از نظر ایشان تحول سنتی الهی است و تأثیر اراده فردفرد انسانها در تحولات جامعه به آیات قرآنی مستند است. براساس سنت الهی تغییرات هر جامعه بهدست افراد همان جامعه شکل میگیرد و اراده و رفتار فردی هر شخص نیز در ایجاد سلسله تحولات مثبت یا منفی جامعه تأثیرگذار است.
برهمین اساس، ایشان در مسیر هدایت مجموعه نیروهای نظام به سمت آرمانهای انقلاب که در کلام امام و قانون اساسی متجلی است راهبردهای سند چشمانداز بیستساله را با مشورت صاحبنظران و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام مدون کردهاند. این برنامه بهمثابه یک برنامه میانمدت مستلزم تبیین برنامههای کوتاهتری با هدف دستیابی حداکثری به اهداف سند چشمانداز است که براین اساس ایشان دهه چهارم انقلاب را دهه عدالت همراه با پیشرفت نامگذاری کرده و درواقع اهمیت عدالت را در راه رسیدن به اهداف سند چشمانداز برجسته کردند. در همین راستا تاکید ایشان بر اهمیت تحول و نوآوری و رسیدن به اهداف توسعه با راهحلهای میانبر و خلاقانه از یک سو و نیز تأکید ایشان بر لزوم تقویت اعتمادبهنفس ملی از سوی دیگر، دو پیش شرط تحقق راهبرد عدالت همراه با پیشرفت از نظر ایشان است.
بایستههای تحول از نظر رهبر انقلاب
1- مدیریت تحولات کشور باید در دست نخبگان دانشگاهی و حوزوی باشد و در این روند علاوه بر معیارهای جهانی پیشرفت معیارهای نو و ملاکهای ویژه نظام اسلامی مورد توجه اکید قرار گیرد.
2- شور و شوق استعداد وافر آرزوی پیشرفت امید به آینده، تحرک و آمادگی برای کار و تلاش، این ویژگیها باید با شناخت راه رسیدن به آرمانها، برنامهریزی، دوراندیشی و همت و تلاش خستگیناپذیر و گمنکردن اهداف همراه شود تا راه رسیدن به قلههای بلند پیشرفت و افتخار را هموار کند.
3- از نظر ایشان تحول با «آنارشیسم هرج و مرج و ساختارشکنی» کاملا متفاوت است؛ همچنانکه رکود نیز با ثبات اجتماعی معنایی متفاوت دارد و آنچه باید هدف قرار گیرد، جامعهای باثبات اما غیرراکد و برخوردار از تحولات صحیح و سریع است.
4- با توقف در گذشته و نفی نوآوری نمیتوان بهجایی رسید همچنانکه با هرج و مرج «فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و عقیدتی» نیز پیشرفتی حاصل نمیشود. بنابراین راه صحیح باز گذاشتن راه «نوآوری، آزادفکری و آزاداندیشی» و مدیریت این راه تحولآفرین است.
5- برای درک نسخه حقیقی پیشرفت باید به بحثهای تئوریک معطوف به واقعیات پرداخت و سپس با تعیین الگوی پیشرفت برنامهریزی، اولویتبندی و سرمایهگذاری حرکت کرد.
برخی دیگر از مهمترین ضرورتها و بایستههای پیشرفت از دیدگاه رهبر انقلاب از این قرارند: حفظ ریشهها و اصالتها، پرهیز از شالودهشکنی، ارجگذاری و مراقبت از هویت ملی، امید به آیندهای پویا و بانشاط، نقد و انتقادپذیری، ترویج روح رقابتی، برنامهریزی و انتخاب خط مشی صحیح.
در کنار برخی از این بایدها جلوگیری از هرج و مرج رفتاری و سیاسی و پوچگرایی و نیز حرکات تخریبی و فراموشکردن هویت ملی و بنیانهای اساسی جامعه بهعنوان برخی از نبایدهای تحول و نوآوری مدنظر رهبر انقلاب است.
