در مهر ماه ۱۳۶۷ کتابی تحت عنوان «آیات شیطانی» به قلم «سلمان رشدی» که در قالب رمان، آکنده از اهانت‌ها و افترائات زشت و ننگین به ساحت مقدس پیامبر اعظم(ص) و خانواده و اصحاب شریف ایشان بود، و اسلام و قرآن را با تعابیر سخیف توصیف کرده بود، در لندن توسط انتشارات وایکینگ وابسته به مؤسسۀ پنگوئن انتشار یافت.

کتاب این نویسنده که هندی تبار بود، ابتدا در هندوستان جلب توجه کرد و انتشار و توزیع آن به علت اعتراضات مسلمانان در هند ممنوع شد. طی هفته‌های بعد، نویسندگان آفریقای جنوبی به احترام عواطف مسلمانان، دعوت قبلی از وی را لغو کردند و سفرای چند کشور اسلامی و عربی در لندن به دولت انگلیس اعتراض نمودند. در ماه‌های دی و بهمن جمع زیادی از مسلمانان مقیم انگلیس ابتدا در شهر برادفورد و سپس لندن در تظاهرات خشمگینانه‌ای به اقدام دولت انگلیس در حمایت از انتشار این کتاب موهن شدیداً اعتراض کردند. دامنه اعتراضات مردمی به هند و پاکستان گسترش یافت تا آنکه روز ۲۳ بهمن در جریان تظاهرات هزاران پاکستانی در مقابل مرکز فرهنگی آمریکا در اسلام آباد، شش تن از تظاهر کنندگان کشته شدند و ده‌ها تن نیز مجروح گشتند. فردای آن روز در تظاهرات مسلمانان هند نیز یک نفر کشته شد.

به‌رغم گذشت چهار ماه از انتشار این کتاب و افزایش اعتراضات مسلمانان، دولت‌های انگلیس و آمریکا از تداوم توزیع و انتشار این فحش‌نامه علیه اسلام و پیامبر گرامی آن (ص) حمایت می‌کردند و این پیام را با رفتار خود به جهان اسلام می‌فرستادند که برنامه‌های جدید دیگری برای گسترش ابعاد حملات تبلیغی و فرهنگی علیه اسلام و مسلمانان آغاز خواهند نمود.

پس از توزیع گستردۀ کتاب موهن آیات شیطانی، همراه با تبلیغات هماهنگ و تشویق‌های محافل صهونیستی، از گوشه و کنارجهان صدای اعتراض مسلمانان افزایش یافت؛ از سویی هشدارهایی به ناشران داده شد و از سوی دیگر، اقداماتی حقوقی برای محدود کردن نشر و انتشار کتاب و محکومیت رشدی صورت گرفت و نقدهایی نیز بر این کتاب نوشته شد. البته طراحان و حامیان این اقدام، نه تنها به این هشدارها توجهی ننمودند، بلکه بر دامنة تبلیغات خود افزودند تا جایی که مقدمات نامزد نمودن این کتاب برای جوایز ادبی مهم اروپا مطرح شد. شبکة گستردة توزیع این کتاب در بیشتر کشورهای اروپایی، آمریکایی و بعضی کشورهای آسیایی، با قراردادهای کلان برای ترجمه و توزیع آن، به تلاش پرداختند و در عرصة تبلیغاتی و با ایجاد حلقه‌های محافظتی، به حمایت علنی از او پرداختند.

با آشکار شدن تصمیم و ارادۀ غرب برای زمینه‌سازی یک جنگ صلیبی نوین و انهدام هویت فکری و فرهنگی مسلمانان با سخیف‌ترین شیوۀ ممکن، امام خمینی (ره) در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ با صدور حکم الهی و تاریخی خود، مجازات شرعی نویسنده و ناشران این کتاب را بیان کرد و سدّ استواری در برابر سیل مهیبی که دشمنان اسلام در صدد راه انداختن آن بودند، بنیان نهاد. امام برای ریشه‌کن کردن فتنه‌ای که در صورت گسترش جان هزاران مسلمان دیگر را به خطر می‌انداخت و می‌توانست آتش جنگ‌های مذهبی را در سراسر جهان شعله‌ور سازد، با قاطعیت حکم خداوند متعال را  اعلام نمود تا این توطئه بسیار خطرناک در آغاز  نابود شود.

صدور حکم امام با استقبال گسترده‌ای در سراسر جهان اسلام روبرو شد و همۀ مسلمانان  را در دفاع از عزت و هویت دینی خود متحد و منسجم ساخت. گروه‌های مختلف مسلمانان در تمامی نقاط جهان، به خروش و حرکت درآمدند و  با ابراز نفرت و انزجار خویش از این دسیسة استعماری، خواستار محاکمه رشدی، و جمع‌آوری  و ممنوعیت چاپ وانتشار  این کتاب شدند.
جهان غرب نیز ابتدا به پیروی از انگلیس و آمریکا در برابر مسلمانان به صف‌آرایی سیاسی و تبلیغاتی دست زدند ولی با افزایش هزینۀ اقدامات خود و احساس خطر جدی نسبت به منافع خویش در جهان اسلام، به ناچار آرام آرام عقب‌نشینی کردند تا آنجا که پروژۀ آیات شیطانی به زودی به پروژه‌ای سوخته و بی‌فایده تبدیل گشت.

صدور حکم امام در سال ۶۷ دامنه‌ها و ابعاد جنگی پنهان را آشکار ساخت که  با پیشتازی انگلیس برای تخریب بنیان ایمان و اعتقادات بیش از یک میلیارد مسلمان در حال شکل‌گیری بود و در گام اول  با توهین و تعابیر ضداخلاقی  علیه مقدسات، غیرت و توان مقاومت فرهنگی مسلمانان را مورد هجوم قرار داده بود تا زمینۀ حرکت‌های شدیدتر و وسیع تر بعدی فراهم گردد. حکم امام که ابتدا در برخی رسانه‌ها فتوا خوانده می‌شد، از نظر هدف‌گیری انگلیس به عنوان پیش قراول هجوم غرب علیه اسلام و مسلمانان، یادآور فتوای تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی در زمان قاجار نیز بود که ضربه‌ای مؤثر بر استعمار انگلیس در ایران وارد ساخت.


در زمان صدور حکم و سال‌ها بعد، برخی از افراد که تسبت به محتوا، ژرفای توطئه، مضامین کتاب و پیوست تبلیغی آن، طرح‌های شوم دولت‌های غربی و آثار تخریبی تداوم و توسعۀ این اقدام، بی‌اطلاع بودند نسبت به حرکت امام ابراز تردید کرده‌اند و موضوع را در حد یک کار معمولی نویسنده‌ای در اظهار نظر علیه اسلام توصیف می‌کردند که نیازی به صدور حکم و پی‌آمدهای بعدی آن، نداشت.

بیست سال پس از این واقعه، بازخوانی و تحلیل چگونگی موضوع و این رویداد تاریخی، برای همگان به ویژه نسل جدید ضروری به نظر می‌رسد. از این رو نویسندۀ این سطور کوشیده است در این کتابچه اطلاعات و نکاتی را در تبیین حکم امام  و بازتاب‌های آن به خوانندگان گرامی ارائه کند.

توطئه آیات شیطانی

«آیات شیطانی» (ترجمه عبارت انگلیسی Satanic Verses) رمانی است در ۵۴۷ صفحه (نسخة انگلیسی در چاپ اول) که در تاریخ ۴/۷/۱۳۶۷ (۲۶ سپتامبر ۱۹۸۸) توسط انتشارات «وایکینگ» (جزو گروه انتشاراتی «پنگوئن») منتشر شد. نویسندة این کتاب، «سلمان رشدی» (Salman Rushdie)  مسلمان هندی تباری بود که تبعة «بریتانیای کبیر» محسوب می‌شد و «آیات شیطانی» پنجمین رمان این نویسنده بود. «سلمان رشدی» عضو «انجمن سلطنتی ادبیات انگلستان» بوده و هست و کتاب مذکور را به سفارش «گیلون ریتکن» (رییس صهیونیست انتشارات وایکینگ) با دستمزد بی‌سابقه ۵۸۰ هزار پوند به رشته تحریر درآورد.

کتاب آیات شیطانی برخلاف آن چه گفته می‌شود، یک کتاب ادبی با درونمایه علمی و نظری نیست؛ بلکه داستانی است بلند در ۹ فصل که شخصیتهای آن را حضرت رسول اکرم (صلوات الله علیه)، همسرانشان و صحابی شناخته شدة ایشان و حضرت جبرئیل (فرشته وحی) تشکیل می‌دهند. این کتاب، در بردارنده وقیحانه‌ترین اهانت‌ها به ساحت مقدس پیامبر(ص) و قرآن است و معتقدات مسلمانان را به مسخره گرفته است.

