اما این کتاب شناسی ناقص فارسی بیانگر این نکته است که بسیاری از آثار مهم در زمینه زیباشناسی و فلسفه هنر به فارسی ترجمه نشدهاند. با گردآوردن نمونههای موجود در یک مجموعه کوچک، خلاء ترجمه نشدن بسیاری از آثار مهم مشهود است.
برخی از کتابهایی هم که معرفی شده از لحاظ ترجمه و کیفیت چندان قابل اعتنا نیستند، غرض از معرفی این آثار فارغ از داوری درباره خوب یا بد بودن آنها ایجاد انگیزه در مترجمان متخصصی است که به ترجمه دوباره این آثار اقدام کنند و یا آثار دیگری از همین نوع را برای ترجمه انتخاب کنند تا دست کم از هر نمونه یک اثر جامع و درخور را به زبان فارسی در اختیار داشته باشیم.
تحریک فلسفه برای زیباشناسی
امانوئل کانت
ترجمه: عبد الکریم رشیدیان
نشر نی
چاپ دوم:1381
پس از انتشار این اثر، سیل عظیمی از پژوهشها درباره زیباشناسی در آلمان به راه افتاد، کانت در این کتاب نگرشی را در فلسفه بنیاد نهاد که نظریه هنر از خلال آن جانی تازه گرفت و پژوهشهای فلسفی درباره زیباشناسی آغاز شد.
با ترجمه درخشان عبدالکریم رشیدیان از این کتاب، میتوانیم بگوئیم که به یکی از آثار مهم در حوزه زیباشناسی دسترسی داریم. این مترجم مقدمهای مفصل برای این ترجمه نوشته است که آن هم در نوع خود بینظیر و برای هر نوع خوانندهای سودمند است.
رشیدیان در مقدمه برای توضیح جایگاه این اثر به این نکات اشاره کرده است که«نقد قوه حکم» در سهگانه مشهور کانت نقش میانجی دو اثر دیگر یعنی «نقد عقل محض» و «نقد عقل عملی» را بر عهده دارد. کانت در این اثر گذار از فلسفه نظری به فلسفه اخلاق را عملی میکند. مبنا و اصل بنیادی نهفته در این اثر غایتمندی طبیعت است.
این غایتمندی به دو صورت ممکن است، یا صوری و ذهنی، یا واقعی و عینی. حکم به غایتمندی صورت یک عین بدون آنکه هیچ غایت معینی برای آن قائل شویم حکم زیباشناختی است و اگر غایت معینی برای آن در نظر بگیریم حکم غایتشناختی است.
بر همین مبنا، نقد قوه حکم به دو بخش اصلی تقسیم میشود: در بخش اول فلسفه ذوق ( مبحث زیبا و والا) و در بخش دوم غایت شناسی و غایت شناسی طبیعت بررسی میشود و بدینگونه سر انجام تامل درباره زیبایی و نظم، زیباشناسی و غایتشناسی، در یک کل واحد، به هم پیوند مییابد. درک ساختار جامع فلسفه نقدی کانت بدون درک مباحث این اثر میسر نیست.
برای آغاز
مبانی فلسفه هنر
آن شپرد
ترجمه: علی رامین
انتشارات علمی و فرهنگی
1375
کتاب «مبانی فلسفه هنر» همانطور که از نام آن بر میآید، کتابی است که خواننده را برای مطالعه بیشتر و دقیقتر آماده میکند. مترجم این کتاب «علی رامین» هم یکی از مترجمان متخصص کتابهای مهم تاریخ و فلسفه هنر است که تا به حال آثار مهم دیگری را هم در این زمینه ترجمه کرده و برای خواننده علاقمند به این مباحث کاملاً شناخته شده است.
این کتاب به ابهامها و پرسشهای بسیاری پاسخ میدهد. پرسشهایی از این دست که: چه چیز تابلوی ونوس بوتیجلی را زیبا میکند؟ آیا میتوانیم در بحث درباره ماهیت آثار هنری از «معنی» و «صدق» سخن گوئیم؟ آیا آگاهی از قصد هنرمند یا پدیدآورنده برای درک یک اثر هنری لازم است یا هر اثر هنری، پس از آفریده شدن، از آفریدگار خود مستقل میشود و راه خود را ادامه میدهد؟
هنگامی که یک اثر هنری را نقد میکنیم چه نوع داوری انجام میدهیم؟ آیا تفسیرها و ارزیابیهای نقادانه قابل توجیه و برهان پذیرند؟ آیا در نقد آثار هنری، مسائل اخلاقی و اجتماعی نیز مورد توجه قرار میگیرند؟
خانم آن شپرد که از استادان برجسته رشته فلسفه هنر است، در این کتاب اساسیترین و در عین حال پیچیدهترین مسائل مربوط به این رشته را طرح میکند و ژرفنگرانه به تجزیه و تحلیل مطالب مورد بحث میپردازد.
نظریههای گوناگون را درباره ویژگیهای مشترک هنرها تشریح میکند و آراء و اندیشههای فیلسوفان بزرگ را که به تاویل و تفسیر آثار هنری روکردهاند، با بیانی دقیق و روشن به بحث و انتقادی میکشد.
از جمله نکات بسیار مهم این کتاب تجزیه و تحلیل داوریهای هنرشناختی است که هنگام رویارویی با هر اثر هنری مانند یک تابلوی نقاشی، یک بنای تاریخی، یک قطعه موسیقی یا یک اثر ادبی به عمل میآوریم. این کتاب در نه فصل تنظیم شده است که عبارتند از:
1- «چرا به هنر روی میکنیم؟
2- نسخهبرداری
3- فرانمایی
4- فرم
5- هنر، زیبایی و درک زیباشناسانه
6- نقد، تاویل و ارزیابی
7- نیات و انتظارات
8- معنا و صدق
9- هنر و اخلاق.
در پایان ناگفته نماند که این کتاب توسط کامران فانی هم ویراسته شده و این یکی دیگر از دلایل اطمینان خواننده به ترجمه این کتاب مهم است.
زیبایی و پدیدار شناسی
محمد ضیمران
نشر کانون
1377
این کتاب کولاژی از منابع مهم درباره زیباشناسی و فلسفه هنر به زبان فارسی و انگلیسی است. عنوان فرعی این کتاب به خواننده اعلام میکند که مشغول مطالعه جستارهایی پدیدارشناسانه درباره هنر و زیبایی است، اما در عمل این اتفاق نمیافتد.
کتاب هنر و زیبایی از آن رو اهمیت دارد که اغلب دانشجویان فلسفه هنر و هنر به زبان انگلیسی تسلط کافی ندارند. به همین علت از چاپ این کتاب و مطالعه آن برای به انجام رساندن پروژههای دانشگاهی خود سود میبرند. این کتابی درسی است که نگارنده علیرغم ادعایی که در پیشگفتار کرده، بدون دیدگاه و نگرشی خاص به شکلی شتاب آلود (همانطور که مولف تاکید کرده) نوشته شده است.
