در سند ملی سلامت کودک که عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت کودک را بررسی میکند و نه استفاده از فناوریهای پیشرفته و پرهزینه برای درمان را، خانوادهها و مردم نقش اصلی دارند و ساختارهای اجتماعی امکان عملی کردن طرحهای این سند را فراهم میکند.
دکتر سیدحامد برکاتی، رئیس اداره سلامت کودکان وزارت بهداشت درخصوص ضرورت تدوین این سند با اشاره به مبانی اصلی این سند که براساس اهمیت رشد و تکامل کودکان خردسال تعریف شده است، به همشهری گفت: از حدود ٣دهه پیش در سطح بینالمللی، سرمایهگذاری برای ارتقای سطح رشد و تکامل کودکان مطرح شد و بحثهای زیادی صورت گرفت که آیا لازم است برای کودکان از هنگام خردسالی سرمایهگذاری کرد؟ وی افزود: در این سند اولویت ما در عدالت است؛
یعنی در صورتی که این برنامه عملیاتی شود اولویت با کودکانی که نیاز بیشتری دارند مثل کودکان کار، خیابانی، معلول، مهاجر و بیماران خاص و کودکانی که از هر نوع خدمات بیمهای محروم هستند درصدر اجرای این برنامه قرار دارند.
به گفته وی، با آغازی منصفانه برای کودکان، این امکان بهوجود میآید که بیعدالتیهای اجتماعی، اقتصادی و جنسیتی مرتبط تعدیل شود. خوشبختانه از آنجایی که بهدلیل توسعه بهداشت، مراقبت و آگاهی جهانی، کودکان بیشتری زنده میمانند، حمایت از سلامت و کیفیت زندگی کودکان یک اجبار اخلاقی است.
با پیشبینی اینکه ممکن است رشد اجتماعی، جسمی و ذهنی کودکان به تأخیر بیفتد یا اینکه نتوانیم از فرصتهای رشد کودکان بهخوبی استفاده کنیم، این اجبار افزایش مییابد.
شواهد نشان میدهد که سالهای اولیه در شکلگیری، هوش، شخصیت و رفتار اجتماعی تعیینکننده هستند. کودکان با تواناییهای بالقوه جسمی، اجتماعی و روانی متولد میشوند که به آنها اجازه میدهد ارتباط برقرار کنند، بیاموزند و رشد کنند.
اگر این تواناییها شناخته و حمایت نشود، به جای شکوفا شدن، سرکوب میشود. نتایج پژوهشها نشان میدهد که بیشترین رشد هوشی در کودکان قبل از سن 7سالگی صورت میگیرد و کودکانی که در این دوران مشکل دارند ممکن است تأخیر در رشد شناختی (ذهنی) داشته باشند. در طول 2سال اول زندگی بیشترین رشد سلولهای مغزی، همراه با شکلگیری ارتباطهای عصبی در مغز اتفاق میافتد.
پژوهشگران میگویند که رشد مغز از هنگام تولد تا ٥/٢ یا ٣سالگی، حداقل در مورد فعالیت مغز، ابتدا بر افزایش ارتباطهای بین سلولی متمرکز است. تجربههای متفاوت جسمی و حرکتی در سنین اولیه، در هنگام شکلگیری مسیر عصبی مغز، تأثیر مثبتی بر ساختار و تشکیل آن دارد و در زندگی آینده به شکل مطلوبی بر یادگیری تأثیرگذار است.
هر کودک ابتدای تولد حدود ١٠٠میلیارد سلول عصبی دارد، این سلولها باوجود تواناییهای بالقوه، بهطور بالفعل فاقد تمامی تواناییهای یک مغز بالغ هستند و نمیتوانند تمامی فعل و انفعالاتی را که یک فرد بالغ توان انجام آن را دارد، راهبری و هدایت کنند.
نوزاد توان راهرفتن و حرف زدن را ندارد. تکامل کودک طی ٨ سال اول زندگی، او را قادر به تحرک و فعالیت و استفاده از تمامی توان مغزی خداداد او میکند.
شبکه عصبی کودک در ٨ سال اول زندگی او تکمیل میشود. هرکدام از ١٠٠ میلیارد سلول عصبی موجود در مغز کودک، توانایی برقراری ارتباط با حدود ١٥هزار سلول عصبی دیگر را دارد.
این ارتباطاتاز بدو تولد شروع و تا حدود ٣ سالگی تقریبا ٦٠ الی ٧٠ درصد این ارتباطات حاصل میشود و در ٨سالگی در هر کودک بیش از ٩٠درصد ارتباطات عصبی و توان بالفعل تکاملی حادث شده است و از این به بعد حتی درصورت مداخلههای مفید و مؤثر، اتفاق فوقالعادهای برای افزایش توان ذهنی کودک رخ نخواهد داد.
