چه رسد به پیامبران و سایر مقدسات آن ادیان. تحریک عصبیت‌های دینی در اسلام کار ناپسند و باید اشاره کنم که حرامی است. تمام بزرگان دینی حتی پس از رسول اعظم(ص) هم ما را از این کار کاملاً نهی کرده‌اند.

چرا؟ چرا این وظیفه بر عهده اسلام نهاده شده؟ چرا یک مسیحی به جهان چنین نگاهی ندارد؟

اسلام دین فضیلت‌ها و کرامت‌های انسانی است. پیامبر اسلام(ص) در یک کلام می‌فرمایند: من مبعوث شده‌ام تا مکارم اخلاقی را احیا کنم. در واقع، بزرگان دینی ما در این مسیر حرکت کرده‌اند که به همه ادیان به دیده احترام بنگریم. سرلوحه اقدام حضرت رسول(ص) این است که حقوق همه انسان‌ها را رعایت کنیم و محترم بشماریم. به ویژه قتل نفس یکی از بزرگ‌ترین گناهان کبیره است. حتی در سایر ادیان هم جزو گناهان کبیره به حساب می‌آید. بنابراین صرفاً درباره سلمان رشدی یک بعد سیاسی داشت به گمانم که شاید خود حضرت امام(ره) هم در کنار آن مساله فقهی به آن بعد سیاسی و روشنگری که نظام سیاسی را به نوعی مورد تعرض قرار داده بود، از آن حیث که جمهوری اسلامی حاکمیت و حکومتی بود که بر مبنای دین بنا نهاده شده بود و و به لحاظ سیاسی هم حاکمیت اسلامی در جهان هم مورد تعرض و تعدی قرار گرفته بود، باید توجه کرد.

این پرسش آخر مرا هم پاسخ دهید، مسیحیان مغرضی که می‌گویند ما به حضرت مسیح(ع) هم توهین می‌کنیم و آب از آب تکان نمی‌خورد و به فرض گویی شما(مسلمانان متعصب) هنوز در زمان جاهلیت به سر می‌برید چیست؟

این حرف منطق درستی ندارد. نمی‌توان گفت ما به مسیح(ع) توهین می‌کنیم و نامش را آزادی می‌گذاریم.

چرا آزادی نیست؟ توضیح این مصداق را می‌فرمایید؟ آنها مدعی‌اند که عین آزادی است!

آزادی به معنای احترام به حقوق انسان‌هاست. حتی اگر مانند ما نیندیشند و فکر نکنند و از نحله و تفکر دیگری باشند. وقتی ما حرکتی را انجام می‌دهیم و اقدامی می‌کنیم که آن را نقض می‌کند، آزادی دیگری را نقض کرده و نمی‌توان نامش را آزادی گذاشت. هر کسی هم که دست به چنین اقدامی بزند به گمانم در مسیر مخالف آزادی و حقوق بشر حرکت کرده است. بنابراین تعریفی که ما و همه اسلام از آزادی دارند و مورد قبول و استقبال همه مردم جهان است، این است که ما اگر می‌خواهیم در مسیر آزادی و تبلیغ آزادی حرکت کنیم این است که حقوق سایر انسان‌های جهان در یک کلام سلب نشود. اگر این اتفاق بیفتد، نامش آزادی نیست.