به هرحال خلا موجود و عدم دسترسی به منابع و از طرف دیگر تسلط نداشتن علاقهمندان این مباحث به زبانهای خارجی باعث شده تا این کتاب بوسیله صنعت چسب و قیچی منتشر شود و حتی مورد استفاده بسیاری از دانشجویان هم قرار گیرد. اما اگر این نکته ذکر نشود کمی بیانصافی است. چون این کتاب از معدود منابع فارسی است که مباحث مربوط به زیباشناسی و هنر را به شکلی جامع و موجز در یک مجلد بیان کرده است.
این نکته هم ناگفته نماند که این کتاب تنها برای مطالعه کسانی مفید است که تا به هیچ اثر دیگری درباره فلسفه هنر و زیباشناسی مطالعه نکردهاند. «هنر و زبیایی» از این نظر کتابی مفید است. خواننده میتواند با خواندن این کتاب به اطلاعاتی مقدماتی در زمینه هنر و فلسفه هنر دست یابد و با اندیشه هنر از فلسفه یونان باستان تا متفکران متاخری چون دریدا و فوکو آشنا شود. یکی دیگر از نکات مثبت این کتاب کتابشناسیهای فارسی و انگلیسی است که مولف برای هر فصل آورده است.
درآمدی بر زیباشناسی
فلسفه هنرها
گوردن گراهام
ترجمه مسعود علیا
نشر ققنوس
1383
«فلسفه هنرها» در زمره کتابهایی است که مبانی فلسفه هنر را برای خوانندگان به شکلی جامع تدوین کرده است. این کتاب که جایگاه کتاب درس را دارد برای نوآموزان این حوزه بسیار مفید است. او فلسفه هنرهای خاص چون موسیقی، معماری، نقاشی و ادبیات و... را بررسی میکند و نظریههای متفکران مهمی چون هیوم، کانت، گادامر، کالینگوود، دریدا، هگل و کروچه را به بحث میگذارد.
مقصود گراهام از نوشتن این کتاب تنها تدوین اطلاعاتی اندک برای خواندن نیست، بلکه او چنانچه خود مدعی است سعی میکند انگیزهای برای مطالعه بیشتر فراهم کند. در کتابی با این حجم امکان بررسی تکتک نظریههای هنر وجود ندارد پس گراهام با علم به این نکته خطوط کلی و مشغله اصلی نظریهپردازان هنر را برای به کار بردن در قالبهای مشخص هنری در اختیار خواننده قرار میدهد. بخش اعظم این کتاب بر این فرض مبتنی است که بهتر است فلاسفه هنر، مسئله ارزش هنر را محل بحث قرار دهند نه اینکه بکوشند تا به تعریفی مشخص از هنر دست پیدا کند.
به عنوان نمونه
ماتریس زیبایی
بهمن بازرگانی
نشر اختران
1381
این کتاب چنانکه مولف آن در عنوان فرعی آورده است: «رسالهای در رابطه بین حالات وجودی آدمی و کانونهای جاذبه زیباشناختی» است. «ماتریس زیبایی» دارای دو ویژگی مهم بود که باعث شد در این مجموعه معرفی شود. اولین ویژگی تالیف کتابی درباره زبیاشناسی است.
کاری که در این حوزه کمتر انجام شده، به این دلیل که کمتر خریدار داشته است. اغلب کتابهایی که در زمینه زیباشناسی منتشر شدهاند ترجمه هستند. دلیل دیگر اینکه کتاب از منابع معدود فارسی درباره زیباییشناسی پستمدرن است. اما تالیف کتابی با رویکرد پستمدرن به زیبایی، کاری است که خواندن دقیق و نقد آن به عهده خوانندگان متخصص این آثار است.
بهمن بازرگانی معتقد است که این کتاب یک اثر آکادمیک نیست و اذعان داشته که خلاهای بسیاری در پژوهش درباره این موضوع وجود دارد. این کتاب پس از توضیح درباره اصطلاحات، تعاریف و کلیات در پنج بخش به پستمدرنیسم و زیبایی میپردازد.
فصول دیگر این کتاب عبارتند از: «فضای پست هرونی»، «فضای فروکاهنده» که به هنرمدرن و جریانهای آن میپردازد، در پایان هم ناگفته نماند که این کتاب تا به حال مورد نقد و بررسی دقیقی قرار نگرفته، خوانندگان میتوانند خود با خواندن این کتاب نکات ضعف و قوت آن را دریابند.
خلاقیت در ترجمه و ترکیب
بابک احمدی
نشر مرکز
چاپ اول: 1374
علی قلی پور: بابک احمدی و کتاب «حقیقت و زیبایی» نیازی به معرفی ندارد. این کتاب در سالی چاپ شد که کمتر کسی به فلسفه هنر پرداخته بود و در بازار کتاب آثار در خور توجهی چه ترجمه و چه تالیف موجود نبود.
خلا موجود و عدم اطلاع از جریانهای جدید هنری و نظریههای هنر باعث شد تا این کتاب بسیار خوانده شود و مورد توجه قرار گیرد. تا پیش از انتشار این کتاب در میان منابع فارسی کتابی به جامعیت «حقیقت و زیبایی» که درسگفتارهایی در باب فلسفه هنر است، یافت نمیشد. منابع خارجی هم چندان در دسترس علاقهمندان نبود.
به همین علت هرکسی که قصد آشنایی با نگرههای جدید در نظریه هنر را داشت، ناچار باید به همین منبع مراجعه میکرد. بسیاری از منتقدان بابک احمدی معتقدند که این کتاب و سایر کتابهای بابک احمد تفاوتی با ترجمه ندارد و آثار اولیه او تنها کولاژی از منابع لاتین هستند. این انتقاد به بابک احمدی چندان بیراه نیست.
اما این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که یک نسل با خواندن کتابهای بابک احمدی ادعای با سواد شدن میکردند. خواندن آثار او بسیاری از جوانان را با فلسفه هنر آشنا کرد و بسیاری از دانشجویان و دانشآموزان رشته هنر از طریق آثار او پا به جهان نظریه هنر گذاشتند و به مطالعه بیشتر در اینباره علاقمند شدند.
به هر حال تأثیرات مثبت این کتاب با در نظر گرفتن همه انتقادهایی که به شیوه کار او شده، قابل قبول به نظر میرسد. حقیقت و زیبایی تا به حال بارها تجدید چاپ شده و هنوز هم یکی از منابع مهم فارسی برای مطالعه فلسفه هنر است.
حال بماند که پس از بابک احمدی مترجمان دیگری برای مولف شدن از این شیوه سود بردهاند. اما نکته در اینجاست که خلاقیت بابک احمدی برای کولاژکردن منابع خارجی موهبتی بود که تنها او در یک دهه پیش به آن پیبرد و دیگران بهتر است برای فروش آثار خود به خلاقیتهای دیگری متوسل شوند.
زیبایی مارکس
فلسفه هنر از دیدگاه مارکس
میخائیل لیف شیتز
ترجمه: مجید مددی
مارکس میراثخوار و میراثداران بسیاری در جهان اقتصاد، سیاست، فلسفه، ادبیات و هنر دارد. اما به نظر میرسد که درباره برخی از مسائل هیچگاه به صراحت سخن نگفته و نظری قطعی از او در دست نیست.
