شهاب مهدوی - همشهری آنلاین: زندهیاد جلال مقامی بهعنوان دوبلور و مدیر دوبلاژ آثار ماندگاری را از خود در عرصه سینما و تلویزیون ایران به ثبت رسانده است. وی در آثار مطرح سینمای جهان صداپیشگی بازیگران مطرحی چون رابین ویلیامز، رابرت ردفورد، عمر شریف، وارن بیتی، مونتگومری کلیفت، مارچلو ماستریانی، مایکل کین، استیو مککویین، داستین هافمن، کلینت ایستوود، جک نیکلسون و آلپاچینو را انجام داده است.
زندهیاد مقامی از سال۱۳۶۲ اجرای برنامه «دیدنیها» را برعهده داشت که بهعنوان یکی از محبوبترین برنامههای تلویزیونی ایران شناخته میشود.
جلال مقامی کنار نامهای بزرگی همچون منوچهر اسماعیلی، چنگیز جلیلوند، ناصر تهماسب، خسرو خسروشاهی و... یکی از صداهای ماندگار دوبله فارسی بود. از مهمترین دوبلورهای سینما و تلویزیون ایران که بهترین و بهیادماندنیترین کارهایش را در عصر طلایی دوبله انجام داد؛ در دهه۴۰ که مثل بقیه همکارانش، همه آن صاحبان صداهای منحصربهفرد، در اوج جوانی فضای مناسبی برای درخشش یافت. بهعنوان جوان اول جای بازیگران زیادی حرف زد. تشخص صدایش متناسب با بازیگران اغلب خوشسیمایی بود که با صداپیشگی بهجایشان، ارزشافزودهای را به همراه میآورد که ویژگی و شاخصه دوران طلایی دوبله بود. جلال مقامی جوان با رابرت ردفورد در«پابرهنه در پارک»، «سه روز کندور» و«بوچ کسیدی و سندانس کید»، وارن بیتی در «شکوه علفزار» و «بانی و کلاید»، عمر شریف در «لورنس عربستان» و «دکتر ژیواگو»، در یادها ماند.
بهعنوان جوان اول با صدایی که همیشه جوان ماند، فرصتهای مغتنمی در دهههای۴۰ و ۵۰ شمسی برای درخشش یافت. ازجمله در دوبله اول «پدرخوانده» که جای آلپاچینو صحبت کرد و فقط سینماروهای دهه۵۰ از آن خاطره دارند. (نسخه در دسترس دوبله ویدئویی است که خسرو خسروشاهی جای پاچینو صحبت کرده است.)
از شروع فعالیت حرفهایاش بهعنوان دوبلور در سال۱۳۳۷ تا صداپیشگی در نقشهای مهم آثار شاخص، در ابتدای دهه۴۰، با توجه به فضای رقابتی دوبله ایران در آن سالها و انبوه صداهایی که حالا ماندگار شدهاند، جز استعداد، سختکوشی هم میطلبید که جلال مقامی از آن برخوردار بود.
جنس صدایش بیشتر از هر دوبلوری به خسرو خسروشاهی نزدیک بود و بیجهت نبود که هر دو جای بازیگران مشابهی صحبت میکردند. هرچند آن ویژگی مهم صاحبانصداهایماندگار، یعنی فردیت، تفاوتها را رقم میزد.
در مورد او، این جلوه و جلال بود که رمانتیسم جوانانه و روشنفکرانه نقشها را موکد میکرد و به آنها حلاوتی میبخشید که مهمترین دستاورد دوبله فارسی بود. جز نقشهای بلند، در فرازهای کوتاه نیز میدرخشید؛ مثل صحبت به جای کاراکتر جعفر ابن ابیطالب در فیلم «محمد رسولالله» که هنوز و همچنان بهیادماندنی است.
در دهه۶۰، در دورانی که واژههایی چون «سرگرمی» و «جذابیت» بهندرت در تلویزیون معنا میشد، تعدادی از دوبلورها اجرای برنامههای تلویزیونی را برعهده گرفتند؛ حسین باغی در «یک مسابقه، سی سؤال»، منوچهر نوذری در «مسابقه هفته» و جلال مقامی در «دیدنیها». اجرای دیدنیها بهعنوان یکی از پرمخاطبترین برنامههای تلویزیونی دهه۶۰، جلال مقامی را به یکی از ستارههای تلوزیون گریزان از ستاره دهه۶۰ مبدل کرد؛ بخشی از حافظه جمعی ایرانیان در سالهای دشوار جنگ تحمیلی. در انتهای این دهه صداپیشگیاش در ۲سریال مهم و پربیننده «لبه تاریکی» و «ارتش سری» نقطه عطفی بود برای دوبلور معروفی که بهندرت نقشهای دلخواهی برای دوبله مییافت. در همین سالها بود که با صحبت به جای مهدی فخیمزاده در «تشریفات» و مصطفی طاری در «بیپناه» از پرسونای ثابتش هم با مهارت و انعطافی مثالزدنی فاصله گرفت و در «شیر سنگی» با صحبت به جای علیرضا شجاعنوری بهرهای مطلوب از تجربههای گذشتهاش گرفت.
جلال مقامی را در آخرین سالهای فعالیت حرفهایاش با برد پیت در فیلم «هفت»، رابین ویلیامز در «خانم دات فایر» و نیکلاس کیج در «اقتباس» بهجا آوردیم؛ دوبلوری که سال۹۴ دچار سکته شد، همچنان به فعالیت ادامه داد و پس از آن دیگر، امکان و متأسفانه حنجرهای باقی نماند تا پنجشنبه تلخ ۵آبان۱۴۰۱ که داستان این صدای ماندگار هم به پایان رسید. بعد از چنگیز جلیلوند و منوچهر اسماعیلی، دوبله فارسی دوباره سیاهپوش شد.