همشهری آنلاین - علی خوشتراش: هر فردی سبک زندگی مخصوص به خود را دارد و براساس توان مالی و درآمدی که دارد، بخشی از آن را صرف تفریح و علایق خود میکند؛ البته این هزینهها میتواند مفید یا غیرمفید باشد.
طبیعی است که به دلیل تفاوت درآمدها، سبک زندگی عدهای گران به نظر برسد. مثلا همه افراد توانایی رفتن به رستوران در هر روز هفته را ندارند. یا انجام چنین کاری برای برخی در هفتهای یک بار هم مقدور نیست و فقط میتوانند ماهی یکبار رستوران گردی کنند. و به تبع برخی حتی همین یک بار در ماه را هم نمیتوانند جزو برنامههای خود قرار دهند.
اما برخی مخارج هم وجود دارد که افراد حتی اگر تمکن مالی چندانی هم نداشته باشند نمیتوانند آن را از سبک زندگی خود جدا یا کم کنند. مانند هزینهای که برای سیگار میشود. یعنی اگر شخصی نتواند سیگار گران بخرد حتما به هر قیمتی شده باید نوع ارزان آن را هم که شده خریداری کند.
اما این موضوع مثلا درباره کتاب صدق نمیکند. البته کسی که سبک زندگیاش با کتابخوانی گره خورده باشد حتما در ماه هم که شده هزینهای برای آن در نظر میگیرد.
البته همه میدانیم که کتاب و سیگار هر دو وابسته به کاغذی هستند که در ازای آن محیط زیست آسیب میبیند و برای همین خواندن کتابهای آنلاین را که با قیمت مناسبتری هم نسبت به نسخههای چاپی در دسترس هستند، نباید از قلم انداخت.
با این حال برخی معتقدند که کتاب خواندن گران تمام میشود، اما در مورد سیگار کشیدن چنین فکری نمیکنند. البته در اینجا سیگار یک مثال نوعی است و شخصی میتواند هم سیگاری باشد و هم کتاب بخواند.
حال سوال اینجاست واقعا سبک زندگی کسی که اهل مطالعه است گرانتر تمام میشود یا کسی که سیگار میکشد؟ البته در زندگی شخصی هزینههای بسیاری وجود دارد. ما در اینجا فقط این دو مورد را بررسی میکنیم. میخواهیم ببینیم آیا میتوان کتاب خواندن را جزو تفریحات زندگی به حساب آورد؟ و اینکه واقعا بر چه مبنایی کتاب کمتر در سبک زندگی ما ایرانیها جا دارد؟
جرج اورول داستاننویس، روزنامهنگارو منتقدِ ادبی که در ایران هم بیشتر ما او را با کتابهایی مانند مزرعه حیوانات و ۱۹۸۴ میشناسیم در یکی از یادداشتها یا جستارهایی که از وی منتشر شده با محاسبه قیمت کتابهایش و گرفتن میانگینی از آنها متوجه شد که هزینه خرید یک کتاب حتی با وجود تورم در ماه چندان زیاد نمیشود. حتی این هزینه با قرض و امانت گرفتن کتاب کمتر هم میشود. وی معتقد است پولی که مردم برای کشیدن سیگار میدهند فراتر است.
البته ناگفته نماند سبک زندگی کسی که مطالعه میکند و چیزی که از کتاب خواندن به دست میآورد اصلا قابل قیاس با سیگاری که دود میشود هم نیست. اما به هر حال هر کسی حق دارد برای خود انتخابی چه غلط یا درست داشته باشد، اما نباید خرید کتاب را مورد قضاوت قرار داد که گران است و با توجه به تورم امروز ما لاکچری به حساب میآید.
بنابراین اگر در سبک زندگی برخی افراد رفتن به رستوران، سینما، پارک، سفر، کشیدن سیگار، کافه گردی، خرید پوشاک و غذا و... جای دارد چرا مطالعه جایگاهی ندارد.