اما هنرمندان، متفکران و زیباشناسان بسیاری با تامل در آثار او منظومهای فکری ساختهاند که بنیان آن بر تفکرات مارکس استوار است. پژوهشگران آثار مارکس گفتهاند که او قرار بود تا کتابی درباره زیباشناسی بنویسد، اما این اثر هرگز نوشته نشد.
دلیل نوشته نشدن چنین کتابی به نوعی روشن است. زیباشناسی دغدغه اصلی مارکس متاخر نبود، اما شناخت آراء مارکس دغدغه بسیاری از منتقدان هنری و زیباشناسان است. این کتاب اثر یکی از همین منتقدان هنری و زیباشناسان است که نویسنده مقالهها و مولف کتابهای بسیاری درباره زیباشناسی مارکسیستی است.
او از دهه بیست در موسسات تحصیلات عالیه مسکو به تدریس فلسفه و زیباشناسی اشتغال داشته است. لیف شیتز در این کتاب با تاکید بر تغییر دیدگاههای مارکس درباره هنر و تکامل نظریه انقلابی او، از دوران سرودن اشعار رمانتیک تا نوشتن کتاب سرمایه، به اثبات این نکته میپردازد که او پیوسته و در سرتاسر آثارش، به تکمیل و تکامل نظریه زیباشناختی خود مشغول بوده است.
در فرایند بررسی این کتاب به برخی از اظهار نظرهای مارکس درباره هنر اشاره میکند که این اشارات برگرفته از نوشتهها و آثاری از اوست که به اعتقاد لیف شیتز هنوز به درستی شناخته نشدهاند. او معتقد است که مسائل زیباشناسی جایگاه برجستهای را در نخستین دوران روشنفکری مارکس به خود اختصاص دادهاند.
مارکس در جوانی شعر میگفت که این اشعار به نظر لیف شیتز به جز معدودی موارد، همواره ناموفق بود. به هرحال طبع آزمایی مارکس در سرودن شعر و تاملات آغازین او درباره زیباشناسی بعدها به شکل پیوستهای در آثار او دنبال نشد، اما توانست که زمینههای فکری رشد و بالندگی گرایش در زیباشناسی فراهم کند که ما امروز به طور مشخص با عنوان «زیباشناسی مارکسیستی» با آن سرو کار داریم و شناخت این گرایش برای همه کسانی که علاقمند به مباحث زیباشناسی هستند لازم به نظر میرسد.
مولف در چهارده فصل به دیدگاههای مارکس در فلسفه هنر و زیبایی پرداخته است. این کتاب مقدمهای از مترجم هم دارد که در آن تاریخ زیباشناسی تا پیش از مارکس را به اختصار شرح داده است. آراء مولف این کتاب از بسیاری جهات کهنه هستند و در بسیاری موارد هم نکات تازهای در آن یافت میشود.
کهنگی اثر بیشتر مربوط به زمان چاپ آن است که به سال 1933 بر میگردد. البته بعدها تری ایگلتون منتقد نامآور مارکسیست مقدمهای بر تجدید چاپ شدن این کتاب نوشته که همین نشان دهنده تازگی برخی از مباحث کتاب است. ایگلتون معتقد است: «اگر بگوییم مارکس کارهای ضروریتری از تدوین سیستماتیک زیباشناسی پیشروی خود داشت ممکن است ادعای اغراق آمیزی جلوه کند.
اما هنگامی که میبینیم پهنه گستردهای که لیف شیتز اجازه یافته وارد آن شود چیز کاملاً شناخته شدهای است، چنین نامی برای کتاب ناموجه و بیمورد به نظر نمیرسد» این کتاب جدا از مقدمه ایگلتون سه پیوست مهم دارد که عبارتند از جستارهای «تولستوی و دوران او» از لنین، «درباره هنر» از لویی آلتوسر و «ادبیات به مثابه فرم ایدئولوژیک» از بالی بار و ماشری.
استقلال هنر در آرای کروچه
کلیات زیباشناسی
بندتوکروچه
ترجمه: فواد روحانی
انتشارات علمی و فرهنگی
چاپ اول 1350
در سال 1912 یک انجمن فلسفی در امریکا از کروچه دعوت کرد تا در مراسم افتتاحیه این انجمن حضور یافته و در چهار جلسه درباره «علم زیباشناسی» سخنرانی کند.
کروچه اما از قبول این دعوت سرباز زد و سخنرانیهای خود را به صورت متن به آن انجمن فرستاد تا به زبان انگلیسی ترجمه و در روز افتتاحیه منتشر شود. موضوعات کروچه در آن مجموعه در کنار هم قرار گرفت.
بدین ترتیب مباحث او در چهار فصل تنظیم شد که این فصوال عبارتند از:
1- هنر چیست؟
2- قضاوتهای سنجیده درباره هنر
3- مقام هنر در روح و جامعه بشر
4- انتقاد و تاریخ هنر.
بعدها که قرار شد ترجمه فرانسه این کتاب هم منتشر شود، کروچه تصمیم گرفت که دو فصل دیگر راهم به این مجموعه الحاق کند. «آغاز و دورهها و مشخصات تاریخ زیباشناسی» و «صفت کلیت بیان هنر» عناوین این دو فصل الحاقی بودند.
کتاب «کلیات زیباشناسی» در برگیرنده ترجمه این مقالات به اضافه مقدمه مختصر مترجم و توضیح برخی اصطلاحات کلیدی است. البته باید گفت که کروچه در این مجموعه مقالات سعی داشته تا حد امکان موضوع زیباشناسی را به سادهترین شکل ممکن به بحث بگذارد، چون به نظر او زیباشناسی از همه مباحث فلسفی دیگر برای مبتدیان فلسفه جالبتر است.
او در این مقالات بر این نکته تاکید میکند که شعر و هنر بهترین وسیله برای بیدار کردن ذهن جوانانی است که بخواهند با فلسفه آشنا شوند. درباره آرای کروچه درباره هنر میتوان به تقسیمبندی ساده تعاریف ذهنی هنر و زیبایی و تعاریف عینی هنر و زیبایی مراجعه کرد و کروچه را از نظریه پردازان مهم نوع اول برشمرد.
طرفداران این نظریه بر این عقیدهاند که زیبایی چیزی نیست که در عالم خارج وجود داشته باشد و بتوان آن را با شرایط و موازین معینی تعریف کرد، بلکه کیفیتی است که ذهن انسان در برابر بعضی محسوسات از خود ایجاد میکند و یا به قول کروچه زیبایی یکی ازصفات عینی موجودات است و ذهن انسان به کمک اصول معینی آن را درک میکند همانطور که معلومات دیگر را بر حسب قوانین مربوط به آنها درک میکند.
کروچه سعی دارد تا به استقلال هنر تاکید کند و معتقد است که دریافت هنر باید از راه شهود و مکاشفه صورت گیرد، نه از طریق فکر و استدلال کروچه قصد دارد که هنر را از جلوههای دیگر روح انسان مثل ابتکارات و تصرفات منطقی، فلسفی، علمی، اخلاقی تفکیک کند و این فکر یعنی همان استقلال هنر در تاریخ فلسفه.
