همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: علاءالدین قاسمی کار تعزیه را از کودکی و از طالقان شروع کرده بود و با آمدن به تهران کارش را در این زمینه گسترش داد و حتی تعزیههایی در خارج از کشور از جمله در آمریکا، آلمان و جشنواره آوینیون فرانسه اجرا کرد. او با ضبط تعزیهای همراه با ناصر تقوایی سعی در ثبت جهانی این گونه نمایشی داشت. قاسمی یکی از بهترین شهادتخوانان بود که مدرک درجه یک هنری دریافت کرده بود. در روزی که او به خاک سپرده شد با داود فتحعلی بیگی، پیشکسوت تعزیه و نمایشهای آیینی و مدرس دانشگاه، در باره او صحبت کردیم.
فتحعلی بیگی میگوید: «علاءالدین قاسمی از تعزیهخوانان پیشکسوتی بود که تعزیهخوانی را از دوران طفولیت شروع کرده بود و نزد اساتیدی چون هاشم فیاض کار کرده بود و دوره دیده بود. او از بچههای منطقه طالقان بود که بعد از طی شدن دوران بچهخوانی و رسیدن به زمانی که علی اکبرخوانی میکرد، به تهران آمد و در این شهر ماندگار شد و بیشتر از ۶۰ سال سابقه تعزیهخوانی کرد.»
او در باره ویژگیهای خاص قاسمی میگوید: «اول از همه در هر دورهای، چه بچه خوانی، چه علی اکبرخوانی و چه شهادتخوانی، هر نسخهای که خواند، خوب و تأثیرگذار خواند. بعد هم صدای گرم و دلشینی داشت و علاوه بر این که تعزیه میخواند در اجرا هم از بهترینها بود. بعضی از تعزیهخوانان نسخه را فقط میخوانند، اما بعضی علاوه بر این که نسخه را میخوانند، بازیگری و ایفای نقش هم میکنند. او تواناییهای زیادی داشت و تعزیههای زیادی را بلد بود. به دلیل همین ویژگیها به اقصا نقاط ایران دعوت شده بود و کار کرده بود. امروز هم از تعزیه خوانان اصفهان، تفرش، قم، دماوند و شهر ری در مراسم حضور داشتند.»
او قاسمی را یکی از الگوهای تعزیهخوانان معرفی میکند و این را نشانه ای از تأثیر او بر دیگران تعزیهخوانان میداند: «زمانی که علی اکبرخوانی میکرد، شیوه کار او الگو شده بود. در آن زمان هم ضبط صوت بود و هم ضبط تصویری از کارهایش وجود داشت. همین فیلمها و نوارهای صوتی دست به دست شده بود و او را تبدیل به الگویی برای سایر تعزیهخوانان کرده بود. در شهادتخوانی هم همینطور بود و یکی از الگوهای جوانان و علاقه مندان این کار محسوب میشد.»
فتحعلی بیگی در باره خاستگاه قاسمی، طالقان، که یکی از مطرحترین تعزیههای ایران در آنجا اجرا میشود و تأثیرش بر کار او میگوید: «او در یکی از روستاهای طالقان زاده شد و رفته رفته به تهران آمد و در کشور هم مطرح شد. او حتما عناصری از تعزیه طالقان را با خودش منتقل کرده است. از طرف دیگر هم وقتی فعالیتش را توسعه میدهد با نسخههای مختلف و زمینههای مختلف تعزیه آشنا میشود. نسخه طالقان ممکن است همیشه خوانده نشود و یا محدودیت داشته باشد. او وقتی با تعزیههای میرعزا و تعزیههای تهران و قزوین آشنا شد، کارش وسعت بیشتری گرفت.»
- بهروز غریبپور از تعلیق گروهش می گوید| آنچه از سال 96 تا امروز بر همای و همایون گذشت
- دو سال است فریاد میزنم شانو در حال ویران شدن است| اگر کسی میخواهد به حفظ این تماشاخانه کمک کند، هنوز وقت است
او در باره فعالیت قاسمی در خارج از ایران و اجرا در جشنواره آوینیون میگوید: «راهیابی او به جشنواره آوینیون سال هفتاد اتفاق افتاد. این جشنواره در هر سال به هنر یکی از کشورها اختصاص پیدا میکند. سال هفتاد هم بخشی از این فستیوال به هنر ایرانی از جمله خیمهشببازی و تعزیه اختصاص پیدا کرد و هنرمندان نمایشهایی را در این زمینهها اجرا کردند. آقای قاسمی هم جزو گروه هاشم فیاض بود که برای اجرا در آوینیون انتخاب شده بودند. بعدها هم با عباس کیارستمی یک همکاری داشت. کیارستمی در ایتالیا اجرای ویژهای از تعزیه داشت که در آن تصویر تماشاگران دورتادور محل اجرا پخش میشد و میتوانستید عکس العملهای آنها را ببینید. در این جا هم آقای قاسمی سرپرست گروه تعزیه بود و این کار هم یکی از کارهای خیلی خوب او به حساب میآید. بعدتر هم با گروه دیگری از تعزیهخوانان به دعوت چلکوفسکی در آمریکا تعزیهای اجرا کرد.»