همشهری آنلاین- ابوذر چهل امیرانی: مداح و پیرغلام اهل بیت(ع) در ابتدای سخنان خود میگوید: «هیئتها و مداحان، نقش بیبدیلی در فعالیتهای انقلابی داشتند و توانستند با تهییج و تشویق مردم، دسیسههای دشمنان و رژیم پهلوی را خنثی کنند.»
قصههای خواندنی تهران را اینجا ببینید
«غلامرضا سازگار» ادامه میدهد: «آنها در هیئتها که در بطن محلهها و از متن مردم شکل گرفته بود، با ذکر، دم و نوحه، سبب بیداری و تشویق افکار عمومی برای مبارزه با رژیم ستمشاهی شدند و در این راه، با یادآوری قیام عاشورا، به تعبیر حضرت امام(ره)، طومار طاغوتیان را پیچیدند. آن زمان هیأتها بهترین نقش را داشتند و مداحان با اشعار و نوحههای زیبایی که میخواندند، مردم را به مبارزه علیه ظلم دعوت میکردند.»
وی با بیان اینکه مبارزه مداحان در دوران انقلاب، «فرهنگی» بود و اسلحه در دست نداشتند، عنوان میکند: «به عنوان مثال، اشعاری سروده و در هیأتها و مساجد میخواندیم تا ظلم رژیم پهلوی را به مردم یادآوری کنیم، مثلاً میخواندیم: قم گشته کربلا/ فیضیه قتلگاه/ خمینی ثارالله/ شد موسم یاری مولانا الخمینی»
البته استاد سازگار، یکی از همان مداحانی است که در این مسیر قدم برداشته و اشعارش در مساجد و محافل دینی خوانده میشد؛ اشعاری که سبب شده بود مأموران ساواک دنبال سراینده آن بگردند و افراد زیادی را شکنجه بدهند تا نام او را بر زبان بیاورند. «این کوفه شهر مردگان است/ دست اجانب در میان است» و «آمدم تا نهضت خون و شرف برپا کنم/ بهترین برنامهام را کربلا اجرا کنم/ آمدم تا بین انسانساز و انسانسوز را/ داوری در انقلاب سرخ عاشورا کنم/ آمدم بر ضد تبلیغات مسموم یزید/ هر مبلّغ را به گفتار خدا گویا کنم...» اینها برخی از اشعار سازگار هستند که به صورت دو پهلو و با کنایه، بر علیه رژیم پهلوی سرود و سبب شد تا ساواک حکم تیر او را صادر کند، اما موفق نشد.
سازگار می گوید: «این اشعار را میساختیم و بدون اینکه اسمی از من برده شود، به دست دوستان و مداحان میرساندیم. کار به جایی رسید که تیمسار جواد ملاحیدر (افسر چترباز نیروی هوایی در رژیم پهلوی) به خانه ما آمد و گفت دیگر به خانه نیایم چون مأمورها دنبالم هستند. یکی از دانشجوها را هم ۱۴روز شکنجه داده بودند تا بگوید این شعرها برای چه کسی است، اما مقاومت کرده و چیزی نگفته بود.»
تشکیل هیأت کار آسانی نبود
این پیرغلام هشتاد و یک ساله درباره راهپیماییها و مبارزاتی که هیأتیها برعلیه رژیم شاهنشاهی داشتند، میگوید: «این مبارزات و راهپیماییها خودجوش بود. مردم خودشان در مقابل ظلم ایستادگی میکردند و حتی بچههای کمسن بر علیه شاه شعار میدادند. البته اتحادی که در هیأتها شکل میگرفت، سبب میشد تا با هیأتهای دیگر یکدست شده و اجتماع بزرگی تشکیل دهند. مثلاً سال۱۳۵۷ هیئتها جمع شدند و در روز عاشورا، جمعیتی ۵میلیون نفری شکل دادند و از میدان امام حسین(ع) تا میدان آزادی راهپیمایی و عزاداری کردند. وقتی مأموران رژیم چنین جمعیتی را دیدند، جرأت حمله به عزاداران را پیدا نکردند.»
استاد سازگار ادامه میدهد: «آن اجتماع عظیم با تأسی از واقعه عاشورا شکل گرفت. امام حسین(ع) برای نماز و امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند. امام خمینی(ره) هم با تأسی از قیام عاشورا و اهداف سیدالشهدا(ع)، از مردم خواستند تا روز عاشورا از خانههایشان بیرون بیایند و عزاداری کنند. درحقیقت، امام(ره) مردم را امر به معروف کردند تا مقابل دستگاه ظالم و فاسد پهلوی بایستند.»
وی با بیان اینکه در زمان شاه تشکیل هیأت راحت نبود، اضافه میکند: «باید مجوز میگرفتیم و تعهد میدادیم تا حرفی بر علیه شاه و رژیم نگوییم. وقتی حکومت نظامی اعلام میکردند، با مشکلات زیادی خودمان را به هیأت میرساندیم. پرچم و اعلامیه هم نمیزدیم چون هیأت را مخفیانه برپا میکردیم.»
این پیرغلام و شاعر اهل بیت(ع) میگوید: «تمام انقلاب با اسم و رمز امام حسین(ع) جلو رفت و پیروز شد».
ساواک به عزاداران حمله میکرد
استاد سازگار در ادامه به افراد محدودی هم اشاره میکند که در هیأتها مانع از سخنرانی و مداحی برعلیه رژیم می شدند: «در یک جلسه علیه نظام شاهنشاهی شعر میخواندم که فردی از جا بلند شد و گفت «قرآن بخوان؛ از این شعرها نخوان!» من هم در جواب او گفتم یزید هم وقتی میخواست مانع حرف زدن امام سجاد(ع) شود، میگفت اذان بگو. یزید مردم را مجبور میکرد در کوچهها قرآن بخوانند تا کسی از ظلم و جنایتهایش حرف نزند و آنها را با قرآن سرگرم میکرد. رژیم پهلوی هم کار یزید را میکرد.»
