تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۸۵ - ۰۹:۱۴

«سند طرح جامع و تفصیلی پایتخت از ابتدای سال 86 اجرایی خواهد شد.»

 این جمله را می‌گذارد کنار یک انشاءالله و تأکید می‌کند که به کمک شورای عالی شهرسازی و تأکید شهردار تهران، دو طرح جامع و تفصیلی برای پایتخت با بررسی‌های کارشناسی و نظارت مستقیم دکتر قالیباف به طور همزمان پیش می‌رود تا برای دستیابی به این اسناد، زمان کمتری گرفته شود.

جلیل حبیب‌اللهیان، رئیس مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران، با حفظ سمت، معاون شهرسازی و معماری شهر تهران نیز هست، به همین خاطر اطلاعاتی که در مورد موضوع بحث برانگیز تهیه اسناد جامع و تفصیلی ارائه می‌دهد، دقیق و کامل است.

 «موقعیت ملی و فراملی، منطقه‌ای و شهری تهران، در کنار از دست ندادن زمان این باور را برای مدیریت شهری قوی‌تر کرد که طرح جامع و تفصیلی شهر تهران باید به طور همزمان تهیه شود.»نکته‌های پنهان در مورد تهیه این طرح‌ها،‌ در یک مصاحبه2 ساعته در مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است.

برای بسیاری از افراد مهمترین نکته مبهم در تهیه طرح جامع و تفصیلی دلایل ضرورت تهیه و نحوه تهیه آن است، در این مورد توضیح دهید؟
- طبق قوانین و مقررات فعلی که ملاک عمل است تهیه طرح جامع شهرها به عهده وزارت مسکن و شهرسازی است و از نظر قوانین، شهرداری‌ها مسئولیتی برای تهیه این طرح ندارند.

در مورد تهران استثنایی در مورد تهیه طرح تفصیلی وجود دارد و مسئولیت تهیه آن بر عهده شهرداری است اما در مورد بقیه شهرها تهیه طرح تفصیلی برعهده وزارت مسکن است. اولین طرح جامع تهران در سال 1349 به تصویب رسید و به طرح اول معروف است. آن طرح تقریباً اولین سند هدایت توسعه تهران بود که از قبل از انقلاب تا اوایل انقلاب و بعد از پیروزی انقلاب ملاک عمل بوده است اما در همان سالهای اول به دلایلی آن طرح کنار گذاشته شد.
در سال‌های اخیر از یک طرف به دلیل نابسامانی‌ها و پایان قانونی طرح جامع ا ول که 25 سال از زمان آن گذشته بود و از سوی دیگر از آنجا که وزارت مسکن و شهرسازی از دهه 60 شروع به تهیه طرح دوم کرد که تحت عنوان طرح ساماندهی تهران و بعد به عنوان طرح جامع دوم عنوان شدپرداخت.

 در سال 70،71 این طرح به عنوان طرح جدید به شهرداری ابلاغ شد که باز هم قرار بود بر مبنای این طرح، طرح تفصیلی دیگری توسط شهرداری تهیه شود و ملاک عمل قرار گیرد که متأسفانه این اقدام صورت نگرفت و آن طرح توسط شهرداری بایگانی شده و غیر قابل اجرا اعلام شد.

بنابراین همانطور که ملاحظه می‌کنید سه، چهار دهه تهران با این عظمت ، روند رو به گسترش ، افزایش جمعیت و تحولاتی که پیرامون و اطراف آن اتفاق می‌افتد بدون برنامه و سند برای اداره آن اداره شد و بهتر است بگوییم اداره نشد، گذران کرد چون اداره کردن حتماً با برنامه معنی می‌دهد.


این بحث از سال 78 در شورای عالی شهرسازی مطرح شد که برای تهران باید فکری ‌کرد و نمی‌توان تهران را بدون برنامه، سند و دستورالعمل اداره کرد و چون از نظر وزارت مسکن و شورای عالی شهرسازی طرح ابلاغیه به شهرداری کماکان قانونی و ملاک عمل بود مقرر شد که شهرداری تهران طرح تفصیلی را هرچه سریعتر تا شهریور 79 براساس آن طرح تهیه کرده و اجرا کند که متأسفانه این اقدام هم صورت نگرفت و بحث بین وزارت مسکن و شهرداری تهران در رابطه با چگونه اداره کردن شهر ادامه داشت تا اینکه فکری و راهی برای برون‌رفت از این مشکل مطرح شد.

 آن فکر هم لزوم تهیه طرح برای پایتخت و تأکید برای تهیه هر دو طرح جامع و تفصیلی برای پایتخت بود به دلیل اینکه تهران نه می‌توانست به طرح جامع استناد کند و بدون طرح تفصیلی هم که نمی‌تواند به کار خود ادامه دهد.

