تاریخ انتشار: ۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۴۳

حرمش بروبیایی دارد؛ مشتاقان آن حضرت از همه جا برای زیارتش می‌آیند. جلوی آستانش، همه منصب و مقام‌های رنگارنگشان را جا می‌گذارند و پا برهنه، ساده و بی‌تکلف به پابوسش می‌روند.

همشهری آنلاین-رابعه تیموری: بی‌هیچ شرم و خجالتی پیش او درد دل می‌کنند وریز و درشت زندگی‌شان را می‌گویند. حضرت هم خوب دم به دمشان می‌دهد. آنقدرکه وقتی ازحلقه‌های فولادی ضریحش دست پس می‌کشند،خاطرجمع هستند که همه چیز ‌درست می‌شود ان‌شاءالله. گزارش زیرگپ‌وگفت کوتاهی است با تعدادی از زائران حرم حضرت عبدالعظیم(ع) که اگر با هر نیت و حاجتی به زیارت آمده بودند، حال و هوایی خوش ودیدنی داشتند.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

از همدان تا مشهد

در خنکای سایه دیوارحرم زیرانداز پارچه‌ای نازکی پهن کرده‌اند و کنارسفره کوچکی نشسته‌اند. زن بعد از اینکه چای داغ را با ولع زیر زبانش مزمزه می‌کند، کتلت دیگری توی نان می‌پیچد: «‌این را هم بخور.» آقا یوسفعلی لقمه کتلت را از همسرش می‌گیرد و دوباره محوتماشای حیاط حرم می‌شود. آقا یوسفعلی و همسرش صبح زود با کاروانی ۳۰، ۴۰ نفره ازهمدان راه افتاده‌اند و ساعتی پیش به شهر ری رسیده‌اند. تا به حال ۵، ۶دفعه‌ای با دختر، پسر، عروس و نوه‌اشان به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) آمده‌اند اما این بارآقا یوسفعلی و همسرش «‌شرف قدامی» تک و تنها و بدون بچه‌ها بار سفر بسته‌اند. آنها تصمیم دارند از اینجا به مشهد بروند و چند روزی زائر حرم امام هشتم(ع) باشند. یوسفعلی شاکری می‌گوید: «‌سال‌های بسی دور که به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) آمدم، اینجا هنوز به این وسعت نبود، صحنش به این بزرگی نبود و به نظافت آن زیاد توجه نمی‌شد. آن موقع کف حیاط از سنگ‌های نامنظم پوشانده شده بود که به سختی می‌توانستیم روی آن حرکت کنیم.»


«‌غلامعلی معراجی» و۲ دختر جوانش از روستای «‌دمغ» به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) آمده‌اند. او که از سال ۱۳۵۴تا حالا گذرش به شهر ری نیفتاده روزهایی را که صحن ورودی حرم، مزار اهل قبور بود خوب به خاطرمی آورد: «آن زمان آن طرف حرم حیاط بزرگی بود که زائران برای استراحت استفاده می‌کردند.» زهرا دختر بزرگ‌تر آقا غلامعلی انگارانتظار مهمان‌نوازی بهتری را دارد.
«‌جواد ابوطالبی» و دوستانش اختلاط کنان و در حال خوش و بش از خروجی مردانه حرم بیرون می‌آیند. آنها اهل شهرری هستند و هر وقت دلشان می‌گیرد، با هم به زیارت حضرت عبدالعظیم می‌آیند.«‌علی فلاحی» و «‌منوچهرجوادی»ساکن میدان معلم و هم‌محلی جواد هستند. فلاحی می‌گوید: «‌وقتی دل کسی پر است، هیچ جا مثل حرم حضرت سیدالکریم(ع) و زیارت بی‌بی زبیده به او آرامش نمی‌دهد. من اگر آخر هفته نتوانم برای زیارت بیایم، تا چند روز افسرده هستم.»

بی‌بی‌ربابه را همه خادمان حرم می‌شناسند. او هر روز برای نماز ظهرو عصربه حرم می‌آید و تا غروب همانجا می‌ماند. بی‌بی ربابه۲۰بار به زیارت شاهچراغ رفته، ۲، ۳ باری به کربلا رفته، چند بار به سوریه و زیارت حرم امام رضا(ع) هم به قول خودش «‌از قلم و حسابش در رفته است! »مداح حرم حضرت عبدالعظیم(ع)که با سوز روضه حضرت رقیه(س) را می‌خواند، چشم‌های بی‌بی ربابه خیس می‌شود. بی‌بی حاجت‌های زیادی از پیر و مراد اهل ری گرفته و دلخوش است که سال‌های پیریش را در جوار حضرت می‌گذراند. او هر وقت گرهی در کار بچه‌ها ونوه‌هایش می‌افتد، دستشان را می‌گیرد و به زیارت ایشان می‌آورد.

مهمانان راه دور

مردانشان پیراهن بلند سفید برتن دارند وشالی چهارخانه بر سر بسته‌اند. زن‌هایشان هم چادرهای عربی پوشیده‌اند، همان لباس محلی کشور عراق و البته شهر العماره. از خستگی روی سکوی سیمانی داغ صحن باغ طوطی نشسته‌اند و به رفت و آمد زائران نگاه می‌کنند. فقط «‌حفیظه» در ایران و در شهر اهواز زندگی می‌کند و بقیه به دعوت او و برای زیارت حرم عبدالعظیم و امام رضا(ع) آمده‌اند. «‌احمد جاسیم» که از بقیه جوان‌تر است و پیراهن و شلواری پوشیده، بر خلاف دیگران سر حال و پر انرژی است و با گوشی تلفن همراهش تند تند از همه جا عکس می‌گیرد. او در شهر ری گشتی زده و دیدنی‌های آنجا را با هیجان برای هم قطارهایش تعریف می‌کند. حفیظه که بهتر ازهمراهانش زبان فارسی را می‌داند می‌گوید: «‌۳ روز است که ما توی راه هستیم وبعضی از شهرهای ایران را دیده‌ایم. شهر ری با آنکه چندان بزرگ نیست، اما حال و هوای خوب و باصفایی دارد که به خاطر همجواری با این بزرگواراست.»

ماه عسل

«‌محمد زورقی» اهل شیراز است، او و نوعروسش تصمیم گرفته‌اند برای گذراندن ماه عسل به پابوس حرم امام رضا(ع) بروند. آنها یکی، دو روزی را هم در تهران گذرانده‌اند و جاذبه‌های گردشگری شهر تاریخی ری و طمع فیض زیارت حضرت عبدالعظیم(ع)آنها را به حرم کشانده است. «‌لیلا مرادی» که سرسفره عقد، با امام هشتم قول و قرار گذاشته که برای داشتن زندگی به دور از تجمل و پر از محبت و معنویت تلاش کند، به خوبی با زندگی و مسلک حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) آشنا است. مرادی می‌گوید: «‌متأسفانه این سرمایه عظیم معنوی به نسل جوان به نحو شایسته‌ای شناسانده نشده و هنوز برخی از ما از مقام و مرتبه ایشان اطلاع کافی نداریم.» زورقی هم معتقد است که اگر در اینجا امکانات و شرایطی مناسب فراهم شود، گردشگران و زائران بیشتری به ری سرازیر می‌شوند که سبب رونق و آبادانی این شهر دارای قدمت می‌شوند.

منتشر شده در همشهری محله منطقه ۲۰ به تاریخ ۱۳۹۳/۴/۲۰