همشهری آنلاین - محمد بلبلی: این جراحی پیوند قلب توسط دکتر ضرغام حسیناحمدی در بیمارستان مسیح دانشوری با موفقیت انجام شد و در حال حاضر فرد دریافت کننده وضعیت خوبی دارد.
همشهری آنلاین درباره چگونگی نقل و انتقال قلب از یزد به تهران و همچنین اوضاع و احوال کنونی جامعه پزشکی با دکتر ضرغام حسین احمدی جراح قلب و رئیس بخش پیوند بیمارستان مسیح دانشوری گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید.
ماجرای پیوند قلبی که اهدا شده بود و با بالگرد به تهران رسید چه بود؟
فرد دریافتکننده یک آقای ۳۷ ساله بود که به مدت سه سال نارسایی قلبی داشت و اسمش در لیست دریافت قرار گرفته بود، همچنین در دو ماهه اخیر حال ایشان رو به وخامت بود. در ساعت ۱۱ چهارشنبه شب، اطلاع دادند که یک قلب در یزد آماده اهداست و طبق تصمیم اداره پیوند وزارت بهداشت و درمان این قلب به این بیمار ۳۷ ساله تعلق پیدا کرده است. برای همین در کوتاهترین زمان هماهنگیها انجام شد تا قلب توسط جت هوانیروز به تهران منتقل و از فرودگاه مهرآباد تا بزرگراه ارتش با بالگرد هوا ناجا به اتوبان ارتش رسانده و در این مرحله توسط اورژانس کشوری به بیمارستان مسیح دانشوری منتقل شد. ما هم که در بیمارستان بیمار را برای دریافت آمده کرده بودیم، عمل پیوند را انجام دادیم.
طبق پروتکلها چه مدت زمان برای انجام این عملیات نیاز است؟
حداکثر زمانی که قلب برداشته و به دریافت کننده پیوند میشود نباید بیشتر از ۲۰۰ دقیقه باشد. بنابراین در این میان نباید هیچ زمانی هدر بشود. در این جراحی از زمان برداشت قلب در یزد تا پیوند در تهران ۱۹۶ دقیقه طول کشید.
هماهنگیها برای انتقال قلب چگونه انجام شد؟
سه مرکز در کشور وجود دارد که تجربه ترابری هوایی را دارند، بیمارستان مسیح دانشوری، بیمارستان شهید رجایی و بیمارستان امام خمینی(ره) که به کمک اوژانس هوایی کشور، هوانیروز و هواناجا انجام میشود. اینجا باید بگویم که انسجام بین این سه نهاد بسیار بینظیر و دقیق است.
در فضای مجازی شایعه شده بود که این فرد ۳۷ ساله که قلب را دریافت یک فرد خاص بوده است برای همین هلی کوپتر وسط اتوبان ارتش نشست تا قلب را برساند، آیا اینطور بود؟
نه، اتفاقا اصلا ایشان فرد خاصی نبود، یک شهروند کاملا معمولی و این عملیات خاص ترابری انتقال عضو برای همه بیماران کشور انجام میشود.
این نوع انتقال اعضا از کشور خاصی الگوبرداری شده است؟
این نوع انتقال درکشورهای پیشرفته دنیا انجام میشود، اما به این صورت که تمامی وسایل نقلیه برای انتقال عضو از هواپیما، بالگرد و آمبولانس به عنوان یک مجموعه در خود مرکز درمانی خاص مستقر هستند.
شما چگونه این فرم از انتقال اعضا را فراهم کردید؟
ما برای اینکه بتوانیم انتقال اعضا را به این نحو انجام بدهیم، ابتدا مسئولین در نیروهای مسلح هماهنگی لازم را با اوژانس هوایی کشور، هوانیرز و هواناجا انجام میدهند. باید بگویم این کار با دقت زمانی بسیار بالا و دقیق در کشورمان توسط این عزیزان صورت میگیرد. مثلا اگر هواپیمای ارتش اعلام میکند هواپیما ساعت ۷ صبح در فرودگاه به زمین مینشیند این فرود یک دقیقه هم حتی تاخیر نمیکند و سایر ماجراها هم با همین دقت و نظم پیش میروند.
