همشهری آنلاین_ رضا نیکنام: در طول این سالها همه تلاش او این بوده که سهمی در تغییر مسیر زندگی جوانهای محلهاش داشته باشد و در منجلاب گرفتار نشوند، چرا که درمحلههای به اصطلاح پایین شهر، آدمها بیشتر درگیر اعتیاد میشوند و اگرآدمهای دلسوز و نیکوکار نباشند معلوم نیست که چه اتفاقی برای بچه محلهایشان میافتد. او حواسش به کم و کسری زندگی بچهها هم هست و در طول این مدت از وقت و داراییاش برای آنها دریغ نکرده است. سرگذشت زندگی «عبدالرضا بیات شهبازی» را که از زبان اهالی باغ آذری شنیدیم و پای حرفهایش نشستیم، توی دلمان آرزو کردیم ای کاش همه پیشکسوتها و بزرگان ورزش در هر محلهای اینطور حواسشان به سرنوشت بچههای محله و جوانهای دور و برشان باشد.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
برخی جوانها قدر امکانات را نمیدانند
بیش از ۵۰سال میشود که ساکن محله باغ آذری است. ۱۲ساله بود که سراغ فوتبال رفت و بعد از بازی در زمینهای خاکی محله، عضو تیم جوانان سپهر شد. در هیاهوی انقلاب و جنگ، دیگر نتوانست مثل قبل فوتبال را ادامه دهد اما علاقهاش به این رشته ورزشی به قوت خود باقی بود تا اینکه تیم فوتبال محله را در منطقه ۱۶ تشکیل داد و آن زمان یعنی در سالهای دهه۶۰، بسیاری از بازیکنان مطرح تیمهای معروف از دل همین تیمهای فوتبال محلی به جامعه فوتبال معرفی شدند. آن روزها نه خبری از زمینهای چمن مصنوعی بود و نه امکاناتی که حالا برخی از جوانها قدرش را نمیدانند و به جای ورزش و بازی در این زمینها، وقت خود را پای قلیان در پارکها و قهوهخانهها هدر میدهند. یک زمین خاکی بود و یک دنیا شور و علاقه و هیجان. «عبدالرضا بیات شهبازی» کلام شیرینی دارد و وقتی سراغش میرویم تا برای ما از مدرسه فوتبال رایگان و قدمهای خیری که برای بر و بچههای باغ آذری برداشته بگوید، ابتدا گریزی به خاطرات سالهای قبل میزند.
عهد بستیم برای رهایی جوانها از اعتیاد
نداشتنها و کمبودها در محله باغ آذری همیشه آزارش میداد. اعتیاد در این محله بیداد میکرد و دیدن جوانهایی که در اوج شادابی به افیون اعتیاد گرفتار میشدند، همیشه مایه رنجش خاطر او بود. میخواست کاری کند کارستان، کاری که نتیجه آن تغییر مسیر زندگی نوجوانها و جوانهای محله باغ آذری باشد. یک روز که برای یادآوری خاطرات روزهای جوانی به زمین خاکی فوتبال محله بدر بوستان میثاق رفت، فکر تأسیس مدرسه فوتبال در ذهنش جرقه زد اما مانعی به نام فقر جلو راهش سبز شد. میدانست بیشتر خانوادههای محله باغ آذری پولی برای ثبتنام فرزندان خود در مدرسه فوتبال ندارند، به همین خاطر تصمیم گرفت مدرسه فوتبال را رایگان در محله باغ آذری راهاندازی کند.
شهبازی از نخستین روزهایی میگوید که مدرسه فوتبال رایگان با نیت خیر او و کمک خیراندیشان محله تأسیس شد: «همان روزهای اول راهاندازی مدرسه فوتبال با خدای خودم عهد بستم برای نجات جوانها از چنگال اعتیاد و سرگرم کردن آنها در رشته فوتبال، از جان و داراییام دریغ نکنم. همه تلاشم این بود که بهصورت رایگان، بچههایی را در مدرسه فوتبال ثبتنام کنم که وضع مالی خوبی ندارند. خبر تأسیس مدرسه فوتبال رایگان دهان به دهان در محله باغ آذری پیچید و سال ۱۳۷۸ در همان مرحله اول از ۸۰نفر ثبت نام کردیم.»
