همشهری آنلاین - بهاره خسروی : آنها معتقدند انجام کارخیر باید مانند یک دومینو در میان همه کسبه و اصناف یک محله به رسم تبدیل شود که نتیجه اش خیر و برکت و باز شده گرههای زندگی است.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
از فروشندگی با وانت تا مغازه
آقا رسول سرصحبت را باز میکند: « من از سن کم در همین صنف میوه مشغول کار بودم. درواقع از صفر و کارگری شروع کردم تا به اینجا رسیدم. زمانی با وانت میوه میفروختم. از همان موقع سعی میکردم هوای مشتریها را داشته باشم. معمولا جنسهای وانت مثل مغازه متنوع نیست. با این همه اگر کسی را میدیدم که توان مالی خرید ندارد از همان تعداد محدود میوههای وانت رایگان به نیازمندان هدیه میکردم. شاید مبلغ زیادی نبود یا همان مقدار میوه هم از سرمایهام کم میکرد. اما اصل ماجرا شاد کردن فردی بود که آخر وقت یا هر زمان قصد رفتن به خانه را داشت متاسفانه شاید هزینههای سنگین زندگی اجازه خرید همان مقدار کم میوه را هم به او نمیداد.»
کار مخفیانهای که سرای محله رو کرد
آقا رسول اوایل کارش بیسر و صدا برای حفظشان و کرامت مشتریها میوه رایگان به افراد نیازمندی که میشناخت هدیه میکرد. تا اینکه ماجرا میان اهالی و سرای محله مخصوص صدا میکند و آنها هم برای اینکه افراد بیشتری بهرهمند شوند به این کاسب پیوستند. او تعریف میکند: « وقتی مغازه را راه انداختم طبق روال سابق کار کمک به افراد نیازمند را انجام میدادم. در مغازه محصولات بیشتر بود و از طرفی بیشترین نیاز مردم برای تهیه غذای روز مرهشان به صیفیجات بود. مشتری وقتی وارد مغازه میشود اغلب طالب سیبزمینی، پیاز و گوجه فرنگی و... محصولاتی از این دست است تا غذای روزش را حتی بهاندازه یک سیبزمینی پخته آماده کند و کمتر دنبال میوه میرود. هرچند مغازه خودم هم اجارهای است باید دخل و خرجم باهم سر ماه بهم برسد اما سعی میکنم با حفظشان مشتریها جنس رایگان دست آنها بدهم. البته بعد از اینکه سرای محله در مغازه بنر نصب کرد و بسیاری خیران از این ماجرا مطلع شدند با جمعآوری کمکهای مردمی به نیازمندان بیشتری میوه و خوراکی رایگان میدهیم.با این کار نحوه کمک بهتر شد و اقلام بیشتری هم دست مشتری نیازمند میرسد. »
مناعت طبع مشتریها
حفظشان و کرامت مشتریها از مهمترین اصول مغازه آقای اسلامی است. «رضا اسد زاده» خواهرزاده آقا رسول این را میگوید و ادامه میدهد : « کمک به نیازمندان ماجرایی بود که از همان روزهای کار با وانت در محلهها شروع کردیم، اما حفظ شأن مشتری برایمان خیلی مهم است معمولا وقتی چنین مشتری در مغازه داریم اجازه میدهیم به میزان نیاز جنس مورد نیازش را انتخاب کند و آن را وزن نمیکنیم چون با این کار شاید شخص مورد نظر حس کند باید پولی را پرداخت کند و از طرفی وقتی خودمان نیت کمک کردیم نباید اندازه تعیین کنیم. اگر هم در مغازه مشتری باشد زمان حساب کردن سعی میکنیم مشتری که در قبال خرید پولی پرداخت میکند بهسرعت کارهایش راه بیندازیم تا متوجه ماجرا نشود. »
آقا رضا به مناعت طبع بعضی از مشتریها هم اشاره دارد که علیرغم روی باز صاحبان مغازه فقط بهاندازه نیازشان اقلام مورد نظر را بر میدارند.
برکت کار خیر در زندگی
کمک به دیگران و بازتاب کار خیر چرخه زنجیرهواری دارد که در نهایت نتیجه آن به زندگی فرد نیکوکار برمیگردد.آقا رضا در تکمیل صحبتهای داییاش ادامه میدهد:« بسیاری از مردم فکر میکنند وقتی کار خوبی را انجام میدهند باید بهسرعت اثرش را ببینند یا چون کار خوب انجام میدهند در زندگی به هیچ مشکلی بر نمیخورند.برای خودمان هم پیشآمده،برخی روزها حتی هیچی دشت نکرده به فرد نیازمند کمک کردیم و نتیجهاش را دیدهایم. همیشه قرار نیست نتیجه خوبی را به سرعت دریافت کنیم. »