همشهری آنلاین- علیرضا وهابزاده: خیلی از مشاغل سخت مثل رانندگی تاکسی که در فصل گرم سال بسیار طاقتفرساست و انجام آن همت مضاعفی را میطلبد؛ اما رانندگانی هستند که سختیهای این شغل را نادیده گرفته و با کمی خلاقیت در همین شغل هم با انرژی خاصی به کسب روزی حلال مشغولند. برای آشنایی با یکی از این رانندگان زحمتکش سراغ «محسن رحمانی» میرویم، راننده ۶۱ سالهای که زیباییهای شغلش را میبیند نه سختیهای آن را.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
در میدان هفتتیر برای سوار شدن تاکسی منتظر ایستادهام که یک تاکسی زردرنگ جلوی پایم توقف میکند. سوار شدم و راننده با لبخند خوشامد میگوید. با اینکه ذهنم درگیر کارهای روزانه است اما ناخودآگاه اختلاف این تاکسی با تاکسیهای دیگر مرا کنجکاو میکند؛ تفاوتهایی که با تاکسیهای دیگر دارد و کاملاً مشهود است. یک تاکسی با کولر روشن و صندلیها و ظاهری بسیار تمیز و تجهیزات و امکاناتی که خیلی دوست دارم در این باره از راننده سؤال کنم. برای دانستن چرا و چگونگی ماجرا با این راننده به گفتوگو نشستم. رانندهای که معتقد است آدم در هر صنفی که کار میکند باید خلاقیت داشته و بهترین باشد.
استقبال با روی خوش
گفتوگویمان را داخل تاکسی از سر میگیریم. خودش را اینطور معرفی میکند: «محسن رحمانی هستم، متولد ۱۳۳۲ و ساکن تهران، در رشته اتومکانیک دیپلم گرفتم و الان ۲۰ سال است که راننده تاکسی هستم. » او ادامه میدهد: «ابتدا در شرکت خودروسازی کار میکردم ولی به دلیل مشکلات ایجادشده مجبور به ترک کارشدم و از آن روز با تاکسی کار میکنم. » برایمان با لبخند از چگونه راننده تاکسی شدنش میگوید: «بازخرید شدم و بعد از آنکه امکان ادامه شغل در زمینه تخصصم را که خودروهای سنگین بود، نداشتم، بهناچار تصمیم گرفتم برای مدتی کوتاهی با تاکسی کارکنم، ولی از آن روز ۲۰ سال است که در این شغل مشغولم و خدا را شکر راضیام. »
او ۲ فرزند دارد، یک دختر و یک پسر که هر دوی آنها نیز در رشته برق تحصیل کردهاند و مشغول به کار هستند. میگوید: «در فامیل به برق ۳ فاز معروفیم چرا که بچههایم برق خواندهاند و من هم حدود ۸۰درصد کارهای فنی ماشین و برقی منزل را خودم انجام میدهم. واقعیت این است که اگر میخواستم شغل دیگری انتخاب کنم، به خاطر علاقهای که دارم در رشته برق مشغول میشدم. »
تاکسی زرد اما سبز
روی داشبورد ماشینش یک گلدان کوچک نظرم را جلب میکند، راستش همین چند شاخه برگ سبز داخل گلدان لطافت خاصی به فضای داخل تاکسی داده است. از او درباره سبزی در وسط این گرمای تابستان میپرسم که میگوید: «اینها را قلمه میزنم و زمانی که ریشه کند به مسافران یا دوستان و آشنایان میدهم، اینجوری هم از سبزی و طراوتش در ماشین استفاده میکنم و هم دوستان را با این هدیه خوشحال کردهام. »
پذیرایی با کتاب
روی داشبورد و کنار صندلیها چند جای کتابی جمعوجور طراحیشده و داخل آن کتابهای کوچکی با نکات مصور قرار دارد. میان صحبتهایش میپرم و میپرسم: اهل مطالعه هم هستید؟ ایده کتابخانه چطور به ذهنتان زد؟ میخندد و میگوید: «وقتهای بیکاریم را معمولاً به مطالعه میگذرانم، این کتابها را هم برای مطالعه مسافران گذاشتم. سعی کردم کتابهای کوچک با نکات بزرگ باشد که مسافران در مدت کوتاهی که در خدمتشان هستم بتوانند از آن استفاده کنند؛ اما به تازگی بعضیها که از کتابها خوششان آمده، خواستند که آنها را از من بخرند که برای این کار نیز تعدادی کتاب تهیه کردهام. »
بفرمایید آبخنک!