هنر این خاصیت مستقل و متمایز را دارد که دریافت آن (احساس زیبایی) از راه شهود و مکاشفه است و بیان آن هم «غنایی» و یا «تغزلی» است نه علمی و فلسفی یعنی انسان آنچه را که به مکاشفه و شهود در مییابد به زبان تخیل و شعر بیان میکند. بنابراین هرچند ادراک هنری نیز یک نوع علم است ولی نوعی است کاملاً مستقل و معنی واقعی استقلال هنر را باید در این کیفیت جستوجو کرد.
فواد روحانی تاکنون کتابها و مقالات دیگری هم درباره زیباشناسی ترجمه کرده است و این کتاب هم در سال 1350 منتشر شد تا سال 1381 پنج بار تجدید چاپ شده و بسیار مورد استفاده دانشجویان قرار گرفته است. البته امروزه گرایشهای دیگری در زیباشناسی قد علم کردهاند که به شدت با آرای کروچه به مخالفت پرداخته و آن را کهنه و رنگ باخته میدانند.
نیچه تنها نیست
فلسفه هنر نیچه
جولیان یانگ
ترجمه: سیدرضا حسینی و محمدرضا باطنی
نشر آتیه
1380
جولیان یانگ در کتاب «فلسفه هنر نیچه» بر آن است تا نشان دهد که فلسفه هنر نیچه برخواسته از تفکرات و تاملات شوپنهاور در این زمینه است. البته خود نیچه هم در زایش تراژدی در بسیاری موارد با ارجاع به آثار شوپنهاور بحث خود را پیش میبرد و پیش از این هم مدعی بوده که در بسیاری مسائل با شوپنهاور هم گام و هم عقیده است.
بدین ترتیب با مطالعه این کتاب خواننده با یک تیر دونشان میزند، چون از نظر جولیان یانگ فهم فلسفه هنر نیچه بدون بررسی آثار شوپنهاور میسر نیست. او معقتد است که: « نیچه، شوپنهاور را نفس میکشید و نمیتواند بی هوای او فهمیده شود».
کتاب حاضر بیش از هر چند کتابی است درباره دیدگاه نیچه در مورد سر منشاء هنر و اینکه چه عواملی هنر خوب را خوب و هنر بد را بد میسازد. نکته مهمتر این کتاب بررسی نسبت میان هنر و زندگی است.
جولیان یانگ به جد معقتد است که این فیلسوف دیدگاه واحدی درباره هنر ندارد و در دورانهای مختلف فکری خود رویکردهای مختلفی به فلسفه هنر داشته است. به همین علت مولف هر یک از این دوران را به تنهایی مورد بررسی قرار داده، ضمن اینکه پیوستگی این دورانها را هم از نظر دور نگاه نداشته است.
اما نکته گفتنی درباره نیچه، فلسفه هنر و این کتاب همین نوسان عقاید فیلسوف است که گویی هیچگاه در باب مسئلهای به قطعیت نمیرسد. این فیلسوف هرگاه که به علم اهمیت بسیاری میدهد، هنر در نگاه او نزول میکند و هرگاه که با بدبینی ویرانگر خود تامل میکند، بیش از پیش به هنر و ماهیت آن تاکید میکند.
بااین حال بدون فهم این تناقضات درک فلسفه هنر نیچه دشوار است. پس حجم عمدهای از این کتاب به مباحثی چون قلمرو شناخت بشر، ارزش علم، طبیعت و بدبینی در نگاه نیچه اختصاص یافته است. نخستین فصل این کتاب به شوپنهاور اختصاص یافته، از آنجا که نیچه یکی از مهمترین آراء خود را در کتاب «زایش تراژدی» بیان کرد که این کتاب در جوانی فیلسوف نوشته شد و در آن دوران هم نیچه سخت متاثر از بدبینی شوپنهاور بود.
یانگ در فصل دوم به رویکرد پایانی نیچه در باب هنر میپردازد، به زعم او نیچه پس از دوران جوانی با بدبینی شوپنهاور هم مخالفت ورزید اما در پایان زندگی بازهم به همان دوران شباب بازگشت و در «اراده معطوف به قدرت» همان بدبینی نخستین موج میزند، پس فلسفه هنر نیچه هم در گروه همین نگاه خواهد بود. فصلبندی این کتاب براساس آثار نیچه است.
جولیان یانگ تبلور دوران متنوع فکری نیچه را در «زایش تراژدی»، «انسانی بسی انسانی»، «دانش شاد» و «شامگاه بتان» دیده و تفکر نیچه در باب هنر را به این چهار قسمت تقسیم کرده است. جولیان یانگ معتقد است که این کتاب در اصل درباره فلسفه هنر نیچه به همراه شوپنهاور است.
این نکته هم ناگفته نماند که ترجمه بسیار بدی از «زایش تراژدی» در دهه پیش از رویا منجم منتشر شد که به اعتقاد همه صاحب نظران این ترجمه مغلوط و غیرقابل استفاده است. ترجمه این کتاب میتواند برای خوانندهای که قصد آشنایی با فلسفه هنر نیچه را دارد، مفید فایده باشد.
زیباییشناسی فرانکفورت
بعد زیبا شناختی
هربرت مارکوزه
ترجمه: داریوش مهرجویی
نشر هرمس
چاپ دوم: 1379
این کتاب نخستین بار در سال 1368 منتشر شد. شاید بتوان گفت که اگر کسی هربرت مارکوزه را هم نشناسد، دست کم مترجم آن را خواهد شناخت. این کتاب جدا از این حاشیه یکی دیگر از منابع فارسی موجود درباره زیباشناسی است. «بعد زیباییشناسی» آخرین کتاب هربرت مارکوزه است که در سال 1977 نوشته و منتشر شد.
این کتاب در آغاز برای نقد زیباشناسی مارکسیستی نوشته شد اما بعدها و در فرایند نوشته شدن از این بحث فراتر رفت و از نظریههای انتقادی مرسوم درباره این زیباشناسی بدل به چکیدهای از اندیشههای مارکوزه و چه بسا سایر اعضای مکتب انتقادی فرانکفورت در باب هنر و زیبایی شد.
در این کتاب هربرت مارکوزه شالوده بررسی و پژوهش خود را در زمینه زیباشناسی و ابعادی که تا به حال بحثی درباره آن نشده است قرار داده و به بعد معرفت شناختی هنر میپردازد. ماکوزه معتقد به تأثیرگذاری هنر بر ذهنیت افراد جامعه است.
اما از سوی دیگر تلاش میکند که از مطلق انگاشتن و بعد معرفت بخش هنر، از شیوارگی ذهن نیز پرهیز کند.