 با این تفاسیر یک همکاری همه جانبه بین شهرداری و وزارت مسکن و شهرسازی شروع شد، چون طبق قانون شهرداری از این وظیفه مبرا است؟
- درست است، قرارشد وزارت مسکن و شهرسازی علیرغم تکالیف قانونی که برعهده دارد و شهرداری براساس تکالیف کنونی سر یک میز بنشینند، تفاهم کنند و یک فعالیت مشترک را پایه‌‌ریزی کنند و بر مبنای آن فعالیت مشترک، همزمان طرح جامع و تفصیلی را تهیه کنند.

 این حرکت منجر به یک موافقت‌نامه در مهرماه سال 82 شد و در نهایت توافق تهیه همزمان طرح‌های جامع و تفصیلی تهران بین وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداری تهران عملیاتی شد و در دستور کار قرار گرفت.

براین اساس یک نهاد برای این کار تهیه شد که براساس توافق بود و مقرر شد این نهاد در شهرداری شکل بگیرد و وزارت مسکن هزینه‌های طرح جامع و شهرداری هزینه طرح تفصیلی را بدهد و از طریق یک شورای راهبردی که متشکل از وزارت مسکن، وزارت کشور، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، شهرداری تهران، شورای شهر و تعدادی از دانشگاهیان و کارشناسان با تجربه و مدیران با سابقه اجرایی ،بود وبعد هم استاندار تهران به این جمع اضافه شدند و این مجموعه شورای راهبردی تهیه این طرح‌ها را تشکیل داد و در نهایت جریان تهیه طرح‌های جامع و تفصیلی به صورت همزمان در یک کار کاملاً نو و با یک رویکرد کاملاً جدید آغاز شد و از ابتدای سال 83 جریان تهیه این دو طرح وارد یک جریان وسیع علمی و عملیاتی شد.

در این رابطه 22مشاور در مناطق مستقر شدند که طرح‌های مناطق را در دست بگیرند، یک مشاور اصلی طرح جامع را در دست گرفت و 6مشاور هم به شش موضوع مطالعه مانند حمل و نقل و ترافیک، زلزله، سیل، محیط‌زیست، آب و نظامات مالیه و مدیریت شهر پرداختند. 

 بحث‌های مختلفی در مورد تهیه طرح جامع و نوع نگاه آن به تهران وجود دارد، نظر شما در این زمینه چیست؟
- بسیاری از کارشناسان معتقدند این طرح باید تمام مسائل را در خود مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار دهد و با یک نگاه به آینده پیش‌بینی‌هایی  برای آینده ‌کند، در یک برهه 20ساله، در مورد جایگاه تهران موضوع چشم‌انداز آن فکر کند و راهکار و برنامه ارائه دهد و تکلیف شهر را با تمامی ابعاد روشن کند.

برخی دیگر از این کارشناسان تصور می‌کنند که طرح جامع و تفصیلی که لازم و ملزوم یکدیگر هستند تنها باید ضوابط و مقررات شهرسازی را برای تهران ارائه دهند و نقش دیگری ندارند. این دو دیدگاه هنوز هم هست اما واقعیت این است که اگر بخواهیم به ظواهر قوانین و مقررات این دو طرح مراجعه کنیم، رویکرد سوم را معرفی می‌کند و این طرح‌ها به طرح‌های شهرسازی و کالبدی معروف شده‌اند ،اما در حقیقت  ما صرفاً نمی‌توانیم بدون توجه به مسائل اقتصادی، جمعیتی و اجتماعی مسائل شهر را حل وفصل کنیم.

برنامه‌دادن و برنامه‌ریزی کردن برای تحولات کالبدی شهر بدون توجه به این گزینه‌ها، ضمانت اجرای پیدا نمی‌کند. ما این موضوع را هدف قرار دادیم به این معنا که بایستی مسائل دیگر شهر را ببینیم تا بتوانیم یک شهرسازی درست داشته باشیم و پیش‌بینی‌هایمان در این دو طرح، ضمانت اجرایی پیدا کرده و محقق شوند.


از سوی دیگر ما براساس نیازهای فوتی و ضروری تهران، باید حرکت کنیم تا هر چه زودتر پایتخت را در موضوعات ساخت و ساز از بی‌برنامگی نجات دهیم. یعنی آن چیزی که برای ما اهمیت داشت این بود که ما اگر روند ساخت و ساز تهران را هر چه سریع‌تر، طبق یک برنامه جامع به نظم در نیاورده و بسامان نکنیم، چیز دیگری باقی نمی‌ماند تا در بعد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مسایل شهر راحل کنیم، یعنی نابسامانی‌های ناشی از بی‌برنامگی در ساخت و ساز موجب ایجاد این همه معضلات در پایتخت شده است، ترافیک، حمل و نقل، آلودگی محیط‌زیست، آلودگی صوتی، سوخت بالای بنزین و مسکن نامناسب و... رفاه در تهران وجود ندارد و پایتخت شهری را حتی برای زندگی نیست و این موضوعات نشان می‌داد اگر تهران بخواهد به این روند ادامه دهد، قطعاً در آینده دچار بحران خواهد شد، بنابر این ضرورت اول طرح‌های جامع و تفصیلی این بود که ضمن توجه به همه ابعاد هر چه زودتر سندی را ارایه دsسازها را به نظم در آورد و کنترل کرد  تا شهر قوام پیدا کند و براساس آن بتوان اهداف دیگری را دنبال کرد.