در طول این رمان تصویر بسیار زشت و سخیفی از قرآن و شخصیت‌های اسلامی ارائه ‌می‌شود و العیاذ بالله اوصافی که قلم از بیان آنها شرم دارد دربارۀ ایشان بیان می‌شود، و  انواع دشنام‌ها و اهانت‌های بیمارگونه و غریب نسبت به آنان انجام می‌گیرد. پرداختن بیشتر به محتوای کتاب به علت  جریحه‌دار کردن قلوب پاک مسلمین  امکان پذیر نیست فقط در این حد می‌توان اشاره کرد که اگر انسان باغیرت و شریفی این نسبت‌ها را در بارۀ پدر و مادر و خواهرانش بشنود، در مجازات گویندۀ آن‌ها لحظه‌ای درنگ نمی‌کند.

نویسنده‌ این فحش نامه، نخستین بار با کتاب بچه‌های نیمه‌شب به شهرت رسید و جایزه بوکر را بابت نگارش این اثر دریافت کرد. اغلب آثار رشدی از شبه‌قاره هند ریشه می‌گیرد. سبک داستان‌های او را در گونه رئالیسم جادویی طبقه‌بندی می‌کنند.

رشدی به ویژه بعد از انجام مأموریت نگارش آیات شیطانی بارها برندة جوایز ادبی نظیر وایت‌برد، بوکر داستان، بوکر بوکرها، جایزه شورای هنر، جایزۀ اتحادیه انگلیسی‌زبانان و نویسندة سال بریتانیا بوده است.

ابتدا برای کتاب بچه‌های نیمه‌شب که در سال ۱۹۸۱ منتشر شد و نهضت استقلال طلبی مردم هند را در قالب داستان مخدوش می‌سازد، برندة جایزه بوکر شد، و سال‌ها بعد در سال ۱۹۹۳ برنده جایزه بوکرِ بوکرها شد که به معنی رتبۀ بهترین اثر از میان رمان‌های برنده جایزه بوکر در ۲۵ سال اول اعطای این جایزه‌ است. جایزة بوکر (Booker'sPrize) که از سال ۲۰۰۲ به نام جایزه مَن بوکر هم شناخته می‌شود، مهم‌ترین جایزۀ ادبی انگلیس برای غیر بریتانیایی‌هاست که هر سال به بهترین رمان جدید انگلیسی‌زبان که نوشتة شهروندان کشورهای همسود بریتانیا (= مستعمرات سابق انگلیس)   و جمهوری ایرلند باشد، اعطا می‌شود. ارزش نقدی این جایزه در حال حاضر ۵۰۰۰۰ پوند است. مبلغ جایزه در اصل ۲۱۰۰۰ پوند بود، و از سال ۲۰۰۲ با پشتیبانی گروه سرمایه گذاری مَن Man Group plc به مقدار فعلی افزایش پیدا کرد.

وی در ژوئن سال ۲۰۰۷(خرداد۸۶)، از ملکه الیزابت دوم، به پاس خدماتش به پادشاهی انگلستان، لقب شوالیه دریافت کرد. نشان شوالیه (فرانسوی= نجیب‌زاده ای که در قرون وسطی از طرف شاه منصب افتخاری گرفته باشد) به انگلیسی، Knighthood، لقبی تشریفاتی است که توسط ملکه انگلستان، به خدمتگذاران برجستۀ سلطنت انگلیس اهدا می‌شود. دربار انگلستان با اهدا کردن لقب شوالیه به کسانی که افتخاراتی برای انگلستان در زمینه‌های مختلف کسب ‌کنند، آنها را در بالاترین درجات اشرافی و طبقات بالای اجتماعی قرار می‌دهد. دریافت کنندگان این لقب از خوانندگان مشهور انگلیسی تا  نویسندگان و بازیگران سینما تا شخصیت‌های سیاسی را شامل می‌شود و گیرندۀ آن در پیشوند نام خود از عنوان سِر(Sir) استفاده می‌کند تا از امتیازات آن برخوردار شود. این اقدام دربار انگلیس در تداوم سابقۀ تاریخی اقدامات امپراطوری زوال یافتۀ انگلیس علیه اسلام، محسوب شد و باعث واکنش‌های گسترده‌ منفی در کشورهای اسلامی گشت.
در همین ارتباط سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با محکوم کردن این اقدام، گقت: «مدال دادن به یکی از منفورترین چهره‌ها در جهان اسلام، نمونه بارزی از ضدیت با اسلام در میان مقامات ارشد بریتانیاست».

حکم الهی

۲۰ سال پیش، در ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۶۷ انتشار حکم شرعی حضرت امام خمینی(ره)، خطاب به مسلمانان درباره سلمان رشدی، دنیا را تکان داد. مسلمانان هشیار و برانگیخته شدند، افکار عمومی سایر مردم جهان با پدیده‌ای بی سابقه مواجه شد، و دولت‌های غربی به انفعال و سراسیمگی افتادند. متن این حکم چنین بود:

 «انالله و انا الیه راجعون به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‌رسانم مؤلف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می‌باشند.
از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است. انشاءاللّه.
ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته».

سایر مراجع دینی قم و مشهد در حمایت از این حکم شرعی و اعلام اعتراض به انتشار این کتاب درس‌های خود را تعطیل کردند. آیت الله خامنه‌ای در مسند ریاست جمهوری وقت در یک پیام رادیویی به تبیین حکم امام پرداخت و حمایت کامل دولت را از آن اعلام نمود. از سوی نخست وزیر وقت نیز بیانیه‌ای انتشار یافت که در آن، روز چهارشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۶۷ عزای عمومی اعلام شد. نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز با صدور بیانیه‌ای از حکم امام حمایت کردند، و اقشار مختلف مردم و سایر مسئولان حکومتی نیز با شیوه‌های گوناگون به حمایت از این حکم و اعتراض به حمایت انگلیس و آمریکا از اقدام علیه اسلام، پرداختند. تظاهرات مردمی در ایران و سایر کشورهای اسلامی آغاز شد و مسلمانان انگلیس اقدامات اعتراضی خود را گسترش دادند.

رسانه‌های جهان اسلام در اعتراض به انتشار کتاب به طرح دیدگاه‌های سیاسی و دینی شخصیت‌های مختلف و پوشش اعتراضات مردمی پرداختند. تظاهرات مسلمانان در هند بار دیگر با خشونت نیروهای پلیس مواجه شد و ده‌ها مجروح بر جای گذاشت. برخی از مقامات بلندپایه کشورهای مختلف اسلامی در این باره اعلام موضع نمودند. و در تمامی جهان اسلام و بسیاری از کشورهای دارای جمعیت وسیع مسلمان، عرضه و فروش کتاب آیات شیطانی ممنوع اعلام گشت. رهبران مذهبی کشورهای مسلمان تأکید کردند که آزادی بیان به هیچوجه به معنای مجوز هتک حرمت مقدسات مسلمین نیست. در ایران، پاکستان، و چند کشور اسلامی از سوی بعضی از شخصیت‌ها و نهادهای مردمی برای اجرای حکم الهی امام جوایز زیادی اعلام گشت تا غیر مسلمانان نیز به اجرای این حکم ترغیب شوند و هر کس که در صدد گام برداشتن در مسیر آیات شیطانی باشد احساس امنیت در هیچ مکانی نداشته باشد.

بعضی از رسانه‌های غربی برای تقلیل موضوع به یک تهدید شخصی و نجات جان سلمان رشدی، اینگونه شایع کردند که اگر سلمان رشدی توبه کند، حکم اعدامش لغو می‌شود. اما دفتر امام خمینی (ره) در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۶۷بلافاصله این خبر را اعلام کرد:

«رسانه‌های گروهی استعماری خارجی به دروغ به مسئولین نظام جمهوری اسلامی نسبت می‌دهند که اگر نویسنده کتاب آیات شیطانی توبه کند حکم اعدام درباره او لغو می‌گردد. امام خمینیـ مد ظلهـ فرمودند: این موضوع صددرصد تکذیب میگردد. سلمان رشدی اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامی هم خود را به کار گیرد تا او را به درک واصل گرداند.

حضرت امام اضافه کردند: اگر غیر مسلمانی از مکان او مطلع گردد و قدرت این را داشته باشد تا سریع‌تر از مسلمانان او را اعدام کند، بر مسلمانان واجب است آنچه را که در قبال این عمل می‌خواهد به عنوان جایزه یا مزد عمل به او بپردازند.»