کار دیگری که مارکوزه در این کتاب پی میگیرد بررسی انتقادی مفاهیم و مضامن اصلی زیباییشناسی جدید: ذهنیتگرایی، مفهوم آزادی، خودمختاری در هنر، رئالیسم، قوه سیاسی هنر، هنر مردمی، هنر انقلابی و غیره است. مارکوزه آراء متفکران گذشته درباره این مضامین را بررسی کرده و ضمن ارایه دیدگاههای خود به نقد تفکرات گذشتگان هم میپردازد.
به هر حال این کتاب بیانگر آرای نماینده یکی از مهمترین جریانها در زیباشناسی است. متفکران مکتب فرانکفورت به بسیاری از اندیشمندان و هنرمندان پس از خود تأثیر گذاشتند و نظریات راهگشایی را در بحث درباره هنر و زیبایی از خود به جای گذاشتند.
این کتاب برای همه خوانندگانی که قصد دارند با جریانهای مهم زیباشناسی آشنا شوند توصیه میشود.
تاملات زیبایی یک فیلسوف بدبین
هنر و زیباشناسی
آرتور شوپنهاور
ترجمه: فواد روحانی
نشر زریاب
1375
این کتاب شرح فلسفه زیباییشناسی شوپنهاور است که در واقع ترجمه سومین کتاب از مجموعه چهارگانه مشهور شوپنهاور به نام «جهان همچون بازنمود و اراده» است. موضوع کتاب سوم منحصراً به هنر و زیبایی اختصاص یافته.
البته نظریات شوپنهاور در این موضوع در نوشتههای دیگری هم بیان شده ولی اساس فلسفه زیباشناسی او تماماً در همین کتاب سوم هست. نوشتههای پراکنده دیگری هم که در آثار دیگر شوپنهاور وجود دارد که بحث تازهای به اینها اضافه نمیکند و میتوان مباحث پراکنده دیگر را در حکم شرح و تفصیل همین کتاب به شمار آورد.
فواد روحانی در پیشگفتار مختصری که برای این کتاب نوشته برخی از اصطلاحات مهم در فلسفه شوپنهاور را شرح داده تا درک مطالب کتاب برای خواننده آسانتر شود. این کتاب تنها اثر ترجمه شده از شوپنهاور در باب زیباشناسی است.
البته خواننده علاقمند در کتابهای دیگری که در این مجموعه معرفی شدهاند، مطالبی درباره شوپنهاور و فلسفه هنر و زیبا شناسی او خواهد یافت.
برخی از مفاهیم که برای درک فلسفه هنر و زیباشناسی شوپنهاور اهمیت دارد، عبارتند از: اراده، امکان آزادی از اراده، شناسایی مجرد و تعیین اراده و مثال خوانندهای که با این اصطلاحات آشنایی ندارد قطعاً به کنه تفکر شوپنهاور پی نخواهد برد. به همین علت به خواننده این کتاب توصیه میکنیم که اگر از پیشگفتار کتاب به این مفاهیم مهم در فلسفه شوپنهاور پی نبرد از مطالعات کتاب صرف نظر کند.
دلیل این حکم که قطعی هم نیست دشواری آثار شوپنهاور است. با این حال مترجم تمام تلاش خود را برای ارایه ترجمه قابل قبولی از متن کرده. ناگفته نماند که ترجمه کتاب از اصل آلمانی نیست و مترجم از ترجمه انگلیسی و فرانسه آن استفاده کرده است.
هنر شاعری
هنر و تاریخ
اکتاویو پاز
ترجمه: ناصر فکوهی
انتشارات توس
1376
اکتاویوپاز در ایران بیشتر با عنوان شاعر شناخته شده تا یک نظریهپرداز و منتقد ادبی و هنری. به همین علت اشعار مهم او با ترجمههای خوب و بد موجود، و مقالات او کمتر ترجمه شدهاند.
کتاب «هنر و تاریخ» با ترجمه ناصر فکوهی (که ترجمه چندان قابل قبولی هم نیست) دربرگیرنده مقالات اکتاویوپاز در زمینه زیباشناسی، ادبیات و هنر در مکزیک است.
این کتاب دو بخش دارد که هر بخش آن چهار فصل دارد. بخش اول زیر عنوان «درباره زیباشناسی-حضور و حاضر» به دیدگاه پاز درباره موضوعات مختلف در فصول جداگانه میپردازد. اولین فصل این بخش بررسی آراء بودلر در نقد هنری است.
«اندیشه در سپید» عنوان فصل بعدی است که پاز در آن عمدتاً به جنبشهای مدرن هنر نظر داشته و نقد و تحلیل آن پرداخته است. «شهریار/دلقک» مقالهای درباره آثار «هانری میشو» است.
بخش دوم مقالات کتاب فقط به «هنر در مکزیک» اختصاص دارد. هنر مکزیک در قرن بیستم با آثار اجتماعی و سیاسی که عمدتاً در نقاشی دیواری تبلور یافت، هنرمندان خلاق خود را به جهان معرفی کرد. پس از این جریان کشور مکزیک مورد توجه هنرمندان و نظریهپردازان هنر قرار گرفت.
خواندن مقالاتی از یک نظریهپرداز چیره دست که اشرافی شگرف بر هنر وطن خود دارد، باعث میشود که به هنر مکزیک نگاه ژرفتری داشته باشیم. «ماده و مفهوم»، «نقاشی اجتماعی در مکزیک»، «تامایو» و «خنده و کفاره». عناوین مقالات بخش دوم کتاب هستند.
هنر و فلسفه تحلیلی
فلسفه تحلیلی هنر
علی رامین
فرهنگستان هنر
1383
فلسفة تحلیلی، در وجه کلی، مفاهیمی را به تحلیل میگیرد که در زندگی فکری و عملی انسان حائز اهمیتاند. از جملة این مفاهیم، هنر است که در حیات معنوی انسان و کیفیت زندگی او نقشی بس مهم و درخور توجه را داراست.
بهگواهی مورخان و مردمشناسان، هیچ جامعة انسانی را نمیتوان یافت که در آن نشانههایی از پویشهای هنری و آفرینش ذوقی توجه برانگیز نباشند هدف فلسفة تحلیلیِ هنر، کندوکاو و تجزیه و تحلیل مفاهیمی است که آفرینش هنری و نظر ورزیدن دربارة آن را امکانپذیر میسازند.
مفاهیمی همچون مفهومِ خودِ هنر و نیز بازنمایی، فرانمایی (اکسپرسیون)، فرم هنری و زیباشناسی. فیلسوفِ تحلیلی همچنین ممکن است بر رشتههای مختلف هنری مانند ادبیات، موسیقی، تئاتر، نقاشی و غیره تأمل کند و چیستی آنها را به تحلیل گیرد.
نیز، به رسم معمول، به ژانرهای مختلف هنری از جمله قصه، تراژدی، کمدی، غزل و جز اینها نظر دوزد و مفاهیم دخیل در آنها را بررسی تحلیلی کند.