رفع کم و کسری بچههای کمبضاعت
«مدرسه فوتبال و بچهها همه زندگیام شده بودند. به کمک یکی، دو نفر از دوستان خیّر و نیکاندیش، برای بچهها لباس ورزشی خریدیم. یادش بهخیر هر روز ۳۰توپ را برای تمرین با دوچرخه به زمین خاکی میبردم. از انرژی پسربچهها انرژی مضاعفی در من به وجود میآمد. وقتی میدیدم چطور با هیجان سر تمرین حاضر میشوند و فوتبال بازی میکنند، من هم به وجد میآمدم و در تصمیمی که گرفته بودم، راسختر از قبل میشدم. برایم مهم نبود که چند ساعت از وقتم را در اختیار بچهها و آموزش فوتبال به آنها میگذرانم اما گاهی چشم باز میکردم و میدیدم بیشتر ساعتهای روز را در کنارشان بودهام.»
وقتی عمو عبدالرضای بچههای محله باغ آذری از مدرسه فوتبال میگوید، برق عجیبی در نگاهش دیده میشود. هر سال به تعداد بچهها در مدرسه فوتبال بوستان میثاق اضافه میشد و آنهایی وارد این مدرسه فوتبال میشدند که از نظر مالی اوضاع مناسبی نداشتند. شهبازی علاوه بر اینکه بچههای محروم را به آرزویشان میرساند، حواسش به کم وکسری زندگی آنها هم بود. از هیچ کمکی هم دریغ نمیکرد، از کمک نقدی گرفته تا بستههای ارزاق را برایشان فراهم میکرد. خلاصه او به گفته اهالی، در این سالها دست رد به سینه هیچ بچهای نزده و حتی از بچههای ساکن در محلههای دیگر هم در این مدرسه فوتبال رایگان ثبتنام کرده است.
دوست و حس پدرانه مربی بچهها
شهبازی در طول همه سالهایی که مدرسه فوتبال رایگان را راهاندازی کرده است، نه تنها مربی بچههاست بلکه از در دوستی و رفاقت با آنها وارد شده و مثل یک پدر مهربان و دلسوز برای همه آنها پدری میکند. این هممحلهای میگوید: «هدفم این بود که بچهها مسیر درست زندگیشان را پیدا کنند. به همین دلیل هم تنها به آموزش فوتبال اکتفا کردم. با بچهها رفیق میشدم و از آنها میخواستم در ساعتهای بیکاریشان به مغازهام بیایند. جمع میشدیم و گاهی اوقات تا آخرین ساعتهای روز کنار هم میماندیم. از آرزوهایشان باخبر بودم و سعی میکردم تا آنجا که در توان دارم، آنها را برآورده کنم. دلم میخواهد در حد توان برای همه آنها پدری کنم و مثل بچههای خودم دوستشان دارم.»
حالا از نخستین سالی که شهبازی مدرسه فوتبال رایگان در محله باغ آذری راه انداخته است، ۲۳سال میگذرد اما وقتی از او میپرسیم: خسته نشدهای؟ در پاسخ، به وصیتنامهاش اشاره میکند: «تا زمانی که زنده هستم، مدرسه فوتبال رایگان باغ آذری هم به قوت خود باقی است. وصیت کردهام یکی از نزدیکان قابل اعتمادم، با پولی که آن را برای برقرار بودن مدرسه فوتبال کنار گذاشتهام، این مدرسه را که چشم و چراغ نوجوانهای باغ آذری است پابرجا نگه دارد.»
علی دایی میآید تا بچهها خوشحال شوند؟
عمو شهبازی برایش مهم نبود که بچهها از دل این مدرسه فوتبال به تیمهای بزرگ راه پیدا کنند و فوتبالیستهای معروفی شوند. همین قدر که مسیر درست زندگیشان را به واسطه فوتبال پیدا کنند و گرفتار اعتیاد نشوند، برایش کافی بود و هست. هرچند حالا «محمد شادکام»،«حمید خدابندهلو» و «مهرشاد بهزادیپور» از بر و بچههای همین محله در دنیای فوتبال موفق شدند و به تیمهای لیگ برتر راه پیدا کردند. آنها هنوز هم موفقیتهای خود را مدیون تلاشهای شهبازی میدانند و هنوز هم به او سرمی زنند. این روزها بچههای مدرسه فوتبال باغ آذری که خیلیها آن را با عنوان مدرسه فوتبال میثاق میشناسند، یک آرزو دارند و آن هم اینکه علی دایی یا یکی از بازیکنهای معروف فوتبال به مدرسهشان سری بزند و بازی آنها را از نزدیک ببیند. ما هم امیدواریم روزی این آرزوی کوچک بچههای مدرسه محقق شود.