 با توجه به جایگاه تهران به عنوان یک پایتخت کشور اسلامی، باید توجه ویژه‌ای به این موضوع شود، نظر شما در این مورد چیست؟
- برای تهران از یک نظر سه جایگاه متصور است. تهران به عنوان یک کلانشهر بزرگ و مرکز جمهوری اسلامی هم نقش ملی باید ایفا کند و هم نقش فراملی، به هر حال تهران باید مرکز اداره جمهوری اسلامی باشد، پس باید یک نقش ملی ایفا کند و از طرفی باید بتواند با شهرهای اطراف کشورهای پیرامون رقابت کرده  و نقش داشته  و به عنوان یک شهر جهانی مطرح باشد.

 اگر نتوانیم برای تهران موضوعاتی را تعریف کنیم تا این نقش را ایفا کند، جمهوری اسلامی نمی‌تواند نقش منطقه‌ای را به دوش بکشد. چشم‌انداز 20 ساله نظام که به تأیید مقام معظم رهبری رسید و لازم الاجراست تهران را برای 20 سال آینده کشور برتر منطقه معرفی می کند. از سوی دیگر یک نقش دیگر هم دارد، وآن نقش محلی و شهری خود پایتخت است. بنابر این تهران در سه سطح باید نقش ایفا کند.

 دو نکته دیگر هم در اینجا مطرح می‌شود یکی مدیریت براین نقش‌ها و دیگری ابزار نقش آفرینی تهران، در این مورد باید چه روندی پیش گرفت؟
- این موضوعات هم باید در سه سطح اعمال شود. به تعبیر دیگر نقش ملی و فراملی تهران را چه کسی می‌تواند محقق کند؟ به غیراز شهرداری و شورای شهر تهران . چه کسی باید این کار را بکند؟ دولت یا مجلس؟ البته این موضوع بدون مشارکت مدیریت شهری محقق نخواهد شد. ابزارهایی باید از بالا به کمک مدیریت شهری بیاید. مطلب دوم نقش منطقه‌ای تهران است که مجموعه شهری و استان تهران را در برمی‌گیرد.

 آیا مدیریت شهری تهران و شورای شهر تهران می‌توانند نقش منطقه‌ای و استانی تهران را ایفا کنند؟ نه در واقع این کار نیز به عهده نهاد استانی و شورای برنامه‌ریزی استان و استاندار که نماینده دولت در استان هستند، است. اما در درون شهر، آن کسی که اختیار مدیریت و نقش آفرینی را دارد، شورای شهر و شهرداری است. پس در واقع می‌خواهیم بگوییم تهران سه سطح برنامه‌ای دارد، ملی و فراملی ، یک نقش منطقه‌ای و نقش شهری به همین دلیل از  نظر مدیریت نیز باید شامل این سه سطح باشد.

 بنابر این سند جامع تهران از یک طرف باید دولت و مجلس را خطاب قرار دهد و یک سری اهداف و راهبردها در طرح قرار گیرد که تکلیف دولت و مجلس را مشخص کند. به همین خاطر این قسمت باید با مشارکت آنها تهیه و با مشارکت آنها تصویب و در نهایت با مشارکت آنها اجرا شود.


بنابر این، سند طرح جامع تهران در واقع باید برای این بخش یک سری راهبرد ارایه دهد. یک جریان برای محل است یعنی پیرامون و منطقه شهری تهران و یا به تعبیر دیگر استان تهران که باید در آن قسمت هم یک سری از تکالیف را مشخص کند.

پس طرح جامعه نمی‌تواند تنها در محدوده تهران و توسط شهرداری و شورای شهر تهیه شود. این طرح در قسمت پایانی عمیق می‌شود تا شهرسازی تهران را درست کند و بخش‌هایی را که در بعد شهری است پاسخ دهد. طرح تفصیلی این سیاست‌های اجرایی کلان را به سیاست‌های اجرایی مقیاس خرد تبدیل می‌کند، بنابر این سند طرح تفصیلی یک سند دو هزارم است که در آن تمام اهداف و سیاست‌های طرح جامع به صورت اجرایی ملاک عمل قرار می‌گیرد.

