این سؤالی است که پاسخ آن را میتوان در سیاستگذاریهای بخش سلامت، بودجههای آن، ایمنی خودروها و راهها و... جستوجو کرد. سرهنگ اسماعیلی، فرمانده پلیس راه کشور در این خصوص میگوید: در برخی کشورهای عضو اتحادیه اروپا ارزش جان انسانها را یک میلیون و 700هزار یورو ارزشگذاری کردهاند. اما آیا به راستی ارزش هر انسان به همین میزان است؟ در گفتوگویی متفاوت با رئیس پلیس راه کشور اینبار نه از اجرای طرح نوروزی پرسیدیم و نه آمادگی پلیس در آغاز تعطیلات نوروزی. اینبار با سرهنگ اسماعیلی از زاویهای دیگر سخن گفتیم.
- هر ساله آمارهای مختلفی از فوت هموطنان کشور بر اثر تصادف ارائه میشود. این آمارها بیش از هر چیز نشان از اتلاف سرمایههای یک جامعه دارند. آیا تاکنون از این منظر با پدیده تصادفات روبهرو بودهاید؟
در حوزه ترافیک باید هزینه و فایده کنیم، چرا که آمارها نشان میدهد هرگونه هزینهکرد در این حوزه بهدلیل فایده بالای آن میتواند یک سرمایهگذاری محسوب شود.در حوزه ترافیک و تصادفات 2عامل از اهمیت بسیار برخوردار است؛ یکی زمان و دیگری جان انسانها.
خیلیها میگویند وقت طلاست اما من قبول ندارم، چرا که معتقدم ارزش وقت خیلیخیلی بیشتر از طلاست اما متأسفانه میلیاردها ساعت وقت مردم روزانه در ترافیک هدر میرود؛ وقتی که هنوز جایگزینی برای آن وجود ندارد.
در برخی کشورهای اتحادیه اروپا ارزش جان انسانها را یکمیلیون و 700 هزار یورو برآورد کردهاند که این رقم شامل هزینههای مادی است که برای یک فرد از زمان تولد صرف میشود. این در حالی است که ارزشها و کرامات انسانی در این رقم محاسبه نشده است و باید گفت که اگر این مسائل محاسبه شود ارزش هر انسان شاید هزارها برابر این رقم باشد.بدین ترتیب باید تمام امکانات در کشورها به کارگیری شوند تا از مرگ و میر انسان در تصادفات جلوگیری شود.
- اقدامات متعددی انجام شده که کاهش آمار مرگ و میر ناشی از تصادفات مبین این نکته است. آیا برای ساماندهی این امر برنامههای دیگری در دست است؟
یکی از عوامل اصلی در کاهش کشتههای تصادفات «بازدارندگی» در وقوع تصادفات است. شاید تصویب قوانین و مقررات بازدارنده راحتترین و ارزانترین راه برای کاهش حوادث رانندگی است. بازدارندگی صرفا افزایش ریالی جرایم رانندگی نیست بلکه باید شرایط و مجازاتهایی که بهنوعی افراد را در ارتکاب به تخلفات باز میدارد نیز مورد توجه قرار گیرد. در این خصوص محرومیت موقت و دائم از رانندگی، محرومیت از مشاغل اجتماعی و سایر موضوعاتی که به نوعی حالت خودکنترلی ایجاد کند میتواند بهعنوان عامل بازدارنده محسوب شود.
بهطور کلی در دنیا 3 عامل بهعنوان عوامل بازدارنده در بروز تصادفات محسوب میشود. این عوامل شامل احساس خطر ناشی از شناسایی و اعمال قانون، شدت مجازاتهای ازپیش تعیین شده و سریع بودن اعمال مجازاتهاست. هر چه خطر شناسایی و شدت مجازات بیشتر باشد تعداد کمتری مرتکب تخلف میشوند.
از سوی دیگر به اعتقاد من افرادی که قوانین راهنمایی و رانندگی را به راحتی نقض میکنند صلاحیت خیلی از مشاغل را ندارند و در آینده باید وضعیت تخلف رانندگی افراد با موقعیت اجتماعی آنها گره بخورد؛ افرادی که عامل تصادفات جرحی و فوتی میشوند باید از خیلی مشاغل محروم شوند.
- اما آیا تنها عوامل انسانی در تصادفات دخیل هستند؟
مسلما ایمنی خودروها نیز در این امر دخیل هستند. در بحث ایمنی خودروها ابتدا باید به 2موضوع اشاره کنم. ایمنی به 2 بخش ایمنی فعال و ایمنی غیرفعال تقسیم میشود. ایمنی فعال(Active Safety ) به آن دسته از تجهیزات اطلاق میشود که مانع بروز تصادفات و حادثه میشوند. در این خصوص میتوان به نقص ترمزها، سلامت تایرها و... اشاره کرد.
بخش دیگر، ایمنی غیرفعال (Passive Safety) است که شامل آن دسته از تجهیزات ایمنی است که پس از وقوع تصادف به کمک سرنشینان خودروها میآید. این وسایل ایمنی شامل ایربگ، ستونهای اتاق خودرو، کمربند ایمنی و... است. این دسته از وسایل میتوانند جان سرنشینان خودرو را درصورت بروز تصادف از مرگ نجات دهند.
