محسن احمدی: «چپلی رودخان» در منطقه پایین کچا و موشنگاه سراوان، مکانی نام‌آشنا برای اهالی سراوان رشت است.

جنگلی با دار و درخت‌های سر به فلک کشیده و زمینی حاصلخیز.اما بومیان این منطقه می‌گویند این موضوع مربوط به سال‌ها پیش است؛  چیزی حدود 25 سال قبل.

جای آن همه سرسبزی را اکنون تلی از زباله‌های شهر رشت گرفته است. شیرابه‌هایی که حتی تا تالاب انزلی نیز پیش رفته است... ماجرا از چه قرار است؟ پاسخ به این پرسش نتیجه این گزارش است.

ماجرای دفن زباله از آغاز تا امروز

یازدهم تیرماه سال 1363، در یک‌روز گرم و شرجی مسئولان شهری گیلان گردهم می‌آیند تا برای تخلیه زباله رشت تصمیم بگیرند. نماینده سابق ولی‌فقیه حاج‌صادق احسانبخش به همراه فرماندار و شهردار و مدیرکل وقت اداره منابع طبیعی در دفتری در اداره کل منابع طبیعی گیلان جمع می‌شوند تا منطقه‌ای را برای دفن زباله شهر رشت انتخاب کنند.

«چپلی رودخان» که در حال حاضر در حوزه استحفاظی جنگل‌کاری سراوان است پوشیده از درخت بود. 15 روز پس از آن جلسه یعنی در تاریخ 26/4/63 اداره منابع طبیعی متعهد می‌شود که 5/2 هکتار از مساحت این عرصه را به شهرداری برای دفن زباله تحویل دهد. تحویل انجام می‌شود اما به شروطی که اداره جنگلبانی آن زمان برای شهرداری می‌گذارد که دو بند آن بدین شرح است:

الف) عرصه موقتا تحویل شهرداری شود.

ب) شهرداری خود راساً اقدام به احداث و تعرض جاده نکند.

به عبارتی از تعرض جاده خودداری کند. مفاد این قرارداد نیز به امضای مسئولانی از محیط‌زیست، شرکت‌ سهامی کشاورزی، فرمانداری، جنگلداری و... می‌رسد.چندی بعد یعنی در سوم آذر سال 70 نامه‌ای به شهرداری از سوی اداره منابع طبیعی بدین مضمون نوشته می‌شود: «از آنجا که 5/2 هکتار واگذار شده به شهرداری به صورت موقت و بدون مطالعه کافی بوده و دفن زباله در این مکان باعث نابودی جنگل‌های اطراف و فضای سبز منطقه شده، ضروری است برای رفع این مشکل جلسه‌ای تشکیل تا جای دیگری برای موضوع انتخاب شود.»

رونوشتی نیز به فرمانداری و دفتر نماینده ولی‌فقیه در استان ارسال می‌شود و از آنها خواسته می‌شود با توجه به عدم اجرای تعهدات از سوی شهرداری، در مورد دفن زباله در این محل مخالفت به عمل بیاید تا این مسئله باعث تخریب بیشتر منطقه و پوشش گیاهی جنگل سراوان نشود، ضمن آنکه دیگر کم‌کم آب‌های سطحی و زیرزمینی منطقه نیز آلوده شده و هوای جنگل نیز به شدت در حال آلوده شدن است.

شهرداری وقت نه تنها کاری انجام نداد بلکه 3 هزار هکتار دیگر را نیز تصرف کرد.اداره منابع طبیعی این بار با تنظیم صورتجلسه‌ای بار دیگر تخلف شهرداری را به او یادآور می‌شود اما باز هم کارگر نمی‌افتد. استناد این اداره براساس مواد 42 قانون حفاظت از منابع طبیعی و 690 قانون مجازات اسلامی است. این ماجرا آنچنانکه یک کارشناس منابع طبیعی که نخواست نامی از او در گزارش بیاید، یادآور می‌شود، هنوز هم ادامه دارد. دلیل او نیز نامه‌ای است که به تازگی رسول محمدی، مدیرکل منابع طبیعی گیلان به شهرداری نوشته است.