درباره وضعیت پیوند قلب در ایران برای ما توضیح بدهید که الان در چه شرایطی هستیم؟
وضعیت کنونی پیوند قلب در ایران در حاضر به دلیل شیوع کرونا تا حدودی افت کرده است، اما با وجود کاهش ۵ درصدی هنوز عمل پیوند قلب در کشور انجام میشود. اما درباره وضعیت کلی نسبت به کشورهای دیگر دنیا وضعیت متفاوتی داریم. البته این مقایسه بستگی به این هم دارد که خودمان را با کدام کشورها مقایسه کنیم. اگر با کشورهای پیشرفته دنیا قیاس کنیم، رتبه خوبی نداریم که البته این پایین بودن رتبه ربطی به توان فنی و تخصصی پزشکان ما ندارد بلکه به دلیل پایین بودن میزان موافقت افراد برای اهدای اعضاست. چون اهدای عضور در کشور ما نسبت به کشورهای اروپایی خیلی کمتر است، هرچند که نسبت به گذشته شاهد افزایش اهدای عضو از طرف خانوادههای فرد متوفی هستیم، اما همچنان مشکلاتی در این رابطه داریم. اما اگر با همین وضعیت پیش برویم تا ۱۰ سال آینده وضعیت بهتری خواهیم داشت. در بین کشورهای منطقه اما در مورد پیوند قلب وضعیت بهتری داریم، هر چند در ۱۰-۱۵ سال پیش پیشرو بودیم اما الان عقب ماندگیهایی داریم که باید جبران شود. البته عوامل متعددی در این عقبماندگی نقش دارند که یکی از آنها مساله کمبود تجهیزات و وسایل مربوط به پیوند اعضاست، همچنین نبود مدیریتی که بتواند بیماران مرگ مغزی را برای اهدای عضو به شکل منسجمتری ساماندهی کند.
یکی دیگر از مسایلی که این عقب افتادگی را تسریع کرده این است که حدود ۹ سال است به دلیل مسایل تحریمی، مجلات معتبر علمی مقالات پزشکان ایرانی را منتشر نمیکنند. این مساله باعث شده تا طی این سالها متخصصین ما در سمینارهای بینالمللی سخنرانی چندانی نداشته باشند. این عوامل به تدریج باعث میشود که ما دست به عصاتر در مسائل پزشکی و علمی حرکت کنیم. یک مثال در این رابطه من دارم که همیشه مطرح می کنم؛ مثلا فرض کنیم یک دانشآموز در مدرسه شاگرد بسیار توانمند و خوبی است و در همه درسها موفق عمل میکند، اما اگر این دانش آموز به دلیل برخی محرومیتها و تحریمها امکاناتی که دانش آموزان دیگر دارند را نداشته باشد، این مسائل باعث میشود آن دانشآموز با استعداد از دانشآموز ضعیفتر کلاس که مورد حمایت است یا به کلاس کنکور میرود، غذای خوب میخورد، با سرویس رفت و آمد میکند، عقب بماند. ما هم در مورد پیوند قلب در کشور دقیقا دچار همین مساله هستیم.
یکی از اخباری هم که در روزهای اخیر منتشر شد علاقه کم دانشجویان پزشکی به گرایش جراحی قلب است؛ چرا این اتفاق افتاده است؟
شما باید وضعیت زندگی ما جراحان قلب را از نزدیک ببینید. یک عمل جراحی قلب حدود ۴ ساعت طول میکشد، ۴ ساعتی که سراسر استرس است، بعد از عمل هم باید به مدت ۵ روز بیمار را ۲۴ ساعته تحت نظر داشته باشیم، اما این وسط هزینه دولتیای که برای این جراحی دریافت میکنیم، تنها ۹۰۰ هزار تومان است. این در حالیست که در همین زمان ۴ ساعت، یک جراح بینی چندین عمل انجام میدهد و از هر بیمار حداقل ۲۰ میلیون تومان دریافت میکند، پس طبیعی است که افراد بیشتر به تحصیل در این تخصصها بپردازند.
پس شما هم در این رابطه نگرانی دارید؟
۱۰۰ درصد نگرانم. البته این را هم اضافه کنم در آینده نزدیک نه تنها که با کمبود جراح قلب مواجه میشویم که با کمبود شدید جراح آپاندیسیت نیز روبهرو خواهیم شد.
مهاجرت دانشجویان پزشکی در این رابطه تاثیرگذار هستند؟
حتما تاثیرگذار است؛ مهاجرت در بین متخصصین مختلف در خیلی از زمینهها شدت پیدا کرده است، اما مساله دردناک این است که وقتی یک جراح مهاجرت میکند در کشور مقصد به سادگی نمیتواند مجوز جراحی دریافت کند، یک جراح باید در کشور مقصد تمام مراحل دریافت تخصص را در آن کشور از ابتدا بگذراند تا مجور جراحی بگیرد.