توسعه از نگاه رهبر انقلاب
چگونگی ایجاد توسعه و پیشرفت همواره یکی از سؤالهای اساسی و مهم در ایجاد دگرگونی و تحول تکاملی جوامع بوده است. معمولاً وقتی سخن از توسعه و پیشرفت میشود نوعی پیشرفت و توسعه همهجانبه به ذهن متبادر میشود. اگر بخواهیم از توسعه و پیشرفت تعریفی داشته باشیم میتوان گفت که توسعه و پیشرفت همان افزایش سطح بهرهمندی و رفاه، ارتقای امنیت، آزادی، گسترش ارتباطات اجتماعی و امکان تحرک اجتماعی عمودی و افقی معطوف به ارزشهای جامعه که در سایه پیشرفت علمی و تکنولوژیک حاصل میشود و دگرگونی تکاملی در نظام بهداشت و درمان، آموزش و ساماندهی و مهندسی اقتصادی صنعتی و سیاسی و فرهنگی بهوجود میآید.
بنابراین برای رسیدن به افقهای مطلوب زندگی که همان زندگی توسعهیافته و همراه با پیشرفت است به نحو شایستهای به مهندسی و مدیریت آن نیازمندیم و باید مدلی متناسب با ارزشهای دینی و ملی طراحی و تدوین شود.
از آنجایی که هدف از این نگارش تبیین دیدگاهها و تدابیر رهبر معظم انقلاب اسلامی است، ابتدا معیارهای پیشرفت یا شاخصههای یک جامعه توسعهیافته و سپس سیاستهای توسعه را از دیدگاه ایشان بیان میکنیم.
الف- شاخصههای جامعه توسعهیافته
رهبر معظم انقلاب اسلامی در تبیین شاخصههای جامعه توسعهیافته میفرمایند: «معیارهای پیشرفت عبارتنداز: 1- فراصنعتی شدن، 2-خودکفایی در نیازهای اساسی، 3- افزایش بهرهوری، 4- ارتقای سطح سواد، 5- ارتقای خدماترسانی به شهروندان، 6-افزایش امید به زندگی، 7- رشد ارتباطات، 8- مبتنی شدن روند تحول بر عناصر اصلی هویت ملی و آرمانهای اساسی (رهبر معظم انقلاب اسلامی، 20/8/85)
اینک به تشریح هر یک از این شاخصهها میپردازیم:
1- فراصنعتی شدن: جامعه پیشرفته و توسعهیافته از نظر ایشان جامعهای است که از مرحله صنعتی اولیه و کارخانههای دودکشی پا را فراتر گذاشته و به مرحلهای بالاتر یعنی به عرصه تکنولوژیهای سطح بالا وارد شده است؛ تکنولوژیهایی مثل نانوتکنولوژی، تکنولوژی هستهای، تکنولوژیهای مربوط به فناوری اطلاعات و هوافضا و خلاصه هرگونه تکنولوژیای که تعلقی به صنایع پاییندستی مثل کارخانههای دودکشی نداشته باشد.
2- خودکفایی در نیازهای اساسی: جامعه پیشرفته جامعهای است که در نیازهای اساسی به خودکفایی رسیده باشد. خودکفایی در نیازهای اساسی ضریب امنیت ملی را افزایش داده و نوعی احساس آرامش روحی و روانی را برای مردم به ارمغان میآورد و باعث نوعی نشاط و امیدواری میشود. البته اگر سرمایه، نیروی انسانی، امکان تبادل کالا، صادرات و عوامل دیگر وجود داشته باشد، هر چه بر حوزه و دامنه خودکفایی افزوده شود زمینه رونق اقتصادی و امنیت بیشتر را فراهم میآورد. به هر حال در مدل فکری رهبری انقلاب اسلامی، توسعه بدون ساماندهی و تحقق خودکفایی در نیازهای اساسی، توسعهای غیرمدبرانه و آسیبپذیر خواهد بود. نیازمندی کالاهای اساسی دست دشمنان را در اعمال فشار برای ایجاد نابسامانی در توسعه کشور بازمیگذارد.