این کارشناس می‌گوید: «پس از آن همه پیگیری وقتی هنوز دستمان به جایی بند نیست، انتظار دارید چه کار کنیم؟ از همه بدتر اینکه به تازگی سازمان بازیافت و تبدیل مواد شهرداری رشت درخواست برق برای بهینه‌سازی وضعیت موجود کرده است که منابع طبیعی تاکنون جوابی به آن نداده است.

البته شنیدیم که قرار است اداره بازیافت جایگاهی را در پیربازار رشت مشخص کند که از این پس کار دفن زباله در آنجا صورت گیرد اما فکر می‌کنم که این موضوع خیلی دیر شده است چون تالاب انزلی به دلیل نفوذ این شیرابه‌ها به آن به صورت جدی آسیب دیده است. هرچند جلوی ضرر را از هر جا بگیری منفعت است.»

هیچ‌کس پاسخگو نیست

هیچ وقت یادم نمی‌رود روزی را که برای تهیه گزارشی به رشت رفتم. چند سال پیش بود. همه شهروندان از مردم عادی گرفته تا مسئولان خواستار توجه ویژه مسئولان به این استان شدند اما زمانی که از آنان خواستم درباره مشکلاتشان صحبت کنند طفره رفتند و «دردسرساز شدن برای خود» را بهانه کردند. بسیاری از مسئولان نیز «بودن در جلسه‌ای مهم» را دلیل حرف نزدنشان اعلام کردند یا اینکه رعایت سلسله مراتب اداری و پیگیری آن از طریق نامه و نمابر را خواستار شدند، یا اگر حرفی هم زدند با شرط چاپ آن بدون ذکر نام و سمت‌شان بود.

 این بار نیز همین اتفاق افتاد. وقتی سراغ شهرداری و شورای شهر رشت رفتیم هیچکدام پاسخ مشخصی درباره این مشکل ندادند. تنها حسنی، مدیر روابط عمومی شهرداری در پاسخ گفت: «هر صحبتی که دوستدار، مدیرعامل بازیافت در این باره بکند نظر شهردار هم همان است.»

از سوی دیگر مسئول دفتر رسول محمدی، مدیرکل اداره منابع طبیعی رشت نیز پس از چند بار تماس تنها ما را به روابط عمومی خود ارجاع داد. تنها پاسخی هم که از نادر اکوان مدیر روابط عمومی این اداره کل شنیدم این بود: «به تازگی در این سمت مشغول به کار شدم و اشرافی بر این موضوع ندارم. اگر دنبال پاسخ روشنی هستید پس از نامه‌نگاری و طی مراحل اداری پیگیر قضیه باشید.»

در این میان تنها یک کارشناس محیط‌زیست از اداره حفاظت محیط‌زیست استان که گویا قبلا سمتی نیز در سازمان داشت با رویی گشاده پاسخگوی ما شد. البته یک نفر دیگر هم بود؛ سیامک دوستدار مدیرعامل اداره بازیافت و تبدیل مواد شهرداری رشت که به پرسش‌ها پاسخ گفت البته با بی‌حوصلگی.

مدیریت واریز زباله نداریم

این کارشناس اداره حفاظت محیط‌زیست، از نظر زیست‌محیطی مکان واریز زباله در حال حاضر را جایگاهی درست می‌داند اما معتقد است مدیریت واریز زباله اشکال دارد. او می‌گوید: «اگرچه بحث دفن زباله در سراوان یک بحث موقت بود و قرار نبود که تا الان ادامه پیدا کند اما به نظرم با توجه به اینکه محل‌های دپوی زباله ترجیحا باید در حصار و موانع طبیعت قرار بگیرند، جنگل سراوان بهترین جا در این خصوص است.

 اما بیشتر بحث و نگرانی ما در مورد نحوه دفن زباله است که متاسفانه بدون هیچگونه مدیریتی واریز زباله انجام می‌شود، بدین شکل که رویش درست با خاک پوشانده نمی‌شود. این زباله‌ها باید به‌صورت متناوب خاکریزی داشته باشند. از سوی دیگر کم کردن حجم زباله مسئله بزرگی است، بدین ترتیب که به‌دلیل رژیم تولید و مصرف زباله یعنی چیزهایی که از زباله‌ها باقی می‌ماند آسیب‌های جدی به منطقه وارد شده است.»

