تجربه ثابت کرده است رونق و جذابیت جشنواره فیلم فجر در هر سال ارتباطی مستقیم با کیفیت فیلمهای ایرانی شرکت کننده در آن دارد، شاید این مسئله ناشی از این حقیقت باشد که نه فقط بخشهای جنبی جشنواره بلکه مهمتر از آن، بخش به اصطلاح بینالمللی جشنواره در طول سالهای گذشته فاقد آن غنایی بوده است که بتواند نقشی تعیین کننده در جذابیت بخشیدن به این جشنواره بازی کند.
پنابراین در طول سالهای گذشته اگر جشنواره فیلم فجر واقعهای مهم به حساب آمده، تنها در محدوده سینمای ایران بوده و بس؛ جایی که به هر روی میتوان شاهد چشمانداز سینمای ایران در سال بعد از برگزاری آن بود. باتوجه به چنین شرایطی هر سال که جشنواره رونق و جذابیت زیادی داشته حاصل حضور فیلمهایی بوده که به اعتبار نام سازندگان خود پیشاپیش توانستهاند انتظارات زیادی را برای مخاطبان خود به وجود آورند؛ فرصتی برای تماشای فیلمهایی که در غیر این صورت باید یک سالی برای روی پرده رفتن آنها به انتظار نشست.
1) بیپولی (حمید نعمتالله)
بیپولی برخلاف بوتیک که یک فیلم اجتماعی جوانگرایانه و بسیار تلخ بود، اثری است کمدی. قصه فیلم حول محور زندگی یک زوج جوان میگذرد که بهدلیل مسائل مالی دچار مشکلات مختلفی میشوند. هرچند برخی عقیده دارند که با توجه به ساخته نخستین نعمتالله و روحیاتش، ساختن فیلمی کمدی از او قدری غیرمنتظره بهنظر میرسد و نمیتوان امیدوار بود موفقیت بوتیک را تکرار کند اما اخباری ضد و نقیض درباره این فیلم شنیده میشود که حکایت از توفیق نعمتالله در این زمینه نیز دارند.
2) بیست (عبدالرضا کاهانی)
عبدالرضا کاهانی ازجمله فیلمسازانی است که در زمینه اکران عمومی آثارشان چهرههای خوششانسی نبودهاند. کاهانی هم زمانی ساخت سومین فیلم بلند سینماییاش را آغاز کرده که 2فیلم قبلیاش بهنمایش عمومی درنیامدهاند و تنها ساخته نخست او «آدم» بوده است که از نمایشهای جشنوارهای برخوردار شده است؛ هرچند بهنظر میرسد کاهانی اینبار برای حفظ موقعیت حرفهای خود مجبور بوده است بهسراغ دستمایهای برود که از جذابیت بیشتری برای مخاطب عام برخوردار باشد و از سوی دیگر نیز در ساخت این فیلم (بیست) مجموعهای از بازیگران حرفهای را بهخدمت گرفته است که بههر حال میتواند زمینه مناسبتری را برای اکران عمومی این فیلم فراهم کند.البته نباید ناگفته گذاشت که این ویژگیها مانع از آن نبوده است که کاهانی بهتمامی، سلایق خود را در فیلمسازی کنار گذاشته و آن را فدای جذب مخاطب سازد.
3) تردید (واروژ کریممسیحی)
تردید، دومین فیلم کریممسیحی مراحل بسیار پرفرازونشیبی را در تولید پشت سر گذاشت. او که در تردید با اقتباس از هملت شکسپیر فیلمنامهای معاصر را تدارک دیده بود، در همان آغاز فیلمبرداری دچار بیماری شد و هنوز صحنههای اندکی را فیلمبرداری کرده بود که روانه بیمارستان شد.اما کریممسیحی که قصد داشت این بار طلسم فیلمنساختن خود را بشکند از فرصت بهدستآمده برای بازنگری در کار استفاده کرد و وقتی آماده ادامه تولید فیلم شد، ترجیح داد با توجه به تغییراتی که در نظر داشت کار را از ابتدا آغاز کند؛ به همین لحاظ بعضی از بازیگران اصلی را تغییر داد، برخی از عوامل فنی گروه هم تغییر کردند و کار آغاز و به سرانجام رسید.تردید از شانس های جدی کسب سیمرغهای جشنواره امسال است.
4) دوزخ، برزخ، بهشت (بیژن میرباقری)
میرباقری که پیش از این توانایی خود را در ساخت فیلمهای کوتاه به اثبات رسانده، امسال با برگزیدن ساختاری اپیزودیک برای فیلم خود و با دراختیارگرفتن 3قصه که ارتباط مستقیم با یکدیگر ندارند احتمالاً فیلمی را پیش روی مخاطب خواهد گذاشت که تماشایی و درخور توجه باشد؛ هر چند باید توجه داشت که فیلمهای اپیزودیک در سینمای ایران چندان به مذاق تماشاگران سینما خوش نمیآید.
