به گزارش همشهری آنلاین، علی مزینانی حدود یک ماه قبل در بیمارستان بستری بود و آن روزها با انتقاد از اینکه هیچ کسی سراغش را نگرفته میگفت، گاهی با خودش فکر میکند اگر در این همه سال به جای سینما در کار دیگری بود الان حداقل به جایی رسیده بود و بعد از سالها، بدون بیمه و بازنشستگی نمیماند!؟ او با ترخیص از بیمارستان حالش بهتر شده و در روزهای گذشته به بهانه هفته دفاع مقدس شاهد اکران فیلم «عقابها» در موزه سینما بود.
«عقابها» به عنوان نخستین فیلم جدی سینمای ایران در موضوع جنگ ایران و عراق و نیز پرمخاطبترین فیلم با هشت میلیون نفر تماشاگر شناخته میشود. مزینانی درباره این فیلم میگوید: الان دیگر کسی نمیتواند «عقابها» را بسازد و حتی امکان تولید دوبارهی فیلمهایی که در سالهای گذشته در این حوزه ساخته شدهاند مثل «دوئل» احمدرضا درویش وجود ندارد مگر آنکه پول فراوانی داشته باشید.
ما زمانی که میخواستیم «عقابها» را بسازیم به هر شکلی به دنبال ساخت آن بودیم و البته کلی مشکل هم داشتیم از جمله برای در اختیار گرفتن تجهیزات که اگر در این بخش راحتتر بودیم، فیلمهای دیگری را هم میشد ساخت.
او ادامه میدهد: من در آن زمان میخواستم از بسیاری اتفاقهای زمان جنگ عراق و ایران فیلم بسازم و سناریوی جداگانهای به اسم «ناوچه پیکان» داشتم که مربوط میشد به همان زمانی که در جنگ، ناوچه ایران را زدند.
آن روزها فیلم جنگی را دولت حمایت میکرد
قرار بود این فیلم به کارگردانی محمد بزرگنیا ساخته شود ولی برای ساختش به ناوچه و فانتوم احتیاج بود که به راحتی نمیشد آنها را در اختیار گرفت. ضمن اینکه فکر کردیم وقتی برای فشنگ مشقی، هفت هزار تومان پول میگیرند چطور میشود یک فیلم جنگی ساخت که در آن تیربار ببندیم و فانتوم بگیریم؟ حتی پول بنزین فانتوم را هم نمیتوانستیم بدهیم. آن روزها فیلم جنگی را اصولا دولت حمایت میکرد و ما فقط پول هنرپیشهها را میدادیم و تمام تجهیزات جنگی از سوی دولت تامین میشد چون اصلا این نوع فیلمها را برای دولت میساختیم.
وی درباره اینکه آیا از سوی چهرههای نظامی آن دوران همراهی خاصی برای ساخت «عقابها» صورت گرفت یا خیر؟ میگوید: بله افرادی کمک کردند که الان دیگر بازنشسته شدهاند، البته سختیهایی هم داشتیم که حضور برادرم منصور مزینانی به عنوان مدیر تولید خیلی کمککننده بود. یادم میآید قبل از هر چیز نام تمام عوامل را بررسی کردند که در فهرست سیاه نباشیم. بعد هم وزارت ارشاد و فارابی نامه دادند که البته آن موقع نامه آنها خریدار داشت.
ما با آن نامهها به پایگاه یکم شکاری رفتیم و بخش عقیدتی آنجا ابتدا خیلی همکاری خوبی نداشتند و مثلا یک مسئولی آنجا میگفت رادار را خودتان بسازید، من هم گفتم اگر میتوانستم رادار بسازم که به سینما نمیآمدم.
کلا شرایط ساخت فیلم جنگی آنقدر سخت بود که گاهی با خودم فکر میکنم موقع ساخت «عقابها» انگار متوجه نبودم که چه میکنم. آنقدر جوان بودم که در دهان شیر هم میرفتم ولی الان دیگر توان جسمی برای کار ندارم و به جای آن تجربهای دارم. هرچند بابت همان هم افسوس میخورم که چرا دفتر فیلمسازیام بسته شده است و هیچ حمایتی نشدم؛ همانطور که در تمام این ۱۰ سال یک نفر حال مرا نپرسید که چه میکنم.
مزینانی با اشاره به سختیهای تولید فیلم و اینکه الان خیلیها گله میکنند که چرا بیشتر فیلمسازان سراغ ساخت فیلم کمدی میروند؟ بیان میکند: به نظر من فیلمسازی دیگر کنار رفته، چون وقتی یک بازیگر پنج میلیارد تومان پول میگیرد، فیلمِ ساخته شده باید حداقل ۲۵ میلیارد تومان بفروشد تا پول همان یک نفر را دربیاورد.
حال اگر سه هنرپیشه خوب بازی کنند و هزینههای ساخت را هم محاسبه کنیم، یک فیلم باید به فروش ۱۰۰ میلیاردی برسد تا آنچه خرج شده برگردد. من اینها را از تجربه ۶۰ سال کار در سینما میگویم وگرنه کسانی که به راحتی فیلم میسازند و به فروش هم نمیرسد، معمولا پول دولت را میگیرند یا از رانتی برخوردارند.
با پول فروش عقاب ها می توانستم یک برج بخرم اما...
این تهیهکننده و فیلمبردار سینما سابقه ساخت فیلمهای مطرحی را در سینمای ایران دارد از جمله «خواستگاری» و «دو همسفر». او چندی قبل در صحبتی با محمدرضا شریفینیا برنامهریزیهای اولیهای را برای ساخت نسخه دوم فیلم «دنیا» انجام داده بود که در دهه ۷۰ با بازی هدیه تهرانی، محمدرضا شریفینیا و گوهر خیراندیش ساخته شد.
البته مزینانی در گذشته چندان تمایلی به ساخت ادامه فیلمهایش نداشته و پیشتر هم گفته بود: وقتی فیلم «عقابها» را ساختم میتوانستم با پولی که از فروش آن به دست آمد یک برج بخرم اما ایستادم و گفتم میخواهم «عقابها» ی ۲ و ۳ را بسازم ولی بعد نظرم عوض شد و تصمیم گرفتم کاری را که خوب شده ادامه ندهم، به همین دلیل سراغ ساخت «خواستگاری» رفتم و بعد «دنیا» اما شریفینیا که پیشنهاد داد «دنیا ۲» را بسازیم و برای اولین بار میخواستم چنین کاری انجام دهم.
فیلمهای «خونبارش»، «انفجار»، «رهایی»، «فرار»، «دستنوشتهها»، «شنگول و منگول»، «خواستگاری»، «دو همسفر»، «حماسه قهرمانان»، «دنیا» و «قفس طلایی» از جمله آثاری است که مزینانی مدیر فیلمبرداری آنها بوده و از میانشان تهیهکنندگی «دو همسفر»، «خواستگاری»، «قفس طلایی»، «قربانی»، «شب بخیر غریبه» و «دزد و نویسنده» را نیز برعهده داشته است.