گروه اجتماعی: 48 تهرانی بر اثر سوء تغذیه مرده‌اند.

فوت این افراد در بازه زمانی 21 ماهه صورت گرفته و آمار سازمان بهشت زهرا به‌عنوان منبع انتشار این خبر معرفی شده‌است.

بخشی از آمار منتشر شده از سوی سازمان بهشت زهرا که از سوی خبرگزاری مهر منتشر شده حکایت از مرگ 48 تهرانی در 21 ماه بر اثر سوء تغذیه داده است.

در ادامه گزارش آمده است: این آمار و ارقام که از آمار فوت شدگان سازمان بهشت زهرا که در سازمان پزشکی قانونی استخراج شده گویای آن است که در سال گذشته 33 نفر بر اثر سوءتغذیه جان خود را از دست داده‌اند.این در حالی است که در 9 ماه سال‌جاری نیز 15 نفر بر اثر سوء تغذیه فوت کرده‌اند.

مطابق این آمار از تعداد 33 نفر فوت شده در سال گذشته 20 نفر مرد و 13 نفر زن بودند که میانگین سن آنها 75 سال اعلام شده است.همچنین از تعداد 15 نفر متوفی در سال‌جاری 6 نفر مرد و 9 نفر زن بوده‌اند که میانگین سنی آنها 82 سال است.

اگر سوء‌تغذیه را نخستین نشانه فقر بدانیم به‌نظر می‌رسد که فقر گریبان گروهی از شهروندان تهرانی را در چنگ دارد؛ این به معنای حضور فقر شدید در میان تهرانی‌هاست.

آیین‌نامه چتر ایمنی رفاه اجتماعی مصوب سال 1384 فقر شدید را وضعیتی می‌داند که در آن اگر تمامی درآمد خانوار صرف تهیه غذا شود سرپرست خانوار قادر به تأمین روزانه 2000‌کیلو‌کالری،  برای هر فرد بر مبنای سبد مطلوب غذایی نباشد.

در این وضعیت افراد خانوار دچار سوء تغذیه ناشی از فقر خواهند شد و در آخر خط سر از آمار سازمان بهشت زهرا درمی‌آورند که دلیل مرگشان را سوءتغذیه ثبت کرده‌است.

سالمندان در خطر گرسنگی

نگاهی به میانگین سن اعلام شده نشان می‌دهد که سالمندان هدف نخستین مرگ ناشی از سوء‌تغذیه‌ بوده‌اند. با وجود اینکه برنامه‌های حمایتی زیادی از سوی نهادهای مرتبط برای حمایت از سالمندان در دستور کار قرار دارد اما باز هم سوء‌تغذیه، سالمندان را نشانه گرفته است. میانگین سنی 75 تا 82 سال زنگ خطری است برای بررسی وضعیت سالمندان که در میان خانواده یا در کنج تنهایی درگیر گرسنگی‌اند.

فقیر نداریم

در حالی‌که تنها چند روز فاصله میان ادعای وزیر رفاه در حذف چهره فقر و انتشار آمار سوء‌تغذیه وجود دارد، دوگانگی میان این 2اخبار تردید را در ذهن مخاطبان جانشین اعتماد خواهد کرد.

هنگامی که در پایتخت به‌طور میانگین روزانه بیش از 2 نفر بر اثر عدم‌دسترسی به غذا درگذشته‌اند، چطور می‌توان باور کرد که دولت در رصدکردن فقرا موفق بوده‌است؟ آیا این افراد در آمارگیری فقرای کشور حضور نداشته‌اند؟ در آمارهای حمایتی سالمندان چطور؟
از یاد نبریم که اوضاع فقرا در پایتخت قابل تحمل‌تر از سایر شهرهای کشور است.

ادعای متکدیان و فقرا همواره بر این نکته تاکید دارد که مردم در دادن پول و غذا به فقرای پایتخت دست و دل بازترند، اما در شهرهای دیگر کشور، به‌دلیل کاهش توانایی مالی مردم نسبت به پایتخت نشینان اوضاع فقرا نیز از رونق چندانی برخوردار نیست.

در حالی که تمامی نهادهای حمایتی و وزارت رفاه از پوشش صد درصدی افراد آسیب پذیر یا در معرض آسیب سخن می‌گویند، دورافتادن این گروه از افراد را می‌توان به نادرستی ادعاها نسبت داد.

چندی پیش دکتر علی اکبر سیاری، متخصص کودکان و فوق تخصص گوارش کودکان در این باره در همایش چاقی کودکان گفته است: 15میلیون نفر در کشورمان کمبود دریافت غذا دارند که ناشی از فقر است.

وزیر رفاه و تامین اجتماعی درباره اینکه یکی از نمایندگان مجلس گفته است که 14میلیون نفر زیر خط فقر هستند، روز گذشته گفته بود: درباره تعریف فقر مفاهیم متفاوتی وجود دارد ولی براساس تعریف علمی آن، آمارها در سال 84 نشان می‌دهد جمعیت زیر خط فقر یک دلاری در کشور ما 6/1 درصد معادل 750 هزار نفر بوده است که این تعداد در سال 86 به یک دهم درصد یعنی‌49 هزار و 462 نفر رسیده است.