طرح جامع از یک طرف سند راهبردی برای دولت و نهادهای در مقیاس منطقه‌ای تهران است و از یک طرف سند اجرایی برای اداره کردن توسط شهرداری و شورای شهر.

 در حال حاضر وضعیت بررسی‌هایی که در موردs این دو طرح می‌بایست اتفاق بیفتد، در چه مرحله‌ای قرار دارد؟
- یکی از ویژگی‌های  دیگری که در این دوره اتفاق افتاده و کار را تا این مسیر پیش آورد، بحث همزمانی تهیه طرح‌های جامع و تفصیلی است. برای اولین بار آمدیم و یک تعریف از این مطلب کردیم.

 هم دلایل علمی و منطقی برای این کار داشتیم و هم دلایل مدیریت زمان. طرح موفق طرحی است که جامع و تفصیلی همزمان تهیه شود. برای این که تا مسایل جزیی پایین دیده نشد و در مقیاس، منطقه و محله، تهران شناخته شود و از نگاه جزء به کل حرکت نکنیم.

 سند بالا دست نمی‌تواند راه حل درستی ارایه دهد، از بالا نگاه کردن همه مسایل را حل نمی‌کند، باید از پایین هم نگاه کرد.این نگاه از بالا و پایین همزمانی طرح‌های جامع و تفصیلی است، یعنی ما می‌توانیم با یک پوشش مناسب و با یک تعامل حساب شده، این دو طرح را با هم تهیه کنیم، البته در نهایت سند طرح جامع جلو خواهد رفت و طرح تفصیلی به دنبال آن.

اما لازم نیست طبق روال گذشته سند طرح جامع تهیه شود و بعد از  ابلاغ آن طرح تفصیلی تهیه شود. این حرکت از نظر ما شکست خورده و ناکارآمد است.ما این  همزمانی را برای کوتاه کردن زمان و افزایش سرعت انتخاب کردیم، اما فرآیندهای بررسی این دو طرح متفاوت است.

طرح جامع در دو مرجع آغاز شده است، ‌بررسی این طرح در شورای شهر مدت‌هاست آغاز شده است، کمیته فنی شورای عالی شهرسازی نیز تا حدودی فعالیت خود را آغاز کرده است، بعد از آن شورای شهر طرح را تأیید و به شورای عالی شهرسازی خواهد فرستاد و کمیته استان و کمیته فنی، طرح را تأیید و به شورای عالی می‌فرستد و دبیرخانه شورای عالی شهرسازی طرح را به صورت سند واحد به شورای عالی شهرسازی ارایه می‌دهد تا در نهایت در این شورا طرح به تصویب نهایی خواهد رسید.

 ما الان در مرحله ارایه طرح در شورای شهرهستیم، بعد طرح در کمیته مشترک بررسی می‌شود و امیدوار هستیم با توجه به برنامه‌های زمان‌بندی گذاشته، ظرف 2 ماه و حداکثر تا پایان آبان ماه بررسی این طرح‌ها در این کمیته‌ها به اتمام برسد و در آذر ماه در شورای عالی مطرح و به تصویب آن برسد.

 طرح تفصیلی چه‌طور؟
- طرح تفصیلی از اواخر شهریور ماه در یک مقیاس خاص ارایه و تحلیل می‌شود و در مهرماه بررسی طرح تفصیلی در سطوح کارشناسی مطرح می‌شود و از ابتدای آبان ماه در دستور کار دبیرخانه کمیسیون ماده 5 و در اول آذر ماه در کمیسیون ماده 5 بررسی و تصویب می شود.

 این همزمانی تصویب طرح جامع در شورای عالی شهرسازی و طرح تفصیلی در کمیسیون ماده‌ 5، زمان را نصف کرده و به حداقل می‌رسد.از طرفی بررسی طرح  تفصیلی به دلیل وسعت در کمیسیون ماده‌ 5 به مراتب طولانی‌تر از طرح جامع در شورای‌ عالی شهرسازی است و اگر هم شورای عالی شهرسازی هر چیزی را تصویب کرد که مغایرت با طرح تفصیلی پیدا کرد و در همان جلسه بعد از گرفتن نظر شورای عالی شهرسازی، در کمیسیون ماده 5 در طرح تفصیلی اعمال می‌کنیم.

 بنابر این طرح تفصیلی مرتباً با طرح جامع کنترل می‌شود و امیدوار هستیم از ابتدای سال 86 تهران بر مبنای طرح‌های جامع و تفصیلی اداره شود  این حرکت همان نکته‌ای است که مورد تأکید شهردار محترم تهران و شورای شهر بوده است تا از ابتدای سال 86 شهری داشته باشیم عظیم و بزرگ و با برنامه و با یک افق منطقی تا 1400 و 1404 تهران یک شهر ارزشمند جهانی، هوشمند و دانش پایه باشد.