زیبا شناسی در تدوین فیلم
زیباشناسی، تاریخ و نظریههای تدوین فیلم
احمد ضابطی جهرمی
دانشکده صدا و سیما
1385
این کتاب طی بررسی تحولات تدوین سینمای صامت به کسب شناخت تاریخی و تحلیل زیبایی شناسی - فنی در سه حیطه همبسته از موضوع تدوین در این دوره از تاریخ سینما میپردازد:
1- حیطه تاریخ نگاری و شناخت نظریههای تدوین،
2- حیطه شناخت تحلیلی تدوین،
3- حیطه طبقه بندی و معرفی روشها و ساختارهای زیبایی شناسی تدوین.
مشی کلی که کتاب در چهارچوب نظری خود دنبال میکند، در واقع شیوهای خاص از تاریخ نگاری سینماست که توام با شناخت و استنتاج ( به صورت توصیفی - تحلیلی) از مقوله تدوین و تاثیر آن بر تحول شکل و زیبایی شناسی سینمای دوره صامت است.
نویسنده در این سه حیطه از توصیف عادی رویدادها و شرح تحولات تاریخی تدوین در ادوار مختلف سینمای صامت فراتر میرود و در زنجیرهای از روابط متقابل تدوین و دیگر جنبههای سینمایی و غیر سینمایی (زمینههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هر دوره) توصیف را به تحلیل و تبیین تبدیل میکند. به این معنای که ابتدا کل (سینما) را مورد شناسایی قرار میدهد و سپس یکی از مهمترین اجزاء آن (تدوین) و نقش آن را در توسعه زیبایی شناسی و رشد کیفی کل، تحلیل، بررسی و نتیجه گیری میکند.
در حیطه سوم، مولف کاربردهای ابداعی و ویژگیهای زیبایی شناسی ساختارهای تدوینی در این دوره را با ذکر مثالهایی از فیلمهای شاخص معرفی میکند.
مولف با محور قرار دادن تدوین، آگاهی و شناخت ویژهای به مخاطبان از این دوره تاریخی سینما میدهد. کسب این شناخت از طریق مطالعه کتب مربوط به تاریخ عمومی سینما میسر نیست و نیاز به تاریخ نگاری اختصاصی تدوین دارد.
با توجه به محدودیتها و مشکلات هر نوع تاریخ نگاری از سینمای صامت، به ویژه دوره سینمای اولیه که در فصل اول به آن پرداخته شده آثار و شخصیتهای مطرح در این کتاب، مهمترین و تعیین کننده ترین عوامل برای تحول تدوین تلقی میشوند. برای گروهی از این شخصیتها قطعا از دیوید گریفیث به بعد تدوین به عنوان یک انتخاب آگاهانه یا یک تمایل جدی زیبایی شناسی است.
از این رو این نوشته بر اندیشهها، ابداعات، آثار و از مرحلهای به بعد بر روشها، ساختارها، نظریهها و مفاهیم تثبیت شده تدوین در دوره صامت بنا خواهد شد و در همه مراحل بر یک جمع بندی و نهایتاً نتیجه گیری استوار خواهد بود. کتاب حاضر در هفت بخش و بیست و یک فصل تنظیم شده است.
در انتها پس از موخره، پیوست مختصری نیز به منظور توضیح تحول بنیادی و تعیین کنندهای که در اواخر دهه 1920 در فناوری سینما روی داد و به دوره صامت پایان بخشید به کتاب افزوده شده که طی آن به طور موجز کیفیت شکلی فیلمهای اولیه ناطق، به ویژه از لحاظ تدوین، تشریح میکند.
هنر پیوند قطعات تصویر و صدای فیلم برای خلق یک کل معنا دار، بر اساس طرحی داستانی و یا اندیشهای معین با دادن وحدت و انسجام به آنها یکی از بدیهی ترین و در عین حال از مهمترین روشهای بیانی سینما است. این فرایند هنری - تکنیکی همان شکلی از بیان سینمایی است که در فارسی آن را تدوین فیلم میخوانیم و بعدا به اقتضای هر بخش از موضوع این کتاب از جنبههای فنی، نظری، زیبایی شناسی و تاریخی آن را با یکی از اصطلاحات مونتاژ، ادیتینگ و کاتینگ معرفی میکنیم.
موضوع این حیطه وسیع از هنر فیلم سازی که سابقهای تقریبا برابر با تاریخ سینما دارد مطالعه و بررسی فنون اجرایی - تکنیکی و شناخت روشهای بیانی - زیبایی شناسی پیوند نمادهای فیلم در حال و گذشته سینماست. حیطههای اصلی و عمده هنر تدوین فیلم به طور کلی عبارتند از: تاریخ، نظریه، زیبایی شناسی (ساختار و گونه شناسی تدوین، همچنین بررسی روابط فضایی، زمانی، گرافیکی و ریتمیک نمادها)، تکنیک (فنون اجرایی و جنبههای عملی تدوین در مرحله پس تولید فیلم).
عموم تاریخ نگاران و نظریه پردازان سینما، به ویژه گروهی که در نیم قرن نخست تاریخ سینما به بررسی و اظهار نظر در زمینه زیبایی شناسی فیلم و مقوله بیان در سینما پرداختهاند معتقدند که یکی از مهمترین و بارزترین ویژگیهای فیلم صامت، تدوین است. نظریهپردازان شکلگرای سینما، مثل آیزنشتاین، کولشوف، پوددفکین، بالاژ و تا حدودی آرنهایم تدوین را مهمترین عاملی دانستهاند که از تصویر متحرک هنر ساخته است.
به طور کلی این گروه از نظریه پردازان بر پیدایش تدوین و تکامل شیوههای آن به عنوان اساسی ترین جنبه هنری فیلم صامت تاکید اساسی دارند و معتقدند که فیلمهای اولیه تاریخ سینما را نمیتوان هنر فیلم خواند زیرا از مهمترین ویژگیهای زبان سینما، و از جمله تدوین بی بهره هستند: این فیلمها از لحاظ نمایشی و به طور کلی از جنبه میزانسن تقلیدهایی از تئاتر به شمار میآیند از جنبه روایتی از ادبیات داستانی تقلید میکنند و از جنبه تصویری نیز فقط یک چیز از عکاسی بیشتر دارند و آن حرکت است.
به طور کلی این عقیده که سینما زمانی در مسیر تکامل هنری خود قرار گرفت که با استفاده از تدوین راه خود را از تئاتر جدا کرد و هر چه تدوین بیشتر متحول شد و شکوفا گشت سینما هم به استقلال هنری بیشتری در شکل دست یافت و زبان و بیان اختصاصیتر و غنی تری یافت، چکیده مطرح ترین نظریههای کلاسیک فیلم درباره زیبایی شناسی سینمای صامت است.
مهمترین نتیجه و بررسی که مولف به جنبههای برجسته زیبایی شناسی فیلم در دوره صامت که از آن با عنوان زیبایی شناسی کلاسیک فیلم نیز یاد میشود چنین برشمرده است. چون در دوره صامت تصویر فیلم بدون صدا و سیاه و سفید بود در نتیجه خلق تاثیر نسبتا کاملی از واقعیت تقریبا کار مشکلی به نظر میرسید آرنهایم نظریه خود را روی همین مسئله یعنی روی ناتوانی سینما در نمایش کامل واقعیت پی ریزی کرده است.