سازمان کنفرانس اسلامی با صدور بیانیه رسمی به انتشار کتاب آیات شیطانی اعتراض کرد و خواستار توقف انتشار و توزیع آن شد. بعضی از رهبران مذهبی سایر ادیان نیز با اعلام نظر و یا صدور بیانیه هایی با مسلمانان اظهار همبستگی نمودند و انتشار این کتاب را در توهین به یک دین الهی محکوم کردند.
کنفرانس‌ها و تشکل‌هایی از علمای عربستان سعودی، کویت، لبنان، پاکستان، هند، مالزی، اندونزی، الجزایر، سوریه، اردن، بنگلادش، مصر، ترکیه، و چند کشور اسلامی دیگر با صدور بیانیه به اعلام حمایت از حکم امام پرداختند و یا با صدور فتاوای مستقل علما بر وجوب اجرای حکم الهی تأکید کردند. در بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله ایران کتاب‌ها و مقالات بسیاری نیز در تبیین ابعاد توطئۀ آیات شیطانی علیه اسلام و تشریح مبانی عقلانی و قرآنی و فقهی حکم الهی امام انتشار یافت.

انفعال غرب

بنا به تصمیم جامعه اقتصادی اروپا سطح روابط با ایران به پایین ترین حد خود تنزل داده شد و در ابتدای اسفند۶۷، سفرای ۱۲ کشور اروپایی به کشورهای خود فراخوانده شدند و هرگونه تماس در سطح بالا با دولت ایران را لغو نمودند. دولت ایران نیز متقابلاً سفرای خود را از آن کشورها به ایران فراخواند. امام خمینی (ره) در پیام خویش چنین تأکید نمود:

«آیات شیطانی کاری است حساب شده برای زدن ریشۀ دین و دین داری و در رأس آن اسلام... استکبار غرب شاید تصور کرده است از این که اسم بازار مشترک و حصر اقتصادی را به میان بیاورد ما درجا می‌زنیم و از اجرای حکم خداوند بزرگ صرف نظر می‌نماییم.»

در نهم اسفند، مجلس شورای اسلامی طی جلسه فوق‌العاده‌ای با اعلام یک ضرب‌الاجل یک هفته‌ای برای انگلیس، تداوم رابطه سیاسی با دولت انگلیس را به عذرخواهی مقامات انگلیسی و تجدید نظر آنان در مواضع غیر اصولی شان نسبت به جهان اسلام و کتاب «آیات شیطانی»، مشروط ساخت. بنا به این مصوبه در صورتی که انگلیس در عرض یک هفته علیه انتشار آیات شیطانی اعلام موضع نمی‌کرد روابط سیاسی و دیپلماتیک با آن کشور به طور کامل قطع می‌گشت. دولت انگلیس نیز در یک عقب نشینی آشکار اعلام نمود که خواهان قطع روابط با ایران نیست. ودر تاریخ ۱۳ اسفند جفری هاو، وزیر خارجه انگلیس  بدون مخالفت با تداوم انتشار آیات شیطانی و بدون محکوم نمودن اهانت به مقدسات مسلمانان، اعلام کرد که این کشور به اسلام احترام می‌گذارد و خود را از ماجرای انتشار آیات شیطانی جدا می‌داند.

 اما چون این اظهارات و موضعگیری‌ها فاقد عذرخواهی رسمی و علنی لندن از مسلمانان بود، در تاریخ ۱۶ اسفند ۶۷ وزارت امور خارجه ایران طی بیانیه‌ای  در پایان مهلت یک هفته‌ای به دولت انگلیس برای اصلاح مواضع خود در قبال کتاب موهن آیات شیطانی، به علت عدم تحقق خواسته مجلس شورای اسلامی، قطع کامل روابط سیاسی ایران با انگلیس را  اعلام کرد.

امام خمینی (ره)  در یکی از پیام‌های خود در بارۀ واکنش انفعالی غرب در برابر اعلام حکم الهی مجازات توهین به قرآن و پیامبر(ص) چنین نوشت:

«راستی به چه علت است که در پی اعلام حکم شرعی و اسلامی مورد اتفاق همة علما در مورد یک مزدور بیگانه، این‌قدر جهان‌خواران برافروخته شدند و سران کفر و بازار مشترک و امثال آنان به تکاپو و تلاش مذبوحانه افتاده‌اند؟ غیر از این نیست که سران استکبار از قدرت برخورد عملی مسلمانان در شناخت و مبارزه با توطئه‌های شوم آنان به هراس افتاده‌اند واز این که امروز مسلمانان، اسلام را یک مکتب بالنده و متحرک و پر حماسه می‌دانند، و از این‌که فضای شرارت آنان محدود شده است و مزد بگیران آنان چون گذشته با اطمینان نمی‌توانند علیه مقدسات قلم‌فرسائی کنند، مضطرب شده‌اند ... خیلی جالب و شگفت‌انگیز است که این به ظاهر متمدنین و متفکرین وقتی یک نویسنده مزدور با نیش قلم زهرآگین خود احساسات بیش از یک میلیارد انسان مسلمان را جریحه دار می‌کند، عده‌ای در رابطه با آن شهید می‌شوند، برای ایشان مهم نیست و این فاجعه، عین دموکراسی و تمدن است، اما وقتی بحث اجرای حکم و عدالت ‌به میان می‌آید، نوحة رأفت و انسان‌دوستی سر می‌دهند.

ما کینة دنیای غرب را با جهان اسلام و فقاهت از همین نکته‌ها به دست می‌آوریم. قضیة آنان قضیة دفاع از یک فرد نیست، قضیة حمایت از جریان ضداسلامی و ضدارزشی است که بنگاه‌های صهیونیستی و انگلیس و آمریکا به راه ‌انداخته‌اند و با حماقت و عجله، خود را روبه‌روی همه جهان اسلام قرار داده‌اند ... اگر غفلت کنیم این اول ماجراست و استعمار از این مارهای خطرناک و قلم‌بدستان اجیر شده در آستین فراوان دارد ... ترس من این است که تحلیل‌گران امروز، ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده است ‌یا خیر و نتیجه‌گیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما موضع گرفته‌اند پس باید خامی نکنیم و از کنار اهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم.»

جهاد اسلامی فلسطین طی بیانیه‌ای صهیونیست‌ها را از چاپ و انتشار آیات شیطانی برحذر داشت. مقامات رژیم تروریست اسراییل نیز به علت نگرانی از واکنش مسلمانان ساکن سرزمین‌های اشغالی، از یک مؤسسه انتشاراتی که در صدد ترجمه عبری و انتشار این کتاب بود، درخواست کردند که در تصمیم خود فعلاً تجدید نظر کند. اما روزنامه ساندی ابزرور فاش ساخت که یک تیم کارشناسان ویژۀ سازمان امنیتی اسراییل از طرف نخست وزیر این کشور برای حمایت از جان سلمان رشدی به لندن اعزام شده است. مدتی بعد در اواخر اسفند ۶۷ در نمایشگاه کتاب تل آویو، کتاب آیات شیطانی نیز عرضه شد.

مارگارت تاچر نخست وزیر انگلیس بدون محکومیت انتشار آیات شیطانی و یا مخالفت با تداوم آن برای کاستن از امواج ضد انگلیسی در بین مسلمانان اعلام کرد : من درک می‌کنم که کتاب آیات شیطانی برای مسلمانان عمیقاً توهین آمیز است. ولی چندی بعد تلویزیون بی بی سی با پخش فیلمی به نام ضیافت کفرگویان با قرار دادن سلمان رشدی در کنار نام مولیر و ولتر(نویسندگان مشهور فرانسوی عصر روشنگری) از وی حمایت تبلیغاتی نمود.


ادوارد شواردنادزه وزیر امور خارجه اتحاد جماهیر شوروی (روسیه کنونی) با اشارة تلویحی به ماجرای آیات شیطانی گفت که غرب اکنون باید برای ارزش‌های مسلمانان احترام قائل شود. مقامات دولتی نیز از انتشار کتاب مزبور در این کشور جلوگیری کردند.

جیمی کارتر از رؤسای جمهور پیشین آمریکا کتاب آیات شیطانی را توهین به میلیون‌ها مسلمان توصیف نمود. کورت والدهایم رییس جمهور اتریش گفت:در کتاب آیات شیطانی به کتاب مقدس آسمانی قرآن توهین شده است. کیم ایل سونگ رهبر کره شمالی نیز از حکم امام حمایت کرد. جان میردال نویسنده سوئدی از امضای بیانیه‌ای در حمایت از رشدی اجتناب کرد و ضمن تأیید واکنش مسلمانان و اقدام امام خمینی، مدافعان نویسندۀ آیات شیطانی را غلامان و کنیزان لیبرالیسم نامید.

