همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: محمدعلی علومی، از نسل سوم داستاننویسان جزو رماننویسانی است که با نوعی جنون مقدس، داستان مینویسد. رمانهای سرآمد او مانند «شاهنگشاه در کوچه دلگشا» و «من نوکر صدامم» بارها تحسین نویسندگان و منتقدان مختلف را برانگیخته است. طنز او طنزی تأمل برانگیز است که مخاطب را به اندیشیدن هنری شده وامیدارد. با پایان یافتن داستانهای کوتاه مجموعه «اندوهگرد» مخاطب واقعاً احساس میکند که آدم قبلی نیست و چیزی از چیزهای جهان به او اضافه شده است. علومی که اکنون در زادگاهش، بم به سر میبرد، در تعطیلات نوروز برای چندین بار میخواهد رمان «بینوایان» ویکتور هوگو را بخواند. او میگوید: «کلاسیکها مادرانیاند که باید نوروز به دیدارشان برویم.»
با او گپ و گفتی زدیم که خلاصهاش را میخوانید:
مطالعه چه نوع کتابهایی را برای تعطیلات نوروز پیشنهاد میکنید ؟ اگر بخواهید یک یا دو کتاب به مخاطبان پیشنهاد کنید، آنها کدامند؟
آثار کلاسیک مانند «بینوایان» اثر ویکتور هوگو یا «دیوید کاپرفیلد» اثر چارلز دیکنز یا «ژان کریستوف» از رومن رولان و کتابهایی که فراموش نشدنیاند، در نوروز مناسب مطالعهاند.
چرا میان این همه کتاب، کلاسیکهای ادبیاتداستانی اروپا را پیشنهاد میکنید؟
کلاسیکها به نوعی مادر ادبیات به شمار میروند. مخاطب با هر بار رجوع کردن، نکته تازهای در آن مییابد. یکی دیگراز رمانهای قرن نوزدهم که خواندنش را به شدت توصیه میکنم، «جنایت و مکافات» اثر ماندگار غول نویسندگاهن ادبیات روس، یعنی فئودور داستایوسکی است. من هم خودم همواره نکتهای یا شگردی تازه از کلاسیکها میآموزم. تصورم این است که کلاسیکها منبع ادبیات به شمار میروند. حتی شاهنامه، مثنوی، «ایلیاد و اودیسه» هومر، مادرانیاند که عید باید به دیدن آنها رفت.
پیش از همه رمان «بینوایان» ویکتور هوگو را پیشنهاد کردید. این رمان چه ویژگیای دارد که قبل از همه خواندن آن را پیشنهاد کردید؟
دلیل سادهای دارد و با شما در پاسخ دادن صادقم: چون ایان نوروز خودم میخواهم این کتاب را بخوانم.
آخرین باری که «بینوایان» را خواندهاید چه زمانی بود؟
دو سال قبل.
تا به حال چند بار بینوایان را خواندهاید؟
تا به حال بینوایان را سه چهار بار خواندهام. اما توصیه میکنم که مخاطبان با ترجمه خوب کلاسیکها را بخوانند. توصیهام به مخاطبان نیمه حرفهای ادبیاتداستانی این است که از کننده کار و حرفهها بپرسند و ترجمه درخشان را بیابند. همین رمان بینوایان با ترجمه قدیمیاش هم موجود است و اشتباهات و لغزشهای زبانی فراوان دارد. در همین ترجمه قدیمی که من هم یکبار آن را خواندهام گاه فعل و فاعل با هم جور در نمیآید. نثر گاه بیدلیل سنگین میشود، در حالی که رمان، به اصطلاح رمان سرراستی است. به همین دلیل ترجمه جدید را پیشنهاد میکنم. بینوایان به خصوص انساندوستی را ترویج میکند. نوروز زمانی مناسب برای تقویت نوع دوستی است. رمان بینوایان هم از این حیث خواندنی است و از دایره بحث ما درباره انسان دوستی و نوع دوستی جدا نیست.