به همین دلیل است که ٨ سال اول زندگی هر کودکی سالهای طلایی برای وی، والدین و اجتماعی که در آن زندگی میکند خواهد بود. این ارتقای سطح تکامل بهشدت وابسته به محرکهایی است که کودک در این سالها دریافت میکند و در حقیقت این محرکهای مثبت و منفی دریافتی از محیط خانوادگی و اجتماعی است که سبب افزایش یا کاهش این سیناپسها و ارتباطات عصبی خواهد شد و بهصورت غیرقابل انکار آینده او را شکل میدهد.
دکتر برکاتی بیان داشت: از سوی دیگر مواردی از قبیل تعهدات بینالمللی کشور ( اهداف توسعه هزاره، تعهد کشور بهعنوان عضو سازمان جهانی بهداشت، الحاق کشور به کنوانسیون حقوق کودک، امضای سند جهانی حفظ، حمایت و ترویج تغذیه با شیر مادر ) و اهداف و تعهدات ملی شامل سند چشمانداز ٢٠ ساله، برنامههای چهارساله توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، نظام سلامت را ملزم به پرداخت جدی به موضوع میکند.
دکتر برکاتی در ادامه افزود: با در نظر گرفتن تمامی ابعاد سلامت و با همکاری دستاندرکاران مربوطه سند ملی ارتقای تکامل کودکان ایرانی با ویژگیهای زیر تهیه خواهد شد:نگاه عمده سند ملی، سلامت محور بودن و مداخله برای ایجاد پایههای مستحکم زیربنایی برای سلامتی در مفهوم جامع آن است و همه ابعاد سلامت کودکان و نوجوانان را مانند ابعاد جسمی، روانی، روحی، معنوی، اجتماعی، اعتقادی، عاطفی، شناختی، فرهنگی، اخلاقی و شخصیتی دربرمیگیرد، اهداف و تعهدات بینالمللی و همچنین ملی درآن مورد توجه قرار گرفته است.
دکتر برکاتی خاطر نشان کرد: با توجه به برنامههای ادغام یافتهای که برای مقابله با مهمترین علل مرگ و میر کودکان تحت عنوان «مراقبتهای ادغام یافته ناخوشیهای اطفال (مانا)» تدوین و از سال ١٣٨١ در کشور اجرا شد و نیز با ارتقای شاخصهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، کاهش مطلوبی در مرگ و میر کودکان داشتهایم.
از طرف دیگر از بین بیش از یک میلیون و ٢٥٠ هزار کودکی که سالانه در کشور به دنیا میآیند، بیش از یک میلیون و ٢٠٠ هزار نفر از آنها بهعنوان کودکان سالم، نیازهای جدی و بسیار مهمی دارند.
بحث کودک سالم از سال١٣٨٤ در وزارت بهداشت بهعنوان یک اولویت تحت عنوان «مراقبتهای ادغام یافته کودک سالم» عملیاتی شد که نتایج مناسب و بسیار خوبی از جمله کاهش سوء تغذیه کودکان را بهدنبال داشته است.
در این برنامه آموزشهایی در زمینه مراقبت از نوزاد، تغذیه با شیر مادر، پایش رشد کودک، واکسیناسیون کودکان، پیشگیری از سوانح و حوادث به خانوادهها و بهخصوص مادران داده
میشود.
وی درباره مهمترین علت مرگ کودکان کشور ابراز کرد: مهمترین علت مرگ ومیر در کشور، سوانح و حوادث است که برخلاف گروههای سنی بزرگتر در مورد کودکان بخش عمدهای از این سوانح و حوادث، سوانح و حوادث خانگی است.
به همین دلیل آموزشهای ویژه و بسیج اطلاع رسانی به خانوادهها در این زمینه در آینده نزدیک از جمله برنامههای در دست اقدام اداره سلامت کودکان وزارت بهداشت است.
دکتر برکاتی درباره ضرورت تدوین و اجرای هرچه سریعتر این سند، اظهار داشت: بر مبنای اهداف توسعه هزاره همه کشورهای جهان متعهد شدهاند که تا سال ٢٠١٥ نسبت به سال مبدأ یعنی ١٩٩٠ به میزان دو سوم از مرگ کودکان خود بکاهند.
بهدلیل نزدیکی به این سال نیازمند یک میثاق نامه ملی هستیم تا بر مبنای آن و با توجه به سند چشمانداز و برنامههای ٥ ساله توسعه اهداف کوتاه مدت و میان مدت خود را
تبیین کنیم.