تدریجاً در دوره ناطق، با استفاده از عواملی جون انواع صدا، حرکت دوربین، افزایش عمق میدان (وضوح) تصویر، رنگ و پرده عریض تا حدی از شدت این مشکل کاسته شد.
زیبایی شناسی کلاسیک فیلم، امر مقایسه و انطباق سینما را از جنبههای توان و ظرفیت هنری با سایر هنرها، به ویژه با نقاشی و ادبیات آسان کرد. این زیبایی شناسی واقعیت گرا بودن را براسی سینما یک ویژگی ذاتی تلقی میکرد اما مراعات آن را برای فیلمساز جایز نمیشمرد.
به این معنی که معتقد بود: واقعیت گرایی جزء خصلت ماشینی تولید تصویر متحرک و یک تحمیل فنی و اجباری است، فیلمساز خلاق کسی است که از این سطح واقعیت گرایی عبور کند و واقعیت جدید سینمایی یا هنری را بیافریند که در طبیعت و یا زندگی همتایی ندارد.
این زیبایی شناسی هر نمای فیلم را معادل یک واحد ساختاری درست مثل نشانه یا واژه به شمار میآورد. به همین دلیل نیز این تلقی باعث شد که نما بیشتر از لحاظ تدوینی مورد توجه قرار گیرد. به ویژه در نزد اغلب فیلمسازان و نظریه پردازان روسی دهه 1920 این ارج تدوینی نما بسیار مورد توجه و تاکید قرار گرفت.
اصول این زیبایی شناسی را عمدتا فیلمسازان روسی در آخرین دهه سینمای صامت مدون کرده و به کار بستند، به ویژه اینکه اصول مذکور با نگرش فلسفی، اجتماعی و سیاسی آنها از هنر انطباق یا همخوانی کاملی داشت.
در میان نظریه پردازان مطرح این زیبایی شناسی، یکی بلا بالاژ مجارستانی است که تمایل زیادی به مکتب مونتاژ در روسیه دهه 1920 نشان میداد و به طور کلی در جناح روسهای شکل گرا فعالیت داشت. دو نظریه پرداز دیگر، هوگومانستربرگ و رودلف آرنهایم، نظریه پردازان اصالتاً آلمانی هستند که هر دو از دیدگاه مکتب رواشناسی گشتالت (هنرشناسی گشتالتی) به سینما مینگریستند.
این دو گرچه به اندازه نظریه پردازان مکتب مونتاژ تدوین را عمده نمیکردند اما برای آن ارج زیادی قائل بودند به ویژه آرنهایم که زمانی به طرح ریزی نظریه خود پرداخت که سینمای صامت به خصوص مکتب مونتاژ در اوج بود اما نظریه مانستربرگ به سالهای جنگ جهانی اول مربوط میشود که در آن سالها هنوز عملا تحولات زیبایی شناسی خیلی عمیقی در سینما و از جمله در ساختارهای تدوین به وجود نیامده بود.
جستارهایی زیباشناسانه
دانشنامه زیباشناسی
مجموعه مقالات
فرهنگستان هنر
1385
منوچهر دین پرست: دانشنامه زیباییشناسی آخرین کتابی است که در سال جاری درباره زیباییشناسی منتشر میشود. البته پیش از این خبر انتشار این کتاب از سوی رسانههای فرهنگی اعلام شده بود اما از انتشار آن خبر تا به حال که این کتاب در دسترس علاقهمندان قرار گرفته دست کم دو سال میگذرد.
این کتاب به صورت گروهی ترجمه شده و مترجمان آن منوچهر صانعی دره بیدی، امیرعلی نجومیان، شیده احمدزاده، بابک محقق، مسعود قاسمیان و فرهاد ساسانی هستند. البته نا گفته نماند که ویراستار این مجموعه مشیت علایی است.
امروزه زیباییشناسی فلسفی رشتهای است زنده و جذاب، حال آنکه بیست یا سیسال پیش از این، فیلسوفان عموماً بر این باور بودند که نمیتوان نکات فلسفی مهمی را درخصوص هنر عنوان کرد.
کسانی که از منظری غیرفلسفی به هنر مینگریستند گلهمند بودند که فیلسوفان معاصر درحقیقت چیز مهمی به آنها نگفتهاند، بهقول بارنت نیومن، از نقاشان آن دوره، «زیباییشناسی برای هنرمندان حکم پرندهشناسی برای پرندهها را دارد».
حتی در آن زمان هم این همگراییِ تأسفبارِ دیدگاهها بستر مساعدی یافت. امروزه، برای این همجواری هیچ توجیهی وجود ندارد. فلسفه بار دیگر زیباییشناسی را کشف کرده است، و کتاب حاضر حاصل توجهی است که دیگربار فیلسوفان به هنر ابراز داشتهاند.
بخشی از این جریانْ ناشی از توجه فزایندة فیلسوفان به مکانیسم، تاریخ و نقد هنرها، ازجمله ادبیات، موسیقی، نقاشی، معماری و سینما بوده است، و نیز ناشی از وقوف بر اینکه مسائل فلسفی از جزئیات و ویژگیهای رسانههای هنری نشئت میگیرند. درک هنر درکل اصولاً موقوف بر درک و فهم یکایک هنرها و شناخت ماهیت و هویت یگانة آنهاست.
برخی از فیلسوفان به نوشتن دربارة بعضی از رمانها، اشعار، سمفونیها و فیلمها پرداختهاند، و در این کار دقت و تعمقی هم طراز کار منتقدین ادبی، موسیقیشناسان و منتقدین هنری و سینمایی نشان دادهاند.
احیای توجه فلسفی به زیباییشناسی تا حدی نیز ناشی از این فکر است که شناخت بسیاری از موضوعات مهم و عام فلسفی، همچون ماهیت بازنمایی، تخیل، عاطفه و بیان، بدون بررسی نقش آنها در هنر و فهم هنری ممکن نیست، چراکه این دو حوزه منصة ظهور برخی از جالبترین و پیچیدهترین نمودهای موضوعات فوق بودهاند.
دلیل دیگرِ توجه به زیباییشناسی را باید در گسترش پلورالیسم در خود فلسفة تحلیلی جُست، که از کانونهای فلسفة زبان و فلسفة علم برخاسته و در پی آن است که حوزههای جدیدی، همچون اخلاقیاتِ کاربردی، فلسفة سیاسی، علوم شناختی، و زیباییشناسی را فتح کند.
کتاب حاضر، عمدتاً در چارچوب فلسفة تحلیلی تدوین شده و همچون آن جریان فلسفی، خود را به روشنیِ بیان و دقت استدلال ملزم میداند، علاوهبرآن، خود را متعهد میداند پلورالیسمِ فزایندة رویکرد تحلیلی را بسط دهد. همچنین، کتاب حاضر با طرح نظرات متفکرین خارج از جریان تحلیلی نشان میدهد که زیباییشناسی تحلیلی میتواند از آنها چیزها بیاموزد.