«کت استیونس» معروف به «یوسف اسلام»، خوانندۀ مشهور انگلیسی دهۀ هفتاد میلادی که در سال ۱۹۷۷ مسلمان شده بود، طی بیانیه‌ای حمایت خود را از حکم امام خمینی در مورد سلمان رشدی، نویسنده مرتد کتاب آیات شیطانی اعلام کرد که این اقدام او باعث شد توسط رسانه‌های اروپایی و  امریکایی تحریم شود و  از پخش موسیقی‌های وی تا مدت‌ها خودداری کنند.
برخی از فروشگاه‌های بزرگ و معتبر نقاط مختلف جهان از بیم حملات و یا به احترام افکار عمومی مسلمانان کتاب  آیات شیطانی را جمع آوری کردند و از عرضۀ آن خودداری نمودند. بسیاری از مراکز توزیع آیات شیطانی در بعضی کشورهای مختلف جهان نیز توسط گروه‌هایی از مردم مورد حمله قرار گرفت و برخی از ناشران نیز مشمول اجرای حکم الهی شده و مجازات شدند. تظاهرات مسلمانان و مدافعان حرمت ادیان الهی در نقاط مختلف اروپا، آمریکا و آسیا در طول ماه‌ها همچنان ادامه داشت و در خلال بعضی از این اجتماعات تعدادی از مردم کشته یا مجروح شدند.

 وزرای خارجه ۴۵ کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی در ۲۵ اسفند ۱۳۶۷ در قطعنامة پایانی خود کتاب سلمان رشدی را یک اثر کفرآمیز اعلام و شدیداً آن را محکوم کردند. این قطعنامه همچنین به تبعیت از حضرت امام، ضمن مرتد خواندن سلمان رشدی، از بنگاه‌های ناشر خواست هرچه سریع‌تر این اثر را از گردش توزیع خارج کنند و کشورهای اسلامی هر بنگاه انتشاراتی را که به این درخواست احترام نگذارد، تحریم نمایند. وزرای فرهنگ و اطلاع رسانی کشورهای عضو جنبش عدم تعهد نیز طی اجلاسی هر نوع توهین و هتک حرمت علیه فرهنگ‌ها و ارزش‌های معنوی را محکوم کردند و آن را عملی خلاف روح تفاهم و صلح دوستی در جهان اعلام نمودند.

کشورهای اروپایی پس از آنکه یکباره سفرای خود را از ایران خارج کردند  از ابتدای سال ۶۸  مجبور به بازگشت به ایران شدند و به تدریج با شرمساری سفارت خانه‌های خود را از نو بازگشایی کردند. و در پایان سال جامعة اقتصادی اروپا رسماً خواستار عادی شدن روابط با ایران شد. به دنبال اتخاذ مواضعی در محکومیت انتشار آیات شیطانی توسط مقامات انگلیس روابط این دولت با ایران نیز مجدداً برقرار گشت اما به دستور رهبر معظم انقلاب در یک اقدام تنبیهی دیگر ـ چون انگلیس پیشتاز تحریک سایر دولت‌های اروپایی بود ـ اجازه بازگشت سفیر آن کشور بعد از ورود سایر سفرای اروپایی و  به عنوان آخرین سفیر،   صادر گشت.

چند دیدگاه

 مروری بر برخی از دیدگاه‌های تنی چند از شخصیت‌های سیاسی ایران در بارۀ حکم تاریخی امام خمینی در شناخت ابعاد و زوایای اقدام امام مفید خواهد بود و تصویر کامل تری از موضوع را شکل می‌دهد.

رهبر معظم انقلاب علاوه بر اظهارات قاطعی که در حمایت از حکم امام در زمان حیات ایشان داشت، پس از رحلت امام در پاسخ به سؤالات مسلمانان مناطق مختلف جهان در مورد تغییر ناپذیری حکم سلمان رشدی، در آذرماه ۱۳۶۹ چنین اعلام نمود: «حکم تاریخی و تغییرناپذیر حضرت امام رضوان الله تعالی علیه در مورد نویسندۀ کتاب کفرآمیز آیات شیطانی و تعهد مسلمانان در سراسر جهان به اجرای این حکم اسلامی، نخستین ثمرات خود را در صحنة رویارویی اسلام با کفر جهانی نشان می‌دهد و استکبار غرب که حمله به مقدسات یک میلیارد مسلمان جهان را مقدمه‌ای برای تحقیر مسلمین و از بین بردن انگیزه‌های خیزش اسلامی در جهان قرار داده بود به صورت مفتضحانه و گام به گام مجبور به عقب نشینی شده ...»


حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی با تأکید بر وجود توطئۀ جهانی در ورای انتشار آیات شیطانی گفت: «هم اکنون یک حرکت بسیار خطرناک که از یک جنگ رسمی بدتر است سازماندهی می‌شود که دنیای اسلام باید آن را بسیار جدی بگیرد.» وی این ماجرا را شروع یک جنگ صلیبی از روزنۀ آزادی بیان توصیف نمود.

آیت الله یزدی رییس وقت قوۀ قضائیه در مورد ویژگی قضایی حکم امام طبق قوانین اسلامی چنین اعلام نظر نمود: «حکم حضرت امام(ره) مبنی بر مجازات سلمان رشدی نویسندۀ مرتد کتاب آیات شیطانی و تنفیذ مجدد این حکم توسط حضرت آیت الله خامنه‌ای، یک نظر و فتوا  نیست که حاکم یا قاضی دیگری بتواند روی آن اظهار نظر کند بلکه یک حکم است و مثل تمام موارد قضایی و اجکام صادره از مبادی قضا، لازم الاجر و غیر قابل تعطیل است.»


حجت الاسلام والمسلمین کروبی رییس وقت مجلس شورای اسلامی نیز تأکید نمود که حفاظت و حراست پلیس انگلستان نمی‌تواند سلمان رشدی را از اجرای حکم شرعی در امان نگاه دارد.
حجت الاسلام محمد خاتمی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد نیز چنین گفت: «نوشتن و انتشار اینگونه کتاب‌ها مانند آیات شیطانی از نظر اسلام جرم است و مجازات آن اعدام است، و این امر مختص به تشیع نبوده و در تسنن نیز اگر به پیامبر و قرآن و مقدسات اسلامی دشنام داده شود، حکم اعدام دارد. و فتوای حضرت امام یک حکم اوّلی اسلامی است و مورد قبول همۀ مسلمانان عالم است.»

آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان در بارۀ شکست توطئۀ آیات شیطانی اینگونه اظهار داشت: «ماجرای انتشار کتاب آیات شیطانی نشان داد که مسلمانان حاضر به تحمل هتّاکی علیه مقدسات خود در قالب رمان نویسی و آثار ادبی نیستند و این توطئه را که به منظور متزلزل کردن عقاید مسلمین و شکست قدرت رو به رشد آنان، طرح ریزی شده بود با شکست مواجه ساختند.»

مهندس موسوی نخست وزیر وقت در اظهار نظری چنین گفت: «توطئۀ اخیر فرهنگی استکبار در جهت پاک کردن تصویر پاکی که در ذهن ملت‌ها از حکومت اسلامی به وجود آمده، می‌باشد، زیرا جامعه و زندگی اسلامی باعث عزّت و استقلال ملل و به خطر افتادن منافع قدرت‌ها خواهد شد.»

حجت الاسلام علی اکبر محتشمی نمایندۀ مجلس در بارۀ نقش مراکز پشت پرده غربی در این ماجرا  اینگونه اعلام نظر نمود: «در تدوین، انتشار و توزیع کتاب شرک آلود آیات شیطانی علاوه بر سرویس‌های جاسوسی انگلستان و آمریکا، صهیونیسم بین الملل نیز در مراحل مختلف تدوین و انتشار آن نقش اساسی داشته و تنها برای شروع به کار مؤلف آن بیش از نیم میلیون پوند انگلیس پرداخت کرده است.»

اسقف آرداک مانوکیان  رییس خلیفه گری ارامنه ایران هم در اعتراض به انتشار آیات شیطانی گفت: «استکبار جهانی برای جلوگیری از جنبش‌های دینی و مردمی و حفظ منافع غیرمشروع و ناصواب خود، دست به هر اقدام ننگینی می‌زند که اهانت به دین با انتشار کتاب موهن آیات شیطانی به قلم سلمان رشدی یکی دیگر از این اقدامات زشت توطئه آمیز می‌باشد.» 

اختفای مجری توطئه

سلمان رشدی از لحظه صدور حکم امام خمینی مخفی شد و پلیس انگلیس (اسکاتلندیارد) حفاظت از وی را در مکانهائی نامعلوم برعهده گرفت. هزینه‌های محافظت از او در سال بین یک تا ۱۰ میلیون پوند تخمین زده می‌شد؛ در حدی که یکبار شاهزاده چارلز (ولیعهد انگلستان) اعلام کرد: سلمان رشدی سرباری پرخرج برای مالیات دهندگان انگلیسی است.
همچنین شرکت هواپیمایی «بریتیش ایرویز»، حضور رشدی را در هواپیماهای خود تا سال ۱۹۹۸ ممنوع اعلام کرده بود و شرکت هواپیمایی «ایرکانادا» تا چند سال از سفر رشدی  با پروازهای خود جلوگیری نمود.