3- افزایش بهرهوری: بهرهوری از تلفیق اثربخشی و کارآمدی حاصل میآید. بهرهوری اقدامی است که ما را به هدف برساند (اثربخشی داشته باشد) و رساندن به هدف با کمترین هزینه به انجام رسد (کارایی). بنابراین وقتی سخن از بهرهوری بهمیان میآید منظور این است که کارها را طوری تنظیم کنیم که با کمترین هزینه بهترین روش و کوتاهترین مسیر ما را به هدف برساند. شاخص بهرهوری شاخص مهمی است که رهبر انقلاب اسلامی آن را بهعنوان یکی از معیارهای جامعه توسعهیافته درنظر گرفتهاند.
4- ارتقای سطح سواد: وضعیت علمی و مهارتی نیروی انسانی مهمترین شاخصه جامعه توسعهیافته است. مهمترین سرمایه هر جامعه نیروی انسانی است. برای تحقق توسعه پویا و مستمر، آموزش رکن اساسی است؛ البته آموزشهای هدفمند و کاربردی که بتواند بستر لازم برای توسعه را فراهم آورد. بنابراین اگر بخواهیم جامعه پیشرفتهای داشته باشیم باید سطح سواد جامعه را افزایش دهیم.
5- ارتقای خدماترسانی به شهروندان: جامعهای توسعهیافته خواهد بود که سطح خدماترسانی به شهروندان در سطح مطلوبی باشد. هدف حکومت در اسلام خدمترسانی به مردم است. بنابراین جامعه پیشرفته اسلامی جامعهای است که سطح این خدمات ارائهشده از یک حد استاندارد و مطلوبیتی برخوردار باشد. چگونگی خدمات حملونقل، خدمات امنیتی و قضائی، خدمات آموزشی، درمانی، ورزشی، فرهنگی و انطباق این خدمات با معیارهای استاندارد ابزار دیگری برای سنجش جامعه پیشرفته است. برای تحقق توسعه موردنظر باید ابعاد گوناگون خدماترسانی به شهروندان با ساماندهی و مدیریت کارآمدی مناسب به سطح استانداردهای موردنظر برسد.
6- افزایش امید به زندگی: جامعه پیشرفته موردنظر رهبر انقلاب اسلامی جامعهای است که بهسبب توسعه در ابعاد مختلف از قبیل وضعیت معیشت، تغذیه، بهداشت و درمان، اشتغال و دستیابی به سطوح بالای رفاه مادی و معنوی امید به زندگی بیشتر شده و متوسط طول عمر مفید افزایش مییابد.
7- رشد ارتباطات: ارتباطات بستر تحقق توسعه و پیشرفت است. با سهولت ارتباطات چه ارتباطات مخابراتی و چه ارتباطات جادهای، ریلی و هوایی زمینه تحرک اقتصادی فراهم میآید. توسعه ارتباطات، توسعه تبادل اقتصادی را میسر میکند. بنابراین بدون گسترش ارتباطات امکان توسعه و پیشرفت وجود ندارد و بههمین دلیل است که رهبر انقلاب اسلامی رشد ارتباطات را یکی از شاخصههای اصلی توسعه میدانند.
8- مبتنی شدن روند تحول بر عناصر اصلی هویت ملی و آرمانهای اساسی: ساماندهی تحول و توسعه باید برمبنای ارزشها و نگرشهای فکری و اصول اعتقادی استوار باشد والا هرگونه مدلسازی توسعه مبتنی بر ارزشهای صرف غربی نمیتواند ثمربخش باشد.
ب- سیاستهای توسعه و پیشرفت
پس از آنکه شاخصهای یک جامعه پیشرفته و توسعهیافته مشخص شد و ابعاد مدل آرمانی توسعه از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی معین شد نوبت به سیاستهای توسعه و پیشرفت میرسد. یعنی در رسیدن به هدف موردنظر چه سیاستهایی باید مدنظر قرار گیرد تا توسعه و پیشرفتی که مطلوب است محقق شود.
