همشهری آنلاین - زهراسادات حسنی: فکر میکردم لابد یکسری دانشمند دور هم جمع شدهاند و کارهای بزرگ تحقیقاتی انجام میدهند! تا اینکه با تور تهرانگردی همشهری، برای بازدید از این پارک راهی پردیس شدیم. جاده برایم تکراری بود ولی این بار اواخر جاده، به سمت پارک تغییر مسیر دادیم. چیزی که میدیدم، اصلا شبیه یک دانشگاه یا شهرک صنعتی نبود. فضای باز، ساختمانهای شیک و نوساز، فروشگاه، فضای سبز، مسجد و حتی مقبرهالشهدا؛ به دور از شلوغی و رفتوآمد ماشین و کامیون.
فضا خیلی جذاب بود. چه خوب بود اگر محیطهای کار، اینقدر آرام و متنوع بود. وقتی وارد سالن کنفرانس شدیم، تازه متوجه شدم که اینجا فقط یک محیط علمی نیست بلکه یک فرصت است؛ فرصتی برای جوانهای ایدهپرداز و خلاق؛ جوانهایی که فکرهای بزرگ در سرشان است و تنها چیزی که از مسئولان کشورشان میخواهند، جدیگرفتن آنهاست.
اینجا جایی است که اگر ایدهای داشته باشی که قابل رشد و تبدیل به سرمایه باشد، از آن استقبال میکنند و خدمات متنوعی ارائه میدهند تا به نتیجه برسید؛ خدماتی مثل آموزش، دفتر کار، سرمایهگذار، وام، بازار و فرصت ارائه بینالمللی.
هرچند برای پذیرش ایده، سختگیری و دقت زیادی میشود و از متخصصان حرفهای آن بازار کار کمک میگیرند و احتمال پذیرفتهنشدن ایدهات زیاد است، اما همان جلسه داوری به خیلی از جوانان کمک کرده تا به این امر پی ببرند که اگر ایدهشان تغییراتی بکند، یک گام به موفقیت نزدیکتر میشوند، یا مهمتر از آن اینکه حرفهایهای بازار با بررسی بازار کار آن طرح، به جوان تازه کار این واقعیت را میگویند که ایدهات بازار ندارد، بهتر است وقتات را تلف نکنی. به این شکل جلوی تلفشدن مقدار زیادی از عمر یک جوان را میگیرند. اینجا متوجه شدم شکستخوردن، ناامید شدن نیست، بلکه فرصتی است برای جهتیابی درست.
اینجا جوانانی را دیدم که با سرمایه بسیار اندک اما با همت و پشتکار عالی، فکرهای بزرگی را به واقعیت تبدیل میکردند.
مهمتر آنکه اینجا نهتنها مربیان حرفهای، سرمایهگذاران متخصص و محیطی جذاب در اختیار جوانان خلاق است، بلکه محیط این قابلیت را دارد تا جوانترها از داستان شکستها و موفقیتها و تجربه دیگر فعالان بهره ببرند. محصولاتی که اینجا دیدم آنقدر متنوع بود که وقت اجازه نداد بهطور کامل داستان هر کدام از آنها را از زبان راهنمای تور بشنوم. شاید هم به خاطر این بود که روزی چندین بار تورهای بازدیدکننده از مدارس و دانشگاهها و مراکز علمی و دولتی، حتی از کشورهای دیگر برای بازدید و آشنایی و گرفتن ایده به اینجا میآیند.
خلاصه آنکه این پارک و آن روز برای من، روز زندهترشدن امید بود؛ روز قویترشدن ایمان به ایران قوی، روز دیدن جوانان فعال و امیدوار، روز دیدن فرصتها و کسانی که تهدید را تبدیل به فرصت کرده بودند. برایشان احترام زیادی قائل بودم و هستم و خواهم بود. کاش همه مردم ایران اینجا را ببینند؛ «پارک فناوری پردیس» و «ایران قوی» را.