سلمان رشدی با وجود خشم جهان اسلام علیه خود، به رغم آن که کوشید در یکی دو سال اول پس از صدور حکم تظاهر به ندامت کند و حتی اعلام توبه و مسلمان شدن مجدد نمود، از تجدید چاپ کتاب کفرآمیز خود صرف نظر نکرد و زمانی که انگلستان حاضر به چاپ ارزان قیمت این کتاب (در قطع جیبی با کاغذ کاهی) نشد، آن را به آمریکا برد و به صورت ارزان قیمت (برای افزایش فروش آن) به چاپ رساند.


سلمان رشدی در یکی از نوشته‌های بعدی خود، به فلاکت و ذلت پس از انتشار کتاب «آیات شیطانی» اشاره می‌کند. وی با اشاره به مجروحیت شدید مترجم ایتالیایی کتابش توسط مسلمانان ایتالیایی و به مجازات رسیدن مترجم ژاپنی توسط مسلمانان ژاپنی، از روز اجرای حکم خدا درباره  ناشر نروژی کتابش به این شکل یاد می‌کند: «روزی که ناشر نروژی مورد اصابت گلوله قرار گرفت یکی از بدترین روزهای عمر من است.»

وی در طول سال‌های گذشته ده‌ها بار محل اقامت خود را تغییر داده و چهار بار ازدواج کرده و هر بار پس از مدتی به علت شرایط ویژۀ اختفایش، همسرانش از وی طلاق گرفته‌اند. چنان فضای جهنمی بر زندگی او حاکم گردیده که که به گفته همسرا ن سابق و برخی از محافظانش دچار حالات روانی و عصبی شدید شده است.

چهارمین زن «سلمان رشدی» که به تازگی از او گریخته است در تیر ماه ۱۳۸۶  گفت : زندگی با سلمان رشدی دیگر برایم غیرممکن بود. به گزارش فرانس پرس «پادما لاکشمی» همسر چهارم «سلمان رشدی» نویسنده کتاب موهن آیات شیطانی در اعلامیه جدایی اش از وی نوشته است در یک ماه گذشته پس از اعطای نشان شوالیة ملکه انگلیس به «سلمان رشدی» دریافت اعلامیه های  وحشت انگیز درباره «سلمان رشدی» و تهدیدهای مکرر علیه وی، دیگر زندگی با او را غیرممکن کرده است. چهارمین همسر رشدی  گفته است حریم خصوصی رشدی نیز امن نیست.
رون ایوانز محافظ شخصی سابق سلمان رشدی در کتاب خود این نویسنده را فردی ناهنجار، کثیف و متکبر خواند. ایوانز که در سال های گذشته ماموریت محافظت از جان سلمان رشدی را برعهده داشته، در کتاب خود با نام «در خدمت ارباب خانم» (مرداد۸۷) رشدی را بیمار دانسته و او را ناهنجارترین فرد معرفی کرده است.

این کتاب که روز دوشنبه چهارم آگوست۲۰۰۸ در ۲۸۸ صفحه از سوی انتشارات جان بلیک منتشر شد، خشم رشدی را آن چنان بر انگیخته که وی از نگارش و انتشار آن با واکنشی خشمگینانه شکایت کرده است.

دادگاهی در انگلیس در شهریور ۸۷ پس از شکایت سلمان رشدی از محافظ سابقش، ‌ این افسر بازنشسته پلیس انگلیس را به پرداخت غرامت محکوم کرد.

رسانه های انگلیس در این باره نوشتند:‌ ‌ «ایوانز» ‌ محافظ شخصی سلمان رشدی به دلیل آنکه در کتابش پیرامون اختلالات روانی نویسندة مرتد کتاب آیات شیطانی نوشته بود از سوی دادگاه محکوم شد.

وکیل سلمان رشدی در مصاحبه با خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت: «نامه‌ای به انتشارات جان بلیک ارسال کرده و در آن متذکر شده‌ام که این کتاب به هیچ وجه نباید چاپ شود؛ تا دروغ‌های موجود که از ذهن بیمار «رون ایوانز» محافظ سابق موکلم بیرون آمده درون جامعه جاری نشود.»
رشدی در مصاحبه با روزنامه گاردین چاپ انگلیس گفت: «مطالب کتاب رون ایوانز همگی جعلی است زیرا او مرا فردی پست فطرت، نجس، بی‌نهایت ناخوشایند و خودبین و گستاخ معرفی کرده است.»

«رون ایوانز» در بخشی از کتاب جنجالی خود آورده است: «رشدی به حدی از انتشار کتاب آیات شیطانی ترسیده بود که به مدت ۱۰ سال از ما به عنوان محافظانش می‌خواست که شبها در منزلش بمانیم و تا صبح مواظب او باشیم و مبلغ اضافه‌کاری ما را نیز شخصا تقبّل می‌کرد. اما برای دریافت کل مبلغ همیشه مشکل داشتیم. حتی گاهی اوقات که مجبور بودیم او را تنها بگذاریم، به حدی مضطرب و نگران بود که چند بار مجبور شدیم از روی اجبار او را درون کمد دیواری پنهان نماییم، درب را قفل کنیم و کلید آن را با خود ببریم.»
ایوانز تصریح کرد: «وی خود را فردی روشنفکر توصیف می‌کند حال آنکه واقعیت چیز دیگری است و خساستش در حدی غیر قابل توصیف است. خودش را به حالت مستی می‌زد و به خواسته‌های ما اصلا توجهی نداشت.»

رشدی که از سوی ملکه انگلیس نیز لقب «sir» دریافت کرده، در دفاع از خود آورده است: «من از سوی مسلمانان دنیا تهدید می‌شوم. آنگاه «رون ایوانز» به من و محافظانم که همگی به ملکه انگلیس ارادت دارند اهانت می‌کند.»

تنها چند ماه پس از فتوای تاریخی حضرت امام خمینی(ره)، مصطفی مازح جوان لبنانی خود را برای اجرای حکم امام خمینی به انگلیس رساند و در هتل محل نگهداری سلمان رشدی مستقر شد اما پیش از انجام عملیات، در راه اجرای حکم تاریخی اعدام سلمان رشدی به شهادت رسید.
شبکة رسانه‌ای غرب تاکنون بارها اعلام کرده است که حکم اعدام این نویسنده از طرف ایران پس گرفته شده است که هر بار با واکنش سریع رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، این مسئله تکذیب و اعلام شد که حکم شرعی یک مرجع قابل نقض نمی‌باشد و حتی پس از فوت او نیز بر همه مسلمانان لازم‌الاجراست. آخرین بار نیز در پیام رهبر معظم انقلاب به حجاج بیت الله الحرام در سال ۱۳۸۳ بر مهدورالدم بودن سلمان رشدی و لزوم اجرای حکم خداوند تأکید شد.
در طول ۲۰ سال گذشته، هم رشدی و هم حامیانش در مقابله با مسلمانان سنگ تمام گذاشتند تا شاید بتوانند این حکم تاریخی را شکسته و یا رخنه‌ای در آن ایجاد کنند ولی چیزی عاید آنها نشد و مسلمانان جهان همچنان مترصد موقعیتی هستند تا به وظیفه اسلامی و شرعی خود عمل کنند.

اخیراً شبکه تلویزیونی فارسی زبان و دولتی «صدای آمریکا» (VOA) وابسته به آمریکا، در اقدامی تحریک کننده به پخش زندگی سلمان رشدی مرتد پرداخت و مخالفت خود با حکم الهی امام را تأکید نمود. این شبکه ماهواره‌ای که چند  نفر کارمند فارسی زبان دولت آمریکا  آن را اداره می‌کنند در شرایط  بحران  سخت اقتصادی در جهان و حمله ناجوانمردانه اسرائیل به غزه مظلوم،   با پخش این  برنامه در صدد احیای نام سلمان رشدی و ماجرای آیات شیطانی برآمده است. این برنامه مستند از کمک‌های دولت آمریکا و انگلیس  و دیدارهای سلمان رشدی با سران کشورهای غربی پرده برداشت و در عین حال اعلام کرد که سفرهای رشدی کماکان به صورت مخفی انجام می‌شود. ابتذال  اخلاقی رشدی به حدی است که صدای آمریکا هم نتوانست از آن چشم بپوشد و ضمن تشریح ۴ ازدواج وی با دختران جوان تاکید کرد روحیات غیرطبیعی سلمان رشدی تاحدی است که او ترجیح می‌دهد بیشتر وقت خود را با زنان بگذراند.
البته این شبکة تلویزیونی در قسمت‌هایی نیز تلاش کرده بود که روند عادی شدن زندگی رشدی در سالیان اخیر را به تصویر بکشد اما تاکید اطرافیان رشدی در این برنامه مبنی بر اینکه همواره از ترور اشتباهی آنان توسط مسلمانان هراس دارند، خط بطلانی بر این ادعاست. رشدی در این برنامه مستند تاکید کرد که نمی‌خواهم حتی در کشور خودم هم زندانی مسلمانان باشم.
سلمان رشدی با اقرار به اینکه  در بیست سال  سال گذشته سخت ترین  زندگی را تجربه کرده، هم اکنون نیز از سایه خودش می‌ترسد، همانگونه که خود  رشدی می‌گوید: «احساس می‌کنم درهمه جا زندانی‌ام.»