حضرت آیتالله خامنهای ابعاد تحول و پیشرفت یا سیاستهای آن را به شرح ذیل بیان میدارند:
«ابعاد تحول و پیشرفت در نگاه ویژه نظام اسلامی عبارتنداز: 1- افزایش ثروت ملی، 2- عدالتطلبی، 3- اقتدار علمی، 4- رشد اخلاق و معنویت و عواطف انسانی، 5- عزت ملی، 6- مبارزه با فقر و فساد و بیکاری و تبعیض، 7- مقابله با جهل و بیقانونی، 8- ارتقای علمی مدیریتها، 9- انضباط اجتماعی، 10- افزایش احساس مسئولیت اجتماعی، 11- استقلال فرهنگی.»
در تشریح این عوامل میتوان گفت:
1- افزایش ثروت ملی: مدل توسعه موردنظر باید منجر به افزایش ثروت ملی شود؛ یعنی در صورت اجرای آن مدل برآیند ثروت عمومی کشور و ثروت آحاد مردم افزایش یابد. بهعبارتی توسعه باید طوری طراحی شود که مردم در سایه اجرای آن از وضعیت پاییندستی ثروت به وضعیت بالادستی ثروت منتقل شوند، بهطوری که علاوه بر تأمین نیازهای مصرفی، منجر به ذخیرهسازی ثروت نیز بشود. بدیهی است که افزایش ثروت ملی در سایه افزایش تولید ملی صورت خواهد گرفت. بنابراین توسعه باید تولید محور باشد تا بتوان به ثروت ملی افزود. تولید، بهرهمندی اقتصادی افراد را بیشتر میکند. توسعه اگر منجر به ثروتاندوزی بخش خاصی از جامعه شود توسعه متوازن و عادلانه نیست. توسعه باید بر ثروت آحاد مردم بیفزاید.
2- عدالتطلبی: عدالت مایه قوام و پایداری جامعه و از عوامل مهم رشد و توسعه است. توسعه مطلوب، توسعه منجر به پایداری جامعه است. اگر توسعه منجر به شکاف عمیق اقتصادی، فرهنگی و سیاسی شود این توسعه برای جامعه خطرساز است و پایداری جامعه را متزلزل میکند. لذا رهبر معظم انقلاب مدل توسعهای را طلب میکند که مبتنی بر عدالت بوده و نتیجه آن اجرای عدالت و در نتیجه پایداری و قوام جامعه باشد.
3- اقتدار علمی: توسعه بدون علم تحقق نمییابد اگر توسعه را ساماندهی تعالیبخش و دستیابی به پیشرفت در حوزههای مختلف اقتصادی، صنعتی، فناوری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بدانیم این امر بدون داشتن سطح علمی مورد نیاز و دانش مربوطه میسر نیست. گرچه برای توسعه محتاج علم و دانش هستیم اما توسعهای باید طراحی شود که نتیجه پیادهشدن آن رسیدن به مرز اقتدار علمی است. اقتدار علمی یعنی بهدست آوردن قلههای علم و دانش و سطحی از قدرت علمی که بهوسیله آن بتوانیم مسیرهای بعدی توسعه را بهراحتی طی کنیم. بنابراین باید توسعه بهنوعی منجر به اقتدار علمی شود و اقتدار علمی بر ابعاد توسعه بیفزاید و این تأثیر و تأثر متقابل در یک روند تکاملی ادامه داشته باشد.
4- رشد اخلاق، معنویت و عواطف انسانی: در مدل حکومت اسلامی تزکیه و رشد اخلاقی و معنوی افراد جزو اهداف بالادستی حکومت قرار دارد؛ یعنی همه فعالیتها درنهایت برای رسیدن به جامعهای است که افراد آن از نوعی تهذیب نفس و معنویت برخوردار باشند. هرگونه طراحی مدل توسعه بدون توجه به این سیاست، جایگاهی در نظام جمهوری اسلامی ندارد و اگر آبادانی همهجانبه کشور منجر به رشد معنویت و اخلاق نشود ارزشمند نخواهد بود. بنابراین در نگاه حضرت آیتالله خامنهای مدل توسعهای مطلوب است که منجر به رشد اخلاقی و معنوی افراد جامعه باشد.