مشغول گفتوگو هستم که یک چیز جدید هم کشف میکنم. کنار دستم بین دوتا صندلیهای جلو یکچیزی شبیه شیر آب است و یک لیوان یکبار مصرف که در زیر آن قرار دارد. درباره آن سؤال میکنم و میگوید: «از آنجایی که دوست دارم کارها را به نحو احسن انجام بدهم و برای هرکاری بهترین شرایط را فراهم کنم، فکری به ذهنم زد و آنهم طراحی و ساخت یک آبسردکن بود تا مسافران داخل تاکسی بتوانند از آن استفاده کنند. البته چون آبسردکن به این صورت در بازار موجود نبود، مجبور شدم تمامی طراحی و ساخت را هم خودم انجام بدهم. مسافران معمولاً از آبسردکن استفاده میکنند و برخوردشان با این داستان خوب است و بعضیها هم دوست دارند راجع به آن سؤال کنند و از علت و انگیزه این کار باخبر شوند. »
رحمانی زیر آبسردکن تعدادی لیوان یک بار مصرف قرار داده و بالای آنیک کاغذ نصبکرده که روی آن نوشتهشده: «آبخنک و لیوان یک بارمصرف برای استفاده مسافران». شاید همین ابتکار منحصربهفرد این راننده تاکسی و این نوعدوستی او در این گرمای تابستان باعث شده که به فکر انعکاس سبک زندگیاش برای اهالی محله بیفتیم. اینکه مسافران را به یک لیوان آبخنک و چند خط شعر و روی خوش و خندان مهمان میکند جای تشکر دارد.
مسافران راضی
کولر تاکسی همچنان روشن است و ما مشغول ادامه صحبتهایمان با این راننده خوشذوق هستیم. او معتقد است که کولر برای رفاه سرنشینان خودرو است: «گرما و سرما مشکل اصلی این شغل است و کولر این خودروها جوابگوی تمامروز نیست ولی تا آنجا که بتوانم از کولر استفاده میکنم. اول برای رفاه خودم و بعد برای استفاده مسافران این کار را انجام میدهم. در گرمای ۴۰ درجه تابستان رانندگی بدون کولر خیلی سخت است. »
او از برخوردش با مسافران میگوید و اینکه همیشه سعی میکند کسی ناراضی از تاکسی او پیاده نشود. «در این ۲۰ سال با کسی برخورد حتی لفظی هم نداشتم. پیشآمده که مسافری سوار تاکسی شده و پول نداشته، من هم اگر ببینم کسی واقعاً پول همراهش نباشد، ممکن است به او پول هم بدهم تا برای ادامه مسیرش دچار مشکل نشود. »
رحمانی قوانین راهنمایی و رانندگی را مؤثر و خوب میداند و از رعایت کامل آنها میگوید: «رابطه خوبی با قوانین راهنمایی و قانون به هر شکل که باشد، دارم، سعی میکنم قوانین را بهطور کامل رعایت کنم. ماشینم هم معمولاً جریمه ندارد، ماشین قبلی که ۱۶ سال سوار شدم زیر صد هزار تومان جریمه داشت. »
___________________________________________________
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۶ به تاریخ ۱۳۹۳/۰۶/۳۱