به گزارش همشهری آنلاین، مدتی است کتابهای صوتی لذت خواندن کتاب و شنیدن قصه را با هم جمع کردهاند اما فرض کنید به جای کتاب، از یک کتابخانه بزرگ کسی را قرض بگیرید تا به داستان زندگیاش گوش دهید و البته تلاش کنید او را قضاوت نکنید؛
ایده این کتابخانه انسانی، حدودا ۱۲ سال قبل در دانمارک کلید خورد و با استقبال مردم، یک رویداد انسانی در کپنهاگ، پایتخت این کشور به راه افتاد. آندرس فرنسن یکی از شرکت کنندههای این رویداد که نابینا و کمشنواست از یک بیماری ژنتیکی نادر رنج میبرد. این مرد ۳۷ ساله میگوید: «در زندگی روزمره من، ارتباط با مردم سخت است؛ آنها از چیزهایی که با عاداتشان متفاوت است، میترسند.»
او با عضویت در این کتابخانه فرصتی برای معاشرت با افراد دیگر و بازگو کردن داستان زندگیاش پیدا کرده است. کتابخانه انسانی دانمارک یک پلت فرم یادگیری اجتماعی منحصربهفرد است که در آن داستانهایی واقعی توسط شخصیتهای واقعی روایت میشود.
جالب اینکه داوطلبها نیز مانند کتابها با کلید واژههایی دسته بندی میشوند. فرنسن سه عنوان در فهرست انسانی خود دارد که «ناتوانی ویژه» یکی از آنهاست. او توضیح داد: «من به کتابخانه انسان میآیم زیرا میخواهم به مردم آگاهی بدهم که با وجود شرایطم، من نیز یک شخص هستم.»
از آن زمان، این ایده به بیش از ۸۰ کشور جهان گسترش یافته و سالانه هزاران نفر در سراسر جهان داستان خود را منتشر میکنند. رونی آبرگل، بنیانگذار و مدیر عامل این کتابخانه، توضیح داد: «افراد بیخانمان، بیکار، افسرده، و افرادی با داستانهای خاص در این کتابخانه فرصت انتشار پیدا میکنند و این به ما کمک میکند تا مشکلات و مسائل مختلف را از دیدگاه انسانی مشاهده کنیم.»
اعضای این کتابخانه- به صورت گروهی یا تک به تک - حدود ۳۰ دقیقه فرصت دارند تا داستان کتاب را بخوانند. جالب اینکه هیچ سؤالی ممنوع نیست اما کتابها، فرد راوی، میتوانند به آنها پاسخ ندهند. از دیگر ویژگیهای این کتابخانه این است که شما کتاب را به خانه نمیبرید و با مشکل تاخیر روبرو نخواهید شد.
آبرگل به شوخی گفت: اینها چیزهای سادهای هستند و عنوان کتابخانه به دلیل نقش بیطرفی که این جریان در جامعه دارد، انتخاب شده است. وی افزود: «چه جوان باشید چه پیر، ثروتمند یا فقیر، مهم نیست! همه ما میتوانیم در این کتابخانه ملاقات کنیم و یاد بگیریم.»
تینا پائولی، که از برخی اختلالات اضطرابی رنج میبرد و یکی از اعضای این کتابخانه است، میگوید: «من دوست دارم دیگران بدانند که حتی اگر یک تشخیص یا نکته منفی در زندگی شما وجود داشته باشد، باز هم به عنوان یک فرد، ویژگیهای خوبی دارید. همانطور که اغلب گفته میشود: کتاب را از روی جلد آن قضاوت نکنید».
برگزار کنندگان این رویداد معتقدند که ما نمیتوانیم از قضاوت کردن دست برداریم، حتی گفتن این موضوع به نوعی مضحک است. در سال ۲۰۰۶، دو نفر از روانشناسان دانشگاه پرینستون گزارش دادند که انسان در یک چشم به هم زدن، اولین تأثیرات خود را بر جای میگذارد - به طور دقیق، یکدهم ثانیه! و قضاوت نکردن عملا ممکن نیست.
با این حال در سردر کتابخانههای انسانی نوشته شده «در مورد کسی قضاوت نکنید». هدف این کتابخانه شنیدن چیزهای بسیار زیادی است که درباره زندگی نمیدانیم. ما اغلب تمایل داریم با افرادی که شبیه ما هستند ارتباط برقرار کنیم و همان کاری را انجام میدهیم که فکر میکنیم درست است؛ این در حالی است که هر کدام از ما فرصت یک بار زندگی کردن، آنهم با تعداد روزهایی مشخص و نامعلوم را داریم و در چنین شرایطی شنیدن داستان واقعی افراد دیگر افقهای وسیعی را پیش روی ما باز خواهد کرد.
در میان تنهایی زندگی مدرن و انزوای ناشی از قرنطینههای کرونا، نقشی که مأموریت این کتابخانه ایفا کرد، بیش از هر زمان دیگری دیده شد و اکنون اپلیکیشن، برنامه موبایلی، این ایده نیز در حال ساخت است تا ارتباط با کتابهایی انسانی و بین المللی از سراسر جهان میسر شود.