5- عزت ملی: عزت ملی نوعی احساس غرور همگانی ملتی است که بهواسطه داشتن فضیلتها احساس برتری کرده و احساس میکند در مقابل بیگانگان حرفی برای گفتن داشته و احساس ذلت و خواری نمیکند. رهبر معظم انقلاب اسلامی توسعهای را مطلوب میدانند که منجر به چنین احساسی شود. نبارید برای بهدست آوردن توسعه اقتصادی هر شرایطی را بپذیریم و عزت ملی را زیر پا بگذاریم.
6- مبارزه با فقر، فساد، بیکاری و تبعیض: بیکاری منجر به فقر و فقر عموما منجر به فساد میشود. البته تنها عامل فساد فقر نیست بلکه یکی از عوامل آن است. بیکاری محصول عدمتوسعه و یا توسعه نامتوازن است. رهبر معظم انقلاب اسلامی معتقدند که باید توسعهای طراحی شود که نتیجه آن گسترش اشتغال بدون تبعیض باشد. اگر اشتغال در سایه توسعه بدون تبعیض گسترش یافت، فقر از جامعه ریشهکن و بخش زیادی از فساد نیز مهار میشود؛ بنابراین توسعهای مطلوب رهبری نظام است که بتواند با رفع بیکاری با فقر و فساد و تبعیض مقابله کند.
7- مقابله با جهل و بیقانونی: جهل و بیقانونی جامعه را از مسیر درست بازمیدارد، هزینهها را افزایش داده، انرژیها را معطل میکند، حق و حقوق را ضایع و بیعدالتی و تبعیض را به ارمغان میآورد. در مدل توسعه کشور باید طراحی بهگونهای باشد که حاصل اجرای آن رفع جهل و جلوگیری از بیقانونی و حاکمیت قانون در کشور شود.
8- ارتقای علمی مدیریتها: مدیران، مهرههای اصلی اداره جامعه و مجریان قانون، عوامل مهم توسعه و پیشرفت هستند هم مدیران باید در خدمت توسعه باشند و هم توسعه باید منجر به ارتقای علمی مدیریتها شود. بهنظر رهبری انقلاب، توسعهای مطلوب است که در آن راههای ارتقای علمی مدیران پیشبینی شده و با اجرای آن مدیران به این قابلیت دست یابند.
9- انضباط اجتماعی: انضباط اجتماعی یعنی همه آحاد نهادها و سازمانها و تشکیلات حکومتی به ایفای درست نقشهای خویش بپردازند. انضباط اجتماعی حاصل عملکرد درست نقشهای تعریفشده برای اجزای جامعه است. توسعهای مطلوب است که به تحقق همهجانبه انضباط اجتماعی کمک کند و جامعهای بهوجود آورد که نقشها بهدرستی ایفا شوند.
10- افزایش احساس مسئولیت اجتماعی: احساس مسئولیت اجتماعی نوعی تعهد آحاد مردم با هر نقش و کار ویژه شخصی و اجتماعی است که آنان را وادار میکند به مسئولیتهای خود عمل کنند. تحقق چنین امری در سایه کار فرهنگی حاصل میآید و از مقوله فرهنگ عمومی است. رهبری نظام اسلامی توسعهای را مطلوب میدانند که به افزایش احساس مسئولیت اجتماعی منجر شود. فرهنگ هر جامعه زیربنا و هدایتکننده مسیر زندگی افراد است. فرهنگ نقشی اساسی و مؤثر در حوزههای مختلف اقتصاد و سیاست دارد، لذا حفظ فرهنگ ازهرگونه انحراف در پیشرفت هر جامعهای دارای اهمیتی حیاتی است.
طراحی مدل توسعه باید مبتنی بر آموزههای فرهنگی باشد و توسعه باید منجر به استقلال فرهنگی شود. توسعهای که استقلال فرهنگ کشور را در معرض خطر قرار دهد توسعهای مطلوب نخواهد بود.