تلاش برای اجرای حکم الهی

امام بر اجرای حکم الهی  مجازات «سلمان رشدی» تأکید مکرر داشت و حتی فرمودند مسلمانان به کسانی که توان اجرای حکم را دارند کمک کنند. یک علت این تاکید امام  شاید به علت ‌شناختی  بود که از دشمنان داشت و به درستی معتقد بود که هرنوع کوتاهی از اجرای احکام الهی و اصول اعتقادی موجب تقویت دشمن و تشویق آن به تداوم و توسعۀ تهاجم خواهد بود. از سوی دیگر همان گونه که در سخنان امام تصریح شده بود موضوع، یک فرد و مجازات وی نبود، رشدی سمبل و نماد اسلام ستیزی صهیونیسم و غرب به رهبری آمریکا و انگلیس بوده و هست، و به همین علت هم غرب در بیست سال گذشته میلیون‌ها دلار هزینۀ حفظ و حراست از سلمان رشدی کرده است تا این نماد فرو نریزد و عزم خویش در تداوم اسلام ستیزی را به نمایش بگذارد.

شهادت طلب بسیجی، ابراهیم عطایی اولین فردی بود که برای اجرای عملیات استشهادی علیه سلمان رشدی شخصاً اقدام نمود و جان بر سر رضای معشوق نهاد و در نهایت غربت و مظلومیت به شهادت رسید. در سال ۱۳۸۳ برای اولین بار دربارة این شهید در برخی از رسانه‌های ایران مطالبی منتشر شد. وی که دانشجوی فلسفة دانشگاه تهران بود در سال ۱۳۶۸ توسط تیم حفاظتی دولت انگلیس از رشدی، هدف گلوله قرار گرفت.
 ابراهیم عطایی، دانشجویی که از سیزده سالگی در جبهه حضور داشت، پس از پایان جنگ به ادامة تحصیل پرداخت. عطایی، پس از صدور حکم مجازات سلمان رشدی، تصمیم به اجرای این حکم گرفت و پس از چند ماه با تغییر پوشش و رفتار خود، و تظاهر به مخالفت با جمهوری اسلامی مقدمات انجام طرح خود را آغاز نمود. به گفته کاردار وقت سفارت سوئیس (و دفترحافظ منافع آمریکا)، عطایی تقاضای ویزای ویژه کرده بود و  گفته بود که حاضر است پناهنده شود و علیه ایران حرف بزند. از طرف سازمانهای آمریکایی هم حمایت شده بود از جمله سازمان دیده بان حقوق بشر و رئیس یکی از گروهکهای غیرقانونی در ایران هم او را تأیید کرده بود.

مادر شهید در مصاحبه‌ای چنین می‌گوید :
«یک روز آمد خانه و یک راست رفت زیرزمین. نگرانش شدم. دنبالش رفتم دیدم بچه‌ام سرش را گذاشته روی مُهر، ‌های‌های گریه می‌کند. من هم روی همان پله نشستم و همپایش گریه کردم… بعد… رفت قرآن را برداشت و با ترتیل شروع به خواندن کرد. صدایش یک حزن تازه‌ای داشت. نیم ساعتی قرآن را خواند، بعد آمد سراغ من و سلام کرد. گفتم: «ابراهیم جان! چی شده مادر؟ نصفه جان شدم.» گفت: «یک از خدا بی خبری پیدا شده به قرآن توهین کرده، یک کتاب نوشته به اسم آیات شیطانی.» گفتم: «خدا ان‌شاءالله لعنتش کند، کی هست؟» گفت: «یک انگلیسی هندی الاصل است.»
برادر شهید هم در این مورد می‌گوید:
«فتوای حضرت امام که صادر شد، دیگر آرام و قرار نداشت، انگار خط سرنوشتش را پیدا کرده بود. می‌گفت که من فقط یک آرزو دارم...
می گفت من زنده باشم و یک مرتد که به اشرف مخلوقات توهین کرده، جایزه بگیرد؟ من زنده باشم و یک نفر که قلب آقا امام زمان را خون کرده، خوش بگذراند!؟»
یکی از  همرزمان دوران جنگ شهیدعطایی که خبر مسافرت خارج از کشور وی را شنیده بود تصور خود را از ماجرا اینگونه توضیح می‌دهد: «از یکی از دوستان شنیدم که رفته آلمان برای معالجه. گفتم: «مگر شیمیایی‌اش حاد شده؟» گفت: «ظاهراً.» البته بعد از خیبر، تا آن‌جا که من خبر دارم ناراحتی شیمیایی جنگ همیشه باهاش بود.»
دکتر رضا داوری، استاد فلسفه دانشگاه تهران که شهید عطایی دانشجویش بود دربارۀ وی چنین گفته است:
«یقین داشت، راهش را پیدا کرده بود و انگار روی نقطه‌ای ایستاده بود که انتهای مسیرش را می‌دید...
سر کلاس سؤالاتی می‌پرسید که معلوم بود این جوان به یک جاهایی رسیده است. من خودم گاهی می‌ماندم...و بالاخره رفت و رسید و شهید هم شد...
 سلمان رشدی با فتوای امام اعدام شد و اینکه این روزها به دریوزگی افتاده، سلمان رشدی نیست، کالبد متعفن یک انسان پَست است که روحش را به شیطان فروخته است، اما این ابراهیم شهید ما امروز زنده است و تا ابد هم زنده خواهد بود و تمام آزادگان جهان هم از محضرش مستفیض می‌شوند...
ابراهیم برای من یک اسوه است، یک اسطوره است که به حیات حقیقی رسیده است. زمان حیاتش همیشه برای من نمونة کامل یک انسان بود که توی این دنیا به هویت خودش رسیده بود. نمونة کامل کسی بود که خودش را خوب شناخته بود، مردمش را خوب شناخته بود، امامش را خوب شناخته بود، خدایش را خوب شناخته بود، دینش را و راهش را خوب شناخته بود و بالاخره هم رفت و رسید و پیروز شد، یعنی شهید شد.»

 مادر شهید از غم فراق فرزند بدون مزارش اینگونه سخن می‌گوید:
«قبرش را نمی‌دانم کجاست. می‌روم بهشت زهرا سر یک قبر خالی که اسم او روی سنگش است. می‌گویم: «مادر! توی دنیا که سربلندمان کردی، آخرت هم دستمان را بگیر.» بچه ام نمرده، قبرش را هم که می‌بینید؛ خالی است! باور کنید به خود مقام سیدالشهدا همیشه باهاش حرف می‌زنم و جواب می‌گیرم. جواب هاش به قلبم خطور می‌کند. می‌گویم: «مادر! من باور دارم که شهیدها زنده اند.» بعد حرفم را می‌زنم، بلافاصله جواب می‌گیرم. همیشه وجودش را با خودم حس می‌کنم. بچه ام نگران من است.»
بعدها گفتند که در سال ۱۳۶۸، بنا بوده در جریان بازدید رشدی از یک مکان، حکم خدا را در باره‌اش اجرا کند، اما قبل از ورود به او مشکوک می‌شوند. در حین بازرسی بدنی درگیر می‌شود و گلوله می‌خورد. جالب اینکه کوچکترین خبری حتی در رسانه‌های محلی انگلیس منعکس نشد. انگار نه انگار که چنین واقعه‌ای وجود خارجی داشته است. بعدها که خبرش غیر رسمی درز کرد، یک اشاره تلویحی کردند و بعدش هم هیچ. دولت انگلستان از تحویل پیکر پاک شهید عطایی به خانواده‌اش خودداری کرد.