هدف کتـاب حـاضر معرفـی بسیـاری از موضوعـات و متفکرین مهم زیباییشناسی فلسفی است، و به این ترتیب، میتوان از آن بهعنوان کتاب درسی دانشگاهی برای دروس فلسفة هنر استفاده کرد. اما جز آن، برای غیرفیلسوفانی هم که بخواهند از عقاید زیباییشناختی فلاسفه اطلاع یابند خالی از لطف نیست.
بخشی از بهترین نوشتههای امروزِ زیباییشناسی نیز در این کتاب آمده است. نویسندگان مقالات را هم، دانشوران صاحبنظرِ بلندمرتبه و هم پژوهندگان برجستة جوانتر تشکیل میدهند. ویراستاران کتاب از مؤلفین خواستهاند که به بررسی محض موضوع خود بسنده نکرده نظرگاههای شخصی خویش را نیز انعکاس دهند. حاصل کار نهفقط برای نوآمدگان زیباییشناسی که برای متخصصان این رشته نیز جالب توجه خواهد بود.
کتاب در چهار بخش تنظیم شده است. بخش نخست تاریخی است و بسیاری از نویسندگان کلاسیکِ این موضوع و همچنین برخی از متفکران صاحبنفوذ متأخر فلسفههای تحلیلی و اروپایی را دربرمیگیرد. ملاک ما در این بخش برای اختصـاص فصل یـا بخشـی از یک فصل بـه یک نـویسنده، کاملبودنِ نسبی نوشتههای او بوده است. (بحث مربوط به نظریة پسامدرنیسم را باید مستثنی’ دانست.)
چهرههای مهمی که هنوز مشغول شرحوبسط نظریات خود هستند در بخشهای دیگر کتاب، که به مباحث موردنظر آنها اختصاص دارد، موردبحث قرار گرفتهاند. بخش دوم کتاب به مفاهیم و نظریههای اساسی زیباییشناسی اختصاص یافته است، و به مسائل مهمی همچون تعریف «هنر»، ماهیت امر زیبا و موازین تفسیر درست میپردازد.
در بخش سوم از مسائل مشخصتـری، از قبیل هنر و شنـاخت هنر و احسـاسـات و عواطف و همچنین چالشهای فمینیسم، زیبایـیشناسـی زیستمحیطـی و نقش هنـر عـامـهپسند در مواجهـه بـا زیبایـیشناسـی سنتـی بحث شده است. موضوع بخش آخر هنرهای نُهگانـه است: موسیقـی، نقاشـی، عکاسی، سینما، ادبیات، تئاتر، رقص، معماری و مجسمهسازی.
بهاینترتیب، کتاب حاضر را میتوان مکمل مناسب دروس زیباییشناسی قرار داد: چه آنجاکه این رشته از منظر تاریخی تدریس میشود، چه آنجاکه تأکید بر مسائل و موضوعات زیباییشناسی است، و چه در مواردی که هدفِ آموزشْ پرداختن به هنرهای نُهگانه باشد.
هـرچند کتـاب حـاضر چشماندازی وسیـع و نـو از زیباییشناسی بهدست میدهد، پیداست که در کتابی با این حد و اندازه نمیتوان به همة موضوعات مهم و جالب این رشته پرداخت، ازاینرو خوانندگان میتوانند نظراتشان را درمورد مطالبی که بهعقیدة آنها میبایست گنجانده میشد اعلام دارند، و ما احتمالاً بسیاری از این پیشنهادها را، بهویژه در بخش تاریخی که از غنای کمنظیری برخوردار است، خواهیم پذیرفت.
بااینهمه، ما تصور میکنیم که این مجموعه تنوع، جذابیت و مفاهیم اصلی زیباییشناسی امروز را به خواننده انتقال میدهد. ما از نویسندگان کتاب خواستهایم که بهجای مدخلهای کوتاه بهشیوة واژهنامه، فصلهای مربوطه را براساس تقریباً 5000کلمه تنظیم کنند.
این حجم به آنها امکان میدهد که مطلب خود را با قدری تفصیل بیان کنند، و درعینحال میتوان در یک نشست مطلب مزبور را خواند و بهاینترتیب امکان گنجانیدن طیف وسیعی از مقالات در کتابی نهچندان حجیم نیز فراهم میآید. هر فصل خواننده را به دیگر فصلهای مرتبط با آن موضوع ارجاع میدهد و فهرست آثار موردبحث را نیز در اختیار خواننده میگذارد، و در مواردی که نویسنده لازم دانسته، خواننده را به منابع بیشتری ارجاع میدهد.
بهاینترتیب، خواننده امکان وسیعتری مییابد که نکات موردعلاقهاش را در موضوعات مطرحشده دنبال کند. حق آن است که کتاب حاضر را در حکم دعوت به زیباییشناسی قلمداد کنیم.
اَعلام این کتاب را عموماً اسامی نظریهپردازان، فیلسوفان، هنرمندان و نویسندگان تشکیل میدهد و به نام شهرها و مکانها کمتر اشاره شده است. در ضبط اَعلام تا حد امکان سعی شده به تلفظ اصلی نامها در کشور مبدأ نزدیک شود مگر در مواردی که ضبط جاافتادهای در فارسی موجود بوده یا ترانویسی دقیق آن نام مشکلاتی برای خوانندة فارسیزبان بـهوجود مـیآورده است.
البتـه در برخـی موارد بـه رغم جستجوی بسیار موفق به یافتن آوانگاری نامها نیز شدهاند که در این صورت از آشناترین شیوههای ترانویسی بهره جستهایم. درهرحال واقعیت این است که ضبط اَعلام زبان فارسی هنوز شکلی مدون نیافته و ممکن است حتی در کتابی واحد، مانند این کتاب، موارد تناقضآمیز هم بهچشم بخورد.
واژهنامة این کتاب بهصورت دوسویه (انگلیسی فارسی و فارسی انگلیسی) در انتهای کتاب آمده است. مدخلهای واژهنامه الزاماً واژگان تخصصی زیباییشناسی و فلسفة هنر نیستند. بسیاری از آنها واژههایی هستند که خوانندة کتاب به کمک آنها به درک صحیح تری از مطلب خواهد رسید.
البته، برخی از معادلهای پیشنهادی مترجمان و ویراستار اولین بار در این کتاب مطرح شدهاند و لزوماً بهترین معادل برای اصطلاحات تخصصی به شمار نمیروند. زیبایی شناسی در ایران هنوز نوپاست و طبعاً معادلهای فارسی این رشته هم تا پختهشدن و جا افتادن باید از صافیهای متعدد بگذرند.
نمایة انتهای کتاب برگردان نمایة کتاب انگلیسی با اندکی تغییرِ ناگزیر است. محتوای این نمایه را اسامی اشخاص، مکانها، آثار (اعم از آثار هنرهای تجسمی و آثار مکتوب و فیلم و جز آن)، و موضوعات تشکیل میدهد که بهویژه نمایة موضوعی این کتاب کلید ورود به مباحثی بهشمار میرود که در فهرست مطالب کتاب یافت نمیشود و بهکمک آن میتوان بهسرعت صفحة موضوع موردنظر را پیدا کرد.