همشهری آنلاین - بهاره خسروی : این کاسب قدیمی با وجود نوسانات بازار و قیمت گوشت، طبق رسم پدرانش همیشه در گوشه یخچال مغازه مقداری گوشت رایگان برای کمک و حمایت از نیازمندان و خانوادههای آبرومند، دارد و معتقد است با انجام کار خوب و کمک به دیگران علاوه بر انتقال حس مثبت، به دلیل بهرهمندی از دعای خیر، بسیاری از ناراحتیهای روانی هم کاهش پیدا میکند.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
تراوزی سنگین رو به مشتری
دریک ظهر نیمهسرد زمستانی راهی چهارراه شهید خطیب و مغازه آقای امین در محله انبار نفت میشویم. جایی که خانواده امین در آن سالها مشغول کسبوکار بودهاند و بسیاری از همسایهها و قدیمیهای تهران سفرهشان با گوشتهای همین مغازه رنگین میشد و چشم امیدشان برای حفظ آبرو میان سر و همسر و دوست و آشنا به همین مغازه آقای امین بود. گوشه چپ مغازه، داخل یک قاب عکس چوبی تقریبا بزرگ، عکس مرحوم«حسین امین» پدر خانواده نصب شده است. «حمید امین» با یادی از پدر سر صحبت را با مرور روزهای کودکیاش باز میکند: «قصابی حرفه مورثی در خانواده ماست و به آن افتخار میکنیم. حرفه بزرگان زیادی مانند صدرالمتالهین قصابی بود. پسر ارشد خانواده بودم و از وقتی چشم باز کردم افتخار شاگردی در کنار پدر را داشتم. هرچه بزرگتر میشدم در کنار حرفه اجدادی به درس و کتاب علاقه بیشتری پیدا میکردم. اغلب کتاب بهدست همراه پدرم به کشتارگاه میرفتم و این ماجرا باعث تعجب بسیاری از همصنفان پدر بود که چرا اینقدر کتاب میخوانم. دنبال علاقهام رفتم و درس خواندن را تا رسیدن به بالاترین مدارج علمی و دکترای روانشناسی ادامه دادم.»
حمیدخان با وجود اینکه با ادامه تحصیل مسیر زندگی و حرفهاش تغییر کرد و در کلینیکهای مشاوره مشغول فعالیت شد، اما حرفه قصابی را رها نکرد و همچنان در ساعتهای فراغت از کار، کنار مرحوم پدرش بود. او شاگرد مکتب پدر بود که همیشه به کسب رزق و روزی حلال تاکید داشت و مهمترین توصیهاش در این مسیر ،سنگین کردن کفه ترازو به سود مشتری بود.
رسمی که از «مرشد چلویی» به یادگار ماند
پدر و مادر آقای امین هر دو اهل محله مولوی و بچهمحل «مرشد چلویی» معروف بازار تهران بودند. مرام و معرفت و مردمداری این همسایه همیشه الگوی اطرافیان بود و دنبال کردن این مسیر خواسته هر پدر و مادری از فرزند. حمید امین از رسم ماندگار همسایهشان یاد میکند: «اگر کسی از مرشد چلویی، مرد معروف بازار تهران، غذای نسیه یا رایگان درخواست داشت یا اینکه طلب وجه دستی میکرد هیچوقت نه نمیشنید. مرحوم پدرم اغلب تاکید داشت که مشتری نباید دست خالی از مغازه خارج شود.
این توصیه همیشه آویزه گوشم بود که حواسم به همه مشتریها باشد، چراکه بسیاری از دوستان و عزیزان ما بر اساس سبک زندگی یا ناملایمات آن دچار مشکلاتی شدهاند و به قول معروف شاید از اسب افتاده باشند، اما از اصل نیفتادهاند و باید تا جایی که امکان و توانایی دارم آنها را حمایت کنم. اوایل کار توزیع گوشت رایگان خودمان شروع کردیم. اما بهمرور زمان خیّران زیادی به ما اضافه شدند. افراد بیریایی که یک گوسفند کامل را به نیت کمک به نیازمندی قربانی میکنند تا دوست یا همسایهای سر گرسنه زمین نگذارد. حتی در این میان افرادی هستند که با توجه به گرانیهای اخیر شاید توان مالی چندانی نداشته باشند، اما وقتی صحبت کمک به نیازمندان و نذر و نیاز به میان میآید خالصانه پیشقدم میشوند.»
امین درباره نحوه توزیع گوشت رایگان در میان افراد نیازمند توضیح میدهد: «برای من حفظ شان و کرامت افراد بسیار مهم است. با توجه به کار رواشناسی و مشاوره که انجام میدهم از حالت چهره و رفتار افراد تشخیص میدهم چه کسی نیاز به کمک دارد یا با توجه به سابقه سکونتی که دارم از وضعیت زندگی بسیاری از اهالی مطلع هستم و گاهی اوقات هم افراد معرفی میشوند. در گوشه یخچال مغازه در بیشتر مواقع بستههای یک کیلویی در نایلونهای سیاه برای کمک به نیازمندان دارم. زمانی که در مغازه مشتری نیست گوشتها را بهدست کسانی که نیاز دارند میرسانم.»
حال خوب با کار خوب
این جمله را بارها شنیدهایم که همیشه از هر دستی بدهی، از همان دست میگیری! بهویژه در کمک به دیگران این جمله معروف بیشتر مصداق پیدا میکند تا جایی که گفته شده است که بین کمک به دیگران با سلامت روانشناختی و جسمانی ارتباط مستقیم وجود دارد. آقای امین با اشاره به این موضوع از اهمیت کمک به دیگران و تاثیرات آن در سبک زندگی و نحوه رفتار میگوید: «در زمان کمک به دیگران و انجام کار خیر در بدن هرمونی ترشح میشود که به کاهش افسردگی کمک میکند. در واقع با انجام کار خیر اول حال خودمان خوب میشود. اینکه دعای خیر هر چند بهظاهر کوچک و بهاندازه یک "خدا خیرت دهد" پشت سرمان باشد در گرفتن حس و روحیه خوب اهمیت وصفنشدنی دارد. به همین دلیل به انجام کار خیر و کمک به دیگران توصیههای فراوانی در حوزه دین و اخلاق میشود.»