5) زادبوم (ابوالحسن داوودی)
تازهترین اثرابوالحسن داوودی «زادوبوم» کاری متفاوت در کارنامهاش بهحساب میآید؛ بهویژه اینکه طرح اصلی فیلمنامه آن به رضا میرکریمی تعلق دارد که سبک و سیاق آثار او از تفاوتهای اساسی با سینمای داوودی برخوردار است. اما ظاهراً داوودی بهرغم علاقهای که به فیلمنامه اولیه میرکریمی داشته است برای ساخت زادوبوم تغییرات زیادی در فیلمنامه بهوجود آورده و این تغییرات نیز بهگونهای بوده که پارهای ایدههای اصلی مطرحشده در فیلمنامه به حاشیه رفتهاند و جای خود را به نکاتی دیگر دادهاند. از طرفی زادبوم به لحاظ حرفهای نیز تجربهای تازه برای داوودی مخصوصاً در زمینه تولید بههمراه داشته است.
6) عیار 14(پرویز شهبازی)
شهبازی پس از نوشتن 6 فیلمنامه که یکی از آنها به نام«به آهستگی» توسط مازیار میری به فیلم درآمد، توانست تهیهکنندهای (فارابی) برای تولید یکی دیگر از این فیلمنامهها به نام عیار14 پیدا کند.
فیلم حکایت طلافروشی است که پس از ورود یک غریبه به شهر کوچک آنها، خاطرات گذشته خود را مرور میکند. نکته جالب فیلم استفاده شهبازی از بازیگران حرفهای برای ساخت این فیلم است. حضور محمدرضافروتن به عنوان بازیگری پرطرفدار در فیلمی از شهبازی که کار با نابازیگران در فضاهایی بسیار واقعگرایانه را میپسندد جالب توجه
به نظر میرسد. آنها که نفس عمیق را به یاد دارند امید فراوانی به عیار 14 بستهاند؛ فیلمی که بعید نیست در جشنواره امسال مورد توجه قرار گرفته و جوایز زیادی را به خود اختصاص دهد.
7) صداها (فرزاد موتمن)
« صداها» مضمونی کم و بیش جنایی دارد. قتلی در یک مجتمع مسکونی اتفاق میافتد که اهالی این مجتمع را درگیر خود میسازد. کلید حل معمای قتل در دست یک صدابردار سینماست که در این مجتمع زندگی میکند. گفته میشود در صداها موتمن تجربهای متفاوت را در استفاده از صداهای زمینه فیلم و حتی خارج از قاب پشت سرگذاشته است و ظاهرا این صداها اهمیتی کلیدی در مضمون فیلم داشته و عناصر روایی آن را تحت تاثیر خود قرار میدهد. کارنامه موتمن با وجود فراز و نشیبهایی که داشته از او چهره فیلمسازی جستوجوگر را ترسیم میکند که مدام به دنبال تجربه در زمینههای گوناگون است.
8) سوپراستار( تهمینه میلانی)
فیلم، ماجرای یک بازیگر بسیار محبوب سینماست که در زندگی شخصی اش با مشکلاتی روبهرو میشود. نکته جالب فیلم آن است که به دلیل لحن تند و تیز فیلم نسبت به پارهای از معضلات پشت پرده سینما و بار منفی شخصیت اصلی، بسیاری از بازیگران مطرح سینما حاضر نبودهاند در این نقش بازی کنند. گزینه اصلی برای این نقش محمدرضا گلزار بود که حتی حاضر شد با کم کردن بار منفی شخصیت اصلی و یا تغییر شغل آن در فیلم حضور داشته باشد که میلانی نپذیرفت.
9) شبانه روز( کیوان علی محمدی و امید بنکدار)
امید بنکدار و کیوان علی محمدی که پیش از ورود به سینمای حرفهای تجربه ساخت آثاری کوتاه را داشتند، در شبانه روز 5 قصه کوتاه را که هر یک میتوانستند دستمایه یک فیلم کوتاه باشند در کنار هم قرار داده و به طور موازی روایت میکنند؛ قصههایی که جز اندک مواردی، نسبتی با هم ندارند.
10) وقتی همه خوابیم(بهرام بیضایی)
«وقتی همه خوابیم» فیلمی است درباره حوادث پشت صحنه در سینمای ایران؛ حکایت فیلمسازی که میخواهد فیلمی را جلوی دوربین ببرد اما از آنجا که تهیه کننده فیلم با مشکلات مالی درگیر است، مجبور است زیربار توصیه و تحمیل بازیگری که مورد نظرش نیست برود؛ بازیگری که حاضر است برای بر عهده گرفتن نقش پولی را بپردازد که کمک حال تهیه کننده در تولید فیلم است!
به این ترتیب بیضایی در وقتی همه خوابیم با فیلمنامهای که بسیار متفاوت است با کارهای قبلی خود گوشه چشمی به مسائل و معضلات پشت صحنه سینما دارد که شاید چندان به مذاق عدهای خوش نیاید. یکی از نکات جالب وغیر منتظره این فیلم حضور برخی بازیگرانی است که باتوجه به سختگیرهای بیضایی در انتخاب بازیگران فیلمش تعجب آور مینماید. هرچند برخی از خبرها حاکی از آن است که وقتی همه خوابیم در ردیف آثاری نیست که علاقهمندان بیضایی میپسندند و از او انتظار دارند اما با این حال تا فیلم در جشنواره به نمایش درنیاید نمیتوان به قضاوت سطح و اندازه کار تازه این فیلمساز نشست.