همشهری آنلاین - میترا آفریگان : تهرانگردی امروز زمینه آشناشدن با اشخاصی بود که بسیار درچشم دشمن مهم بودند و نهایت سعی خود را برای تخریب آنها انجام داده بود. دیدار با خانواده شهدای آمرین به معروف و ۲نفر از جانبازان این راه، پیامدها و شگفتانههایی برای من به همراه داشت و حال درونم را متلاطم کرد. وقتی به شهرک شهید محلاتی وارد شدیم، متوجه شدم خدمت خانواده شهید سلمان امیراحمدی خواهیم رفت؛ از غیرت و مردانگی ونحوه شهادت مظلومانه او و خواب جالبی که در مورد ایشان یکی از وابستگان(بعد از شهادت آقا سلمان) دیده بودند تا حدودی، خبر داشتم و علاقهمند به آشنایی با این خانواده داغدار و صبور.
روش تربیتی مادر
مادر شهید بسیار باصلابت، صبور وآرام هستند، متوجه میشوم تمامی اعضای شش نفره خانواده در خدمت اسلام و ولایت هستند. از روش تربیتی ویژه ایشان سؤال شد، میگوید همیشه با وضو به فرزندانم شیر دادم؛ هنگام خواب باهم زیارت عاشورا میخواندیم، هرکدام قسمتی را، مفاهیم قرآنی و دعاها را با همدیگر بررسی و معنی میکردیم. همیشه حواسم به تربیت آنها بود و در انجام کارهای خوب کنار هم بودیم.
نشانیهای شهادت در پایتخت | شهیدی که ضاربانش را رفقا صدا میکرد | جرم این شهدا دفاع از ناموس است
تا کسی شهید نبود...
مادر شهید خوشرویی، احترام به خانواده، غیرتمندی و عشق به ولایت را از خصوصیات اخلاقی شهید تعریف میکند و میگوید زمان سخنرانیهای رهبر به چهره ایشان دقیق میشد و با خوشحالی و لبخند رهبر، شاد و در زمان ناراحتی ایشان، ناراحت میشد. در سخنان مادر شهید خوب متوجه نحوه تربیت فرزندان میشوی و اینکه پدر چگونه همراه بوده تا رفتارهای مثبت در بچهها نهادینه شود. نکته مهم تربیتی که در جمله سردار شهید سلیمانی هم بیان شده است: «تا کسی شهید نبود، شهید نمیشود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش میشود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند.»
علی زنده است
مادر شهید علی خلیلی پر از خاطره است، خود را موظف میدانم تا درسهایی را که از علی گرفتم به دیگران انتقال دهم. تأثیر رفتار و کلام او را در دانشآموزان و افراد مختلف به وفور دیدهام. علی در کنار من است؛ شاید جسمش را نبینم اما در همه لحظات زندگی من، وجود دارد. هرگاه خواسته معنوی داشته باشم او را واسطه میکنم و به سرعت به خواستهام میرسم (زیارت کربلا، مشهد و هر جای دیگر) دوستان علی هم برای رسیدن به خواستههای معنوی خود، به خانه مراجعه کرده و در اتاق علی به او متوسل میشوند و خیلی سریع پاسخ میگیرند، آخر علی زنده است.
او «شهید» است و به پاداش خود رسیده است.
ذاتا صبور بود
مادر شهید میگوید: «بعضی از مادرها فکر میکنند که باید به خورد و خوراک، لباس و راحتی و رفاه فرزندانشان بیشتر توجه کنند اما این روح فرزندان است که بیشتر از جسم نیاز به توجه دارد و هر چه ما با روح فرزندانمان بیشتر و بهتر ارتباط بگیریم و نیازهای آن را برطرف کنیم به بزرگی و تربیت او بیشتر کمک کردهایم.»
بهخاطر ما در دنیا بود
علی ماند تا دست مرا بگیرد و مرا به رشد برساند. بهترین پاداش برای او شهادت بود. من متوجه شده بودم که او مهمان ماست و رفتنی است. شاید جسمش در کنار ما بود اما روحش نه؛ روح او به کمال رسیده بود و بهخاطر منِ مادر در این دنیا متحمل مشقتها شده بود. در نهایت سال ۹۳علی به لیاقت و آرزوی خود، یعنی شهادت رسید. شاگردان و دوستانش، چند کتاب درباره علی نوشتهاند و دیدگاهها و شناخت خود را گفتهاند که برای خودم نیز تازگی دارد. وقتی برای آشنایی دانشآموزان یا گروهها به مکانی دعوت میشوم میبینم آنان از قبل درباره علی تحقیق کرده و با علی آشنا هستند. این اثر ماندگاری از شهادت است.