مقایسه هزینه سیگار و کتاب
ما در زیر هزینه یک شخص سیگاری را با هزینه یک شخص کتابخوان به صورت میانگین برآورد میکنیم:
طبق آخرین نرخ اعلام شده در سال ۱۴۰۱ برای مدلهای مختلف سیگار، هر پاکت سیگار با برندهایی که بیشتر بین ایرانیها طرفدار دارد از ارزانترین برند تا کمی گرانتر تقریبا بین ۱۵ هزار تومان تا ۳۵ هزار تومان است.
ما فرض را بر مصرف نوع ارزان سیگار قرار میدهیم. از چند فرد سیگاری میزان مصرف آنها را پرس و جو کردیم و متوجه شدیم حداقل روزی یک پاکت سیگار را مصرف میکنند. این میزان برای یک هفته برابر ۱۰۵۰۰۰ تومان و در ماه حدود ۴۰۰ هزار تومان میشود.
این در حالی است که افراد طبق عادت بدون این محاسبات به راحتی سیگار را خریداری و مصرف میکنند و کمتر هزینه این کالا برایشان اهمیت دارد.
یک فرد کتابخوان معمولی حداقل دو کتاب را در ماه میتواند تمام کند. اینجا ما به دنبال افرادی که مدام کتاب میخوانند و یه عبارتی خوره کتاب محسوب میشوند نیستیم.
از یک کتابخوان معمولی پرسیدیم در ماه چند کتاب میخواند و نام این کتابها همراه با قیمت بگوید. وی در ماه اخیر کتاب تماشای رنج دیگران را با قیمت ۴۵ هزارتومان، تصرف عدوانی را ۵۲ هزار و ۸۰۰تومان و تاریخ جنون را ۹۶هزار تومان خریده است. این یعنی در یک ماه اخیر وی حدود ۱۹۴هزار تومان برای سه کتاب هزینه کرده است. البته مطمئنا کتابهایی با قیمتهای بالاتری هم وجود دارد اما میتوان بسته به میزان درآمد همان ماه هر کتابی را با تعداد کمتر یا بیشتر خریداری کرد.
هر آنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود
بنابراین کتاب خواندن و خریدن آنقدرها هم سخت نیست که جزو سبک زندگی آدمها نباشد. با توجه به اینکه امانت گرفتن و خرید کتابهای دست دوم هم امکان پذیر است. بنابراین مطالعه میتواند تفریحی ارزان باشد.
این یعنی قیمت کتاب نسبت به تورم و قیمت بسیاری دیگر از کالاهای مصرفی چندان بالاتر یا گرانتر نیست، اما اولین چیزی که به ذهن افراد برای نخریدن کتاب میرسد همین موضوع است! البته اگر به جمله معروف مارکس که گفته «هرآنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود» کمی فکر کنیم متوجه میشویم شاید گرانی قیمت کتاب فقط بهانهای برای نخواندن و قرار ندادن آن در سبک زندگیمان است.
کتابخانههای لاکچری
حالا در برخی از سبکهای زندگی اصلا هزینه کتاب مهم نیست؛ البته نه برای خواندن! شاید تعجب کرده باشید. اما باید بدانید که تمایل به استفاده از کتاب و کتابخانه در دکوراسیون نیز باب شده است. این کار برای تشویق کودکان به مطالعه در خانواده کتابخوان هم کار خوبی است و هم ضرورت. اما متاسفانه برخی کتاب و کتابخانه را فقط برای زیبایی و متفاوت شدن دکوراسیون خانهشان تهیه میکنند.
هنوز هم افرادی هستند که کتابها را بر اساس رنگ جلدشان برای زیبایی شلفهای خانهشان میخرند. حتی در تبلیغات کسانی که در زمینه طراح و دکوراسیون فعالیت دارند، از کتاب و شمع برای زیبای عکسهای تبلیغاتی خود استفاده میکنند. البته بلاگرها هم این روزها در این زمینه تاثیرگذارند. مثلا یکی از بلاگرها در استوری اینستاگرام خود آرزو میکند ای کاش میتوانست برای افزایش کتابخانه خود یکجا میلیاردی خرید کند! البته این هم نوعی از سبک زندگی است.