موضوع دیگر در بحث ایمنی خودروها، «ارگونومی» خودرو است؛ بدان معنا که راننده در خودروی خود احساس آرامش کند که این وسایل نیز شامل تنظیم صندلیها،
دید راننده، ایرکاندیشن خودرو و... است.
یعنی شرکتهای خودروساز با این عوامل میتوانند در کاهش بروز تصادفات نقش داشته باشند. کارخانههای خودروساز به موازات افزایش کمی تولیدات خود باید به کیفیت هم توجه کنند چرا که همان میزان که تولید مهم است، کیفیت خودروها نیز در کاهش خسارات مؤثر است که متأسفانه در حال حاضر شرکتهای خودرو ساز داخلی به میزانی که باید و شاید به این امر توجه ندارند.
پلیس راه کشور هماکنون در حال تهیه بانک اطلاعات از خودروهایی است که تصادف کرده و دچار حادثه میشوند، تا مشخص شود واقعا چه میزان عامل خودرو و ایمنی آن در جلوگیری از بروز حوادث رانندگی در ایران نقش دارد. از سوی دیگر میخواهیم ببینیم چه خودروهایی از لحاظ ایمنی با مشکل مواجهند و چه میزان از مرگ و میر در کشور بهدلیل ناایمنی خودروهاست.
- مسلما تمامی این اقدامات باید به کاهش فوت شهروندان منجر شود. آیا در این بخش اقدامی انجام شده است؟
درخصوص عوامل کاهش کشتههای تصادفات رانندگی باید بگویم 4 عامل در این خصوص دخیل هستند که این عوامل عبارتند از: اجرای مقررات، آموزش، مهــندسی راه و واکنش اورژانس( Emergency Response).
در بخش اجرای مقررات باید قوانین با جدیت و بدون اغماض و با تدابیر ویژه برای متخلفان توسط پلیس و سایر سازمانهای مسئول اجرا شود تا متخلفان به هیچ عنوان بهخود اجازه ارتکاب تخلف را ندهند. در این بخش بهکارگیری سیستمهای الکترونیکی به جای کنترل فیزیکی پلیس بسیار مؤثر است چرا که متخلفان در تمام طول رانندگی احساس میکنند پلیس در کنترل رفتار آنهاست و راهی نیز برای فرار از قانون وجود ندارد.
در این بخش شاید بهکارگیری ابزار نوین مانند سیستم ردیاب ماهوارهای GPS در ناوگان بار و مسافر طی 2 سال اخیر توانسته است نقش مؤثری در کاهش مرگ و میر تصادفات ایفا کند به شکلی که براساس آخرین آمار، کشتههای تصادفات وسایطنقلیه عمومی مسافربری در سالجاری 15درصد و تصادفات این وسایط نقلیه نیز حدود 13درصد کاهش یافته است که به جرأت میتوان گفت که این امر مدیون استفاده از سیستم سرعت نگار ماهوارهای GPS توجه مدیران فنی نسبت به سلامت خودروها که از شهریور ماه سال گذشته با همکاری سازمان راهداری و حملونقل جادهای در حال انجام است، در کنار آموزش و ارتقای فرهنگ رانندگان بود.
در بحث آموزش نیز باید گفت که آموزش و فرهنگسازی میتواند نقش بسیار مؤثری در کاهش کشتههای تصادفات داشته باشد. هر چه (خطر) را برای مردم باورپذیرتر کنیم و آگاهی مردم را نسبت به عواقب تصادفات افزایش دهیم، خودکنترلی به جای دگرکنترلی جایگزین میشود.مردم باید بدانند و به این واقعیت برسند که تصادف امری واقعی است و با یک سهل انگاری شاید خیلی ساده برای خودشان یا اعضای خانوادهشان رخ میدهد و آنگاه است که باید اثرات سوء آنرا سالها تحمل کنند.
در این صورت رانندگان بهسادگی برای حفظ جان خود و سرنشینان از ارتکاب تخلف خودداری میکنند. موضوع دیگر مهندسی راه و خودرو است. در این بخش اصطلاحی است که میگوید: «راه باید بخشنده باشد.» این بدان معناست که ناظران نمیتوانند تمام رفتارهای انسانی را کنترل کنند بلکه برخی رفتارهای انسانی و خطاهای انسانی یکباره رخ میدهد. در این حالت راه باید بهگونهای باشد که این خطاها منجر به مرگ نشوند.
اما موضوع بسیار مهمتر که نظریه جدیدی محسوب میشود، واکنش اورژانس است. بعد از وقوع تصادف حضور سریع فوریتهای پزشکی در محل حادثه میتواند مؤثر باشد به شکلی که اگر اورژانس در وقت طلایی صورت گیرد بخش عمدهای از مصدومان تصادفات از مرگ حتمی نجات مییابند. در این فاصله محل تصادف با مرکز درمانی و کمبودهای پزشکی در مراکز درمانی خارج از مراکز استانی و تیمهای اورژانس اعم از زمینی و هوایی در این خصوص بسیار تعیینکننده است.هرچند با وجود توسعه تیمهای فوریتهای پزشکی در سالجاری در جادههای کشور باید بگویم هنوز تا حد قابلقبول، فاصله زیادی داریم و مسئولان امر باید در این خصوص تدبیر جدی بیندیشند.