این کارشناس در ادامه به راه‌اندازی هرچه سریعتر کمپوست اشاره می‌کند و می‌گوید: «در استان ما حجم زباله‌ تر بیشتر از جاهای دیگر است. با راه‌اندازی کمپوست می‌توان حجم زباله‌ را به حداقل رساند. در کنار آن بحث بازیافت است که بسیار حائز اهمیت است.

ازمان‌های مسئول از جمله اداره بازیافت، فرمانداری، استانداری و اداره منابع طبیعی با فرهنگ‌سازی بهتر می‌توانند در این خصوص نقش داشته باشند تا مردم از همان ابتدا زباله‌های خود را تفکیک کنند.

 با روش کمپوست حتی می‌توان شیرابه‌های حاصل از زباله را به حداقل رساند و حتی حذف کرد. اگر این اتفاق بیفتد که مستلزم همکاری و تلاش بیشتر اداره بازیافت است، 95 درصد مشکل زباله شهر رشت حل می‌شود. متاسفانه حجم قابل ملاحظه‌ای از این شیرابه‌ها از محل تجمع زباله وارد رودخانه سیاهرود که در امتداد خیابان زرجوب است و از طریق رودخانه پیربازار وارد حوزه آبخیز تالاب انزلی می‌شود، بسیار خطرناک است.

 تازه در کنار این زباله‌های بیمارستانی نیز هست که فرصتی است برای رشد انواع باکتری. از طرف دیگر حرکت این شیرابه‌ها به‌سوی تالاب انزلی باعث می‌شود که مواد مغذی در تالاب زیاد شود و وقتی این اتفاق صورت گرفت رشد نابهنجار و غول‌آسای جوامع گیاهی را در این تالاب شاهد خواهیم بود. وقتی این رشد غیرقابل طبیعی باشد هنگام غروب خورشید این گیاهان مشغول جذب اکسیژن شده و پس از آن در شب دی‌اکسیدکربن بازپس می‌دهند که موجب اسیدی‌شدن محیط و از بین‌ رفتن توازن جوامع کف‌زی و آبزیان تالاب انزلی می‌شود که این خود باعث شکوفایی پلانکتونی می‌شود.

 از سوی دیگر این مشکلات برای ماهیان این منطقه نیز دردسرآفرین است به‌طوری که برای اغلب این آبزیان، تالاب غیرقابل زیست می‌شود. بنابراین من فکر می‌کنم مسئله زباله استان یک مسئله ملی است؛ ملی به این دلیل که تالاب انزلی، یکی از مهمترین تالاب‌های دنیاست و از سوی دیگر استان گیلان بیشترین میزان جذب گردشگر را در کشور به‌عهده دارد. اما متاسفانه تاکنون رودخانه زرجوب رشت، تالاب انزلی و مدیریت پسماندهای استان در اولویت برنامه‌های هیچ دولتی نبوده است. ممکن است در طرح جامع توسعه به آن فکر شود اما همیشه در حاشیه آن را مطرح می‌کنند.»

اما مدیرعامل اداره بازیافت و تبدیل مواد شهرداری رشت طور دیگری به مسئله نگاه می‌کند. او می‌گوید: «مسئله زباله رشت مشکل تازه‌ای نیست. خوشبختانه با راه‌اندازی یک کارخانه 250 تنی کمپوست تا اندازه‌ای توانستیم مشکل را حل کنیم.

در این مدت نیز توانستیم دور منطقه واریز زباله را نیز محصور کنیم تا از آمد و شد انسان و دام در منطقه جلوگیری شود. چندین دستگاه تصفیه و زباله‌سوز نیز نصب و راه‌اندازی کردیم که به‌زودی بخشی دیگری از آن به بهره‌برداری می‌رسد. جلساتی نیز با کارشناسان مختلف برگزار کردیم که کمک گرفتن از مشاوران این حوزه و بستن قرارداد با یکی از آنها برای حل این مشکل، از جمله دستاوردهای این جلسه است.»

در آخر از مدیرعامل این اداره خواستم تا به این پرسش پاسخ دهد: «آیا کارخانه کمپوست 250 تنی رشت می‌تواند پاسخگوی تولید روزانه 600 تا 700 تن زباله در شهرستان رشت که 400 تا 450 تن آن مربوط به خود شهر رشت است، باشد؟» اما نه تنها او که هیچ مسئول دیگری تاکنون پاسخ روشنی به این مسئله نداده است.

همشهری استان‌ها