فرازی از وصیتنامه شهید
«شیرینی و لذات زندگی در آن است که مرد در انتظار مرگ ننشیند، بلکه به دنبال آن برود و آن را در آغوش بکشد. شیرینی زندگی در آنجاست که حلاوت مرگ را دریابی و اینچنین است که قاسم بن الحسن (علیهما السلام) از مرگ تعبیر «احلی من العسل» [شیرین تر از عسل] دارد. شرافت و کرامت آدمی از زندگی و مرگش رقم می‌خورد و من همواره از خدای لایزال خواسته ام که چگونه زیستن و چگونه مردن، هر دو را، او به من بیاموزد»
مصطفی مازح، جوان انقلابی ‌لبنانی، پس از صدور حکم تاریخی حضرت امام(ره) مبنی بر مجازات شرعی سلمان‌رشدی، نویسنده کتاب موهن آیات شیطانی، در مرداد ۶۸ خود را به محل اقامت این نویسنده مرتد در لندن رساند و در حالی که با خود مقادیر زیادی مواد منفجره داشت در هتل وی جای گرفت. در انفجاری مشکوک به سلمان رشدی آسیبی نرسید و مصطفی به شهادت رسید، آن روزها که ایران در سوگ رهبر خود می‌سوخت، آن ایام که در بخش هایی از لبنان جنگهای داخلی جریان داشت و همه چیز در شلیک گلوله خلاصه می‌شد، جوانی دلسوخته که داغ امام بر سینه اش سنگینی می‌کرد، بر آن شد تا با اقدام خود، هم اطاعت خویش از ولی امر و امامش را ثابت کند و هم خود به امام و مرادش بپیوندد. آن روز ـ بر اساس برخی اطلاعات غیر رسمی ـ نیروهای امنیتی انگلستان از وجود جوانی عرب در هتلی که محل تردد سلمان رشدی بود، با خبر شدند و پس از دستگیری او، برای اینکه خبر بازتاب منفی برایشان نداشته باشد، او را روی صندلی اتاق خود نشانده، مقداری از مواد منفجره را به بدنش بستند و او را منفجر ساخته و به شهادت رساندند.

 چون براساس برخی اظهارات دوستان مصطفی، تصاویری که تلویزیون انگلیس از اتاق مازح در آن هتل نشان داده است، نمایانگر وجود مقداری مواد منفجره سالم بوده است که نشان می‌داد همه مواد همراه او منفجر نشده است و فقط مقداری ازآنها عمل کرده‌اند. تنها خبری بسیار کوتاه در میان اخبار مطبوعات گم شد که در آن آمده بود: «یک جوان لبنانی که برای اجرای حکم مجازات شرعی سلمان رشدی به لندن رفته بود، در حین اجرای حکم به شهادت رسید.» آن روز کسی از اسم و رسم او نگفت.

مصطفی مازح در سال ۱۹۶۸ م (۱۳۴۷ هـ ش) در گینة کوناکری، متولد شد. از این رو  مصطفی شناسنامه گینه‌ای داشت، و چون آن کشور مستعمره فرانسه بود، برایش شناسنامه و پاسپورت فرانسوی هم صادر شد. پس از صدور حکم امام خمینی، مصطفی که همراه دوستانش فعالیت اجتماعی مذهبی داشت، تصمیم می‌گیرد که شناسنامه‌های غیرلبنانی را بردارد و برای رسیدن به هدف مورد نظر خودش اقدام کند. در نظرش این بوده که چون شناسنامه فرانسوی دارد به راحتی می‌تواند به اروپا برود. هنگامی که امام فوت کرد، مصطفی احساس خاصی داشت. و با تمام وجود علاقه مند بود تا در راه او قدم بردارد. دو سه روز قبل از محرم ۱۳۶۸ ناگهان به سفر رفت و دیگر از او خبری نشد. مدتی بعد برادرانش که در خارج از لبنان زندگی می‌کردند به پدرش اطلاع دادند که از طرف دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی انگلستان و فرانسه به سراغ آنها رفته و درباره مصطفی پرس و جو کرده اند.
۵۰ روز پس از آنکه وی به سفر رفت، خبری در رسانه‌ها منتشر شد مبنی بر اینکه یک جوان عربی که ظاهراً اصلیتش مراکشی است، به خودش بمب بسته و به هتل محل اقامت سلمان رشدی رفته و در طبقة سوم آن هتل پنج طبقه، خود را منفجر کرده است که هتل هم آتش گرفته ولی به سلمان رشدی آسیبی نرسیده است. البته شبکه‌های خارجی هم تصاویری را پخش کرد که صحنه‌های آتش‌سوزی هتل را نشان می‌داد. سپس روزنامه‌های انگلستان خبر دادند که جوان عربی به نام مصطفی محمود مازح دست به یک عملیات انتحاری در آن کشور زده است.

آن گونه که ادعا شد، در هتل زن خدمتکاری بوده که مصطفی از او دربارة رفت و آمدهای سلمان رشدی سؤال می‌کند و آن زن حسّاس می‌شود و به مأموران خبر می‌دهد که یک جوان عرب در اینجاست که درباره سلمان رشدی سؤال می‌کند. او در آن هتل برای چهار روز اتاقی گرفته بود. روز سوم، روز عملیات بوده است. سلمان رشدی در آن روز به هتل می‌آمد و در طبقات بالای هتل اقامت می‌کرد. در اخبار می‌گویند انفجاری در اتاق مصطفی رخ می‌دهد که به شهادت خود او می‌انجامد. ۱۴ مرداد سالروز شهادت «مصطفی مازح» در راه اجرای حکم الهی امام  است.

جدیدترین اقدام انگلیس
خردادماه ۸۶، خبر اعطای نشان شوالیه از سوی الیزابت دوم ـ ملکة انگلیس ـ به سلمان رشدی ـ نویسندة کتاب موهن آیات شیطانی ـ منتشر شد؛ فردی که بیست سال است در نظر مسلمانان و دنیای اسلام طرد و رانده شده است. بنابراین اعطای لقب «سِر» (Sir) به وی از سوی دربار انگلیس چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ در انگلیس لقب «سِر» و نشان «شوالیه‌گری» به کسانی اعطا می‌شود که کارها و خدمات برجسته و ارزشمندی برای دولت انگلیس انجام داده باشند. این اقدام یادآور اعطای همین لقب و نشان به سرکردۀ فرقۀ انگلیسیـصهیونیستی بهائیت است. حال این سوال مطرح می‌شود که عباس عبدالبهاء و سلمان رشدی هر دو چه خدمات برجسته‌ای برای انگلیس انجام داده بودند که از دیدگاه دربار انگلیس باید به عنوان خدمتگزار بزرگ دربار مورد ستایش و تقدیر قرار گیرند؟
دولت انگلیس با چه انگیزه‌ای به نویسنده کتاب موهن آیات شیطانی که خشم و اعتراض نه تنها مسلمانان بلکه پیروان ادیان توحیدی را برانگیخت، چنین اقدامی می‌کند؟ آیا تقدیر از توهین کننده به اسلام و پیامبر اکرم (ص) نشانه آشکار و غیرقابل تفسیری از اسلام ستیزی دربار انگلیس نیست؟

در ایام مصادف با هجدهمین سالگرد رحلت بنیان‌گذار کبیر جمهوری اسلامی ایران، اقدام ستیزه جویانه و تحریک آمیز ملکۀ انگلیس در اعطای نشان به رشدی، اعتراض سخن‌گوی وزارت امور خارجة کشورمان و احضار سفیران انگلستان در ایران و پاکستان را برای ارایة توضیحات در این زمینه در پی داشت.
۲۰۱ نمایندة مجلس این اقدام را محکوم کردند. سازمان‌ها و نهادهای دینی و اجتماعی بسیاری از کشورهای اسلامی هم به این اقدام دربار و دولت انگلیس اعتراض کردند.
مردم  شهر لاهور پاکستان در تظاهرات خود آدمک ملکه الیزابت را به آتش کشیدند. در مالزی هم مردم در مقابل سفارت انگلیس در این کشور تظاهرات کردند.

اما در حالی که آثار این نویسندة درجه چندم که هیچ‌گاه از نظر ادبی مورد توجه مراکز ادبی مستقل و نویسندگان برجسته جهان نبوده است، مارگارت بکت ـ وزیر خارجة انگلستان ـ با تأکید بر این‌که اعطای نشان شوالیه به سلمان رشدی به‌علت فعالیت‌های ادبی وی بوده، گفت: اگر این امر موجب ناراحتی مردم شده است، دولت انگلیس از این بابت متأسف است.
هوشیار زیباری ـ همتای عراقی بکت ـ هم که در این زمان در کنار او ایستاده بود، با بی‌موقع و نابجا خواندن این تصمیم دولت انگلیس، گفت: دولت عراق نیز همانند دیگر کشورهای مسلمان، با اعطای نشان شوالیه به سلمان رشدی مخالف است؛ همان‌طور که این امر اکنون به انجام تظاهرات در جهان اسلام انجامیده است.
همچنین مجلة گاردین در تحلیلی بر این موضوع نوشت: کمیته‌ای که نام سلمان رشدی را برای دریافت نشان شوالیه انتخاب کرد، هرگز تصور نمی‌کرد که این تصمیم با واکنش تند جهان اسلام مواجه شود.