وی ادامه میدهد: «البته تعداد کمی از مداحها نیز وارد سیاست نمی شدند، ولی بیشتر آنها خدمت به انقلاب را وظیفه خود میدانستند و در راهپیماییها دم میدادند و نوحه میخواندند.»
وقتی از این پیرغلام اهل بیت(ع) میپرسیم آن زمان مأموران رژیم در هیأتها به مردم و عزاداران حمله میکردند یا خیر، میگوید: «بله. اگر مداح یا سخنران به وضعیت کشور و ظلمهایی که به مردم میشد اشاره میکرد، با آنها برخورد سختی کرده، زندانی میشدند یا شلاق میخوردند. آن زمان من هم به هیأت مهدویه، هیأت مداحها و هیأت محبین الائمه(ع) منطقه۱۴ میرفتم. یکبار ساواک به هیأت مداحها آمد و مردم را اذیت کرد. پس از واقعه هفده شهریور ۲-۳بار خواستند من را دستگیر کنند، ولی با کمک مردم فرار کردم. در مراسم اربعین شهدای هفده شهریور هم جمعیت من را روی دوش گرفتند و در بهشت زهرا(س) این شعر را خواندم: چهل روز است ایران لالهگون است/ چهل روز است ارتش مست خون است. عدهای گفتند تو شناخته شدهای و امشب تو را دستگیر میکنند، ولی قسمت این بود که دستگیر یا شهید نشوم. یکبار هم که در نظامآباد به هیأت رفته بودم، پلیس ما را محاصره کرد. به یک نفر از آنها که انسان خوبی بود، گفتم روضه دارم و باید بروم. او هم من را بیرون برد.»
نقش فعلی هیأتها و مداحان
«زمان شاه به درست کردن آفتابه افتخار میکردند، ولی الآن موشکهای جمهوری اسلامی، دنیا بهخصوص اسرائیل را به حیرت و وحشت انداخته است. هنوز یادمان نرفته که صدام چقدر از شهرهای ما را بمباران کرد چون تجهیزات نداشتیم، ولی الآن مملکت مسلح شده است.»
استاد سازگار با بیان این جمله، به نقش هیأتها و مداحان در شرایط کنونی اشاره و عنوان میکند: «دشمنان از ظلمستیزی دستگاه امام حسین(ع) وحشت دارند و سالهاست با روشهای مختلف این دستگاه را میکوبند، در حالی که نمیدانند به گفته پیامبر اکرم(ص)، خداوند حرارتی از عشق حسین(ع) در دلها قرار داده که نه تنها سرد نمیشود، بلکه زیادتر هم میشود. امروز مردم از ۵۰سال پیش پرشورتر و پرحرارتتر عزاداری میکنند و وظیفه هیأتها و مداحان این است که برای بصیرت پیدا کردن مردم تلاش بیشتری کنند. نمونهاش تشریح وضعیت کشور است. در این شرایط ۲راه پیشرو داریم و باید آنها را در هیأتها تشریح کنیم؛ تسلیم شدن در مقابل دشمن و امریکا و از بین بردن تمامی موشکهایمان، همچنین آشتی با رژیم جعلی اسرائیل. البته باید بدانیم که باز هم دست از سرمان برنخواهند داشت و به هیچیک از تعهدات خود پایبند نمیمانند. راه دوم، مقاومت و اتحاد در مقابل دشمن است.»
وی با اعلام اینکه شرایط اقتصادی تا حدودی سخت شده و مردم دچار مشکل شدهاند، ادامه میدهد: «با این وجود، حتی کسانی که گاهی اوقات از این وضعیت ابراز خستگی میکنند و مطالبی بر زبان میآورند، راضی نیستند انقلاب از بین برود. مردم همچنان به این نظام پایبند هستند و همیشه در صحنه بودهاند که نمونه آخرش حضور گسترده در راهپیمایی روز قدس بود.»
تخلصم «میثم» است
استاد سازگار متولد سال۱۳۲۰ در محله «آلوچو» قم است. مداحی را از کودکی شروع کرده، اما شغلهای دیگری مثل کار در نانوایی داشته تا اینکه به توصیه استادانش کاسبی را رها کرده و بیش از نیم قرن است که مداحی میکند و شعر میگوید. بیشتر شعرهایش در مدح اهل بیت(ع) است و اشعار زیادی با موضوع انقلاب و شهدا دارد. نخل میثم، آتش مهر، یک ماه خون گرفته، بهار امامت، صدف نبوت، مرآت ولایت، نخلستان، شعلههای نخل، نخل ماتم، آوای مجمع، دو دریا اشک و از صیام تا قیام، برخی از آثار او هستند که منتشر شدهاند. میگوید: «شاعری عنایتی است از طرف خداوند و حیف است که این اشعار و این گوهر را بهپای غیر از اهلبیت(ع) بریزیم.»
تخلص وی «میثم» است و در این باره میگوید: «این تخلص را به خاطر علاقه زیاد به جناب میثم تمار انتخاب کردم. میثم تمار در راه امام حسین(ع) تلاش کرد تا به شهادت رسید.»
استاد سازگار شعرهای زیادی سروده، اما در زمان شاهنشاهی امکان چاپ پیدا نکرد و متأسفانه بعد از انقلاب هم بخشی از آنها را گم کرد.