تعدادی از نویسندگان ایرانی نیز در واکنش به این موضوع به اظهار نظر پرداختند. ابراهیم حسن‌بیگی در این‌باره گفت: کاری که سلمان رشدی انجام داد، اهانت به همة اهالی قلم و نویسندگانی بود که قلم را مقدس و در خدمت بشریت می‌دانستند؛ چون حرمت قلم همیشه از این‌که در خدمت مردم و دفاع از حق و حقانیت باشد، نشأت ‌گرفته است.
او در این زمینه افزود: پس از گذشت سال‌ها، این حرکت ملکه و دولت انگلیس خیلی عجیب است، که از نوعی حمایت مجدد حکایت دارد. دادن نشان و تقدیر از کسی که به‌خاطر کاری که انجام داد، این همه مورد نکوهش بوده، قطعا هیچ مبنای عقلی و علمی ندارد شائبة سیاسی دارد و خیلی عقلانی به‌نظر نمی‌رسد که سردمداران حکومتی بیایند از یک حرکت منفور و تأییدنشده‌ که در گذشته انجام شده و روندش تا به امروز هم ادامه دارد، حمایت و دوباره آن‌را احیا کنند.

حسن‌بیگی این موضوع را به اقتداری که نظام و انقلاب اسلامی در منطقه ایجاد کرد و مسألة فلسطین، لبنان، افغانستان و بویژه مسائل اخیر عراق، ربط داد، که باعث سردرگمی سیاستمداران جهان شده، و آن‌ها را به این واکنش برانگیخته است. نویسندة رمان «محمد (ص)» همچنین به برخورد دوگانة آمریکا، انگلیس و اروپا در این قبیل موضوعات اشاره کرد.
حبیب احمدزاده هم این موضوع را از سوی استعمارگران دور از انتظار ندانست و گفت: استعمارگران اصلا برای ادیان ارزشی قایل نیستند؛ آن‌ها به منافع اقتصادی و سیاسی خود فکر می‌کنند و به چیزی غیر از جیب خود و اقتصاد نمی‌اندیشند.

محمدرضا سرشار نیز در این زمینه گفت: در غرب، در چند دهة اخیر، جریانی ادبی با عنوان «ادبیات استعمار نو» شکل گرفته است. نویسندگان این طیف که سلمان رشدی هم یکی از آن‌هاست و خودش هم صریحاً به عضو بودنش در این گروه اقرار کرده است، معمولاً نویسندگان کشورهای جهان سوم یا در حال توسعه هستند، که به‌شدت شیفته و فریفتة غرب‌اند و عمدتا ترک وطن کرده، به یکی از کشورهای غربی رفته‌ و به فرهنگ و آداب و رسوم خودشان پشت پا زده‌اند و به این کار تفاخر هم می‌کنند. برخی از این افراد نهایت سرسپردگی خودشان را با ارتداد نشان دادند؛ مثل رشدی.
این منتقد سپس متذکر شد: وقتی دربارة مجازات شرعی  او حکم داده شد، اول غربی‌ها شلوغ کردند و روابطشان را با ایران تعلیق کردند؛ اما بعد تسلیم ‌شدند. روزی که امام (ره) آن حکم را صادر کردند، تمام دول اروپایی سفرای‌شان را فراخواندند و ایران کوتاه نیامد. بازندة عرصة دیپلماسی در سطح جهان آن‌ها بوده‌اند؛ نه ایران.
همچنین شهریار زرشناس از سلمان رشدی به‌عنوان یکی از ژنرال‌های ناتوی فرهنگی غرب نام برد و گفت: سلمان رشدی فردی است که چهرة شاخصی در ضدیت و دشمنی ویژه با اسلام و فرهنگ‌های شرقی دارد. این اقدام، به ‌نوعی، از رو بستن شمشیر است و البته مدتی است امپریالیسم لیبرال دارد به آن عمل می‌کند. همین که بحث ناتوی فرهنگی پیش آمده و این‌که آن‌ها یک انسجام سازمانی در کلیت تمدن غرب علیه کانون انقلابی‌گری و مبارزه علیه نظام جهانی سلطه پیدا کرده‌ و متحد شده‌اند و اختلاف‌های فی‌مابین را کنار گذاشته‌اند، نشان از این موضوع دارد. این مسأله طبیعی است که ژنرال‌هایی را هم باید به‌عنوان ژنرال‌های ناتوی فرهنگی تربیت کنند یا به میدان بفرستند یا بسازند، که یکی از این ژنرال‌ها حتماً سلمان رشدی است.

اما به اعتقاد محمدرضا جوادی، اعطای نشان از سوی ملکة انگلیس به سلمان رشدی موجب نزدیکی قلوب مسلمانان می‌شود. عضو انجمن قلم ایران با بیان این مطلب تصریح کرد: این‌که بعد از ۱۰ سال یا همین حدود به یک‌باره سر و کلة سلمان رشدی پیدا و افتخاری را در انگلیس صاحب می‌شود، ابهام دارد. اما این مسأله شاید فرصتی برای جوامع اسلامی باشد و دل‌های مسلمانان را قدری به هم نزدیک ‌کند؛ زیرا این اتفاق دارد اصل دین را مورد هجمه قرار می‌دهد و مسلمانان با هر کشش فکری که باشند، به‌نوعی به این مسأله حساسیت نشان می‌دهند و این امر باعث نزدیکی قلب‌های آنان خواهد شد.
جوادی با اشاره به تشکیل اتحادیة نویسندگان جهان اسلام، متذکر شد: در انجمن قلم  ایده‌ای مطرح شد با عنوان اتحادیۀ نویسندگان جهان اسلام، که مجموعه‌ای از نویسندگان صاحب اثر در آن گرد هم آیند، و فعالیت‌هایی را به مناسبت‌هایی که به کل و اصل دین مربوط می‌شود، انجام دهند، و یا در حوزة اتفاقات جهانی که مبتلابه همة جهان می‌شود، واکنش نشان دهد. جای چنین اتحادیه‌ای خالی است تا در برابر اتفاقاتی چنین که به اسلام توهین می‌شود، واکنش‌های معقول‌تری نشان دهیم.

از سوی دیگر، عطاءالله مهاجرانی با این اعتقاد که تونی بلر سلمان رشدی را به ملکه معرفی کرده، تا نشان شوالیه بگیرد، در اظهارنظری متذکر شد:
 سلمان رشدی نیز این نشان را گرفت، و از این پس رشدی شد، سِر سلمان رشدی؛ همان کودک «بچه‌های نیمه‌شب» که در جست‌وجوی هویتش بود، تثبیت شد. به تعبیر یک نویسنده هندی: Midnight’s Knight
او در ادامه این مطلب افزود: البته برای این‌که بدانید این نشان چه افتخار و اعتباری دارد، خوب است بدانیم که اولگ بوردیوسکی ـ جاسوس دوجانبه‌ای که هم برای روسیه کار می‌کرد و هم برای انگستان ـ همین نشان را گرفته است.
مهاجرانی که کتابی را در نقد «توطئۀ آیات شیطانی» منتشر کرده است و خود ساکن انگلستان است و با فرهنگ و آداب انجا آشنایی نزدیک دارد، معتقد است: زانو زدن در برابر ملکه و سوگند وفاداری به سلطنت ادا کردن، که کار ادبیات و خدمت به ادبیات نیست؛ کار همان جاسوس دوجانبه است.
در  واکنش‌های دیگر  هم رهبران و پیروان اقلیت‌های مذهبی در انگلیس، از دولت این کشور خواستند تا نشان شوالیة «سلمان رشدی» ـ نویسندة کتاب موهن «آیات شیطانی» ـ را پس بگیرد.
در جریان کنفرانس اقلیت‌های مذهبی انگلیس، رهبران اقلیت‌های مذهبی از دولت انگلیس خواستند تا حکم پناهندگی بی‌جهت به این نویسنده جنجالی را هم لغو کرده و او را از انگلستان بیرون کنند.
به نوشتة روزنامه انگلیسی ایندیپندنت، سخنرانان این کنفرانس اعلام کردند: «دولت انگلیس و خانواده سلطنتی، با اعطای نشان شوالیه به سلمان رشدی، نه تنها به احساسات بیش از یک میلیارد مسلمان بی‌اعتنایی کردند، بلکه پیروان دیگر مذاهب جهان را نیز شدیداً متاثر ساختند.»
همچنین جمعیت اصلاحات اجتماعی دولت‌های جهان اسلام، نمایندگان پارلمان عراق، پارلمان مصر و پارلمان کویت از دولت انگلیس خواست تا از تصمیم خود صرف‌نظر، و این نویسنده را به‌دلیل بی‌حرمتی به اسلام ومسلمانان جهان محکوم کند. بسیاری از مقامات و تشکل‌های دینی کشورهای اسلامی نیز به شیوه‌های گوناگون، به این اقدام انگلستان اعتراض کردند.

«و قل جاء الحق و زهق الباطل و ان الباطل کان زهوقا.»
«و بگو حق بیامد و باطل نابود شد، که باطل نابود شدنی است.»
